از پنج سال پیش تاکنون، شبح بحران مالی یونان بر فضای منطقه یورو و در ورای آن، کل اتحادیه اروپا سنگینی میکند.
به گزارش «شرق» در گفتگو با «بهرام قاسمی»، سفیر سابق ایران در ایتالیا و اسپانیا: نشستهایی که در این سالها در سطوح وزیران یا رؤسای دولتها و کشورهای اروپایی بر سر کلاف سردرگم بدهیهای یونان، برگزار شده، بیشمارند و چه بسا گردهماییهایی که زیر عنوان «آخرین فرصت» و «واپسین تلاش» جریان داشتهاند، اما اینبار به نظر میرسد ماجرای یونان به آخر خط رسیده است.
اتحادیه اروپا نهتنها حاضر نشد سقف کمکهای مالی به یونان را افزایش دهد، بلکه اینبار حتی از تمدید کمکها نیز طفره است. به همین دلیل با «بهرام قاسمی» که تجربه فعالیت در برخی کشورهای اروپایی مانند ایتالیا و اسپانیا بهعنوان سفیر را دارد، درباره بحران یونان به گفتوگو نشستهایم تا اثرات این سردرگمی را بر کل این اتحادیه بررسی کنیم.
این دیپلمات ایرانی بر این باور است خروج یونان از اروپا یکپارچگی اتحادیه اروپا را از بین میبرد و میگوید با توجه به درپیشبودن انتخابات اسپانیا، آینده آتن تأثیرات خود را بر انتخابات آتی این کشور و دیگر کشورهای حوزه یورو میگذارد.
روز یکشنبه پارلمان اروپا طرح دولت مبنیبر بههمهپرسیگذاشتن پذیرفتن یا نپذیرفتن اصلاحات درخواستی وامدهندگان اروپایی به این کشور را تصویب کرد. در صورت رأی «نه» مردم به این اصلاحات.
به نظر شما اقتصاد یونان به کدام سو میرود؟
وضعیت یونان بسیار پیچیده است. یونان بعد از بحران اقتصادی سال ٢٠٠٨ با مجموعهای از مشکلات مالی مواجه شد و با توجه به اینکه این کشور یکی از ٢٨ کشور عضو اتحادیه اروپاست این مشکلات و پیچیدگیها را به شکلی به اتحادیه اروپا و کشورهای عضو این اتحادیه صادر کرد. این مباحث پولی و مالی، آثار عملی و روانی زیادی در حوزه پولی یورو ایجاد کرد.
مردم یونان در پس فقر، بیکاری و مالیات بیشتر داشتند، در نهایت در انتخابات اخیر با انتخاب حزب سیریزا که شعارهایش حول رفع این سیاستهای ریاضتی و بهبود اقتصاد بود، «نه» بزرگی به سیاستهای ریاضتی گفتند.
حالا آقای «آلکسیس سیپراس»، نخست وزیر جدید یونان، بعد از مذاکرات فشرده بینتیجه با اتحادیه اروپا و واقعیتهایی که در جامعه وجود دارد و فشارهایی که از سوی مردم برای تحقق وعدههای انتخاباتیاش به او وارد شد، تصمیم گرفت موضوع را نزد افکار عمومی به همهپرسی بگذارد.
با این کار او از سویی از ارزشهای اروپایی استفاده میکند و از سوی دیگر مردم را که امروز خواستار عملیکردن وعدههای انتخاباتی او هستند، درگیر ماجرا میکند.
حرکت سیپراس، حرکتی احساسی است که تاحدی بدون تفکر عمیق انجام شده؛ بنابراین، دو احتمال وجود دارد: احتمال اول اینکه مردم «نه» بگویند و احتمال دوم اینکه رأی «آری» دهند. اگرچه در شرایط کنونی پیشبینی دشوار است، ولی با توجه به واقعیتهای درون اتحادیه اروپا و مکانیزم همگرایی درون آن، به نظر میرسد نهایتا دوطرف به توافی برسند.
دو، سه سال پیش که بحران یونان شدت گرفت، بسیاری پیشبینی میکردند یونان از حوزه یورو خارج شود، اما نهایتا عقل جمعی در اتحادیه اروپا توانست مسائل خود را حل کند، در چنین شرایطی، نه گفتن مردم، یعنی خروج یونان از اتحادیه اروپا و یونان با اقتصاد کوچک و قدوقوارهای که در اتحادیه اروپا دارد، در نهایت به جایی نمیرسد.
منظورتان از بهجایینرسیدن چیست؟
ببینید یونان ساختار اروپایی دارد و اگر این کشور با این مشخصات از اتحادیه اروپا خارج شود، با تهدید ترکیه، کشور همسایهاش روبهرو میشود که مناقشات تاریخی زیادی با هم دارند، اما از طرف دیگر روسیه مانورهایی را با حزب سیریزا شروع کرده و ممکن است پس از خروج از اتحادیه اروپا، به روسیه و کشورهای همسایهاش متوسل شود، اما این کشورها توانایی کمک به یونان را ندارند و نهایتا ممکن است با شدتگرفتن بحران، یونان به سمت تنشهای داخلی پیش رود.
یونانیها در پی اقتصادهای ریاضتی، اکنون خستهاند، اما این کشور وضعیت بهتری پیدا نخواهد کرد، ولی اگر مردم در عملی غیراحساسی به این همهپرسی جواب مثبت دهند، وضعیت یونان بهتر خواهد شد.
بااینهمه سیاستهای ریاضتی تحمیلی وامدهندگان یونان، وضعیت اقتصادی این کشور را بهبود نداد و با کوچککردن دولت این کشور، به بیکاری و فقر دامن زد. میتوان گفت وضعیت امروز یونان نتیجه همان اصلاحات ریاضتی است که وضعیت مردم را بیشازپیش بغرنج کرد.
اتحادیه اروپا دایما منابع مالی زیادی در اختیار یونان قرار داد که بخشی از آن وامهای کلانی بود که به این کشور داده شد. بحث اساسی این است که اتحادیه اروپا یونان را متهم میکند مدیریت لازم را برای پشتسرگذاشتن این بحران نداشته است و در اعمال سیاستهای ریاضتی کوتاهی کرده است.
اما دولتهای پیشین یونان برخلاف دولت چپگرای جدید این کشور، سیاستهای ریاضتی را موبهمو اجرا و گامهای اقتصادی خود را در این راستا تنظیم میکردند؟
بله، شاید سیاستهای اتحادیه اروپا متناسب با اقتصاد، فرهنگ و اعتقاد یونانیها نبوده است، اما باید توجه کرد یونان بین گزینه بد و بدتر قرار دارد. انتخاب بدتر، خروج از اتحادیه اروپاست و انتخاب بد، ماندن در این حوزه و پیداکردن راهی در درازمدت.
با توجه به مجموعه مشکلاتی که یونان دارد، بخش عمدهای از اروپا نگران خروج یونان از اتحادیه اروپا نیست، اما نهایتا با درایتی که در بخشی از اروپا وجود دارد این احتمال میرود که طرفها از طریق بدهبستانهایی این معضل را حل کنند.
شما از نگراننبودن بخش عمده کشورهای عضو اتحادیه اروپا، از خروج یونان از این اتحادیه صحبت کردید، اما آیا خروج یونان، پروژه اروپای مشترک را زیر سؤال نمیبرد؟
قطعا تأثیراتی دارد، اما دو سال پیش که بحث خروج یونان مطرح بود، اوضاع اتحادیه بسیار شکننده بود، اما اکنون که مذاکرات یونان روبهجلو نرفته، شدت نگرانیها کم شده است. بااینهمه خروج یونان در کوتاهمدت برای این کشور تأثیری منفی به همراه دارد و برای اتحادیه اروپا هم مثبت نیست. با توجه به درپیشبودن انتخابات اسپانیا، این امر تأثیرات خود را بر انتخابات آینده این کشور و دیگر کشورها میگذارد.
به گزارش «شرق» در گفتگو با «بهرام قاسمی»، سفیر سابق ایران در ایتالیا و اسپانیا: نشستهایی که در این سالها در سطوح وزیران یا رؤسای دولتها و کشورهای اروپایی بر سر کلاف سردرگم بدهیهای یونان، برگزار شده، بیشمارند و چه بسا گردهماییهایی که زیر عنوان «آخرین فرصت» و «واپسین تلاش» جریان داشتهاند، اما اینبار به نظر میرسد ماجرای یونان به آخر خط رسیده است.
اتحادیه اروپا نهتنها حاضر نشد سقف کمکهای مالی به یونان را افزایش دهد، بلکه اینبار حتی از تمدید کمکها نیز طفره است. به همین دلیل با «بهرام قاسمی» که تجربه فعالیت در برخی کشورهای اروپایی مانند ایتالیا و اسپانیا بهعنوان سفیر را دارد، درباره بحران یونان به گفتوگو نشستهایم تا اثرات این سردرگمی را بر کل این اتحادیه بررسی کنیم.
این دیپلمات ایرانی بر این باور است خروج یونان از اروپا یکپارچگی اتحادیه اروپا را از بین میبرد و میگوید با توجه به درپیشبودن انتخابات اسپانیا، آینده آتن تأثیرات خود را بر انتخابات آتی این کشور و دیگر کشورهای حوزه یورو میگذارد.
روز یکشنبه پارلمان اروپا طرح دولت مبنیبر بههمهپرسیگذاشتن پذیرفتن یا نپذیرفتن اصلاحات درخواستی وامدهندگان اروپایی به این کشور را تصویب کرد. در صورت رأی «نه» مردم به این اصلاحات.
به نظر شما اقتصاد یونان به کدام سو میرود؟
وضعیت یونان بسیار پیچیده است. یونان بعد از بحران اقتصادی سال ٢٠٠٨ با مجموعهای از مشکلات مالی مواجه شد و با توجه به اینکه این کشور یکی از ٢٨ کشور عضو اتحادیه اروپاست این مشکلات و پیچیدگیها را به شکلی به اتحادیه اروپا و کشورهای عضو این اتحادیه صادر کرد. این مباحث پولی و مالی، آثار عملی و روانی زیادی در حوزه پولی یورو ایجاد کرد.
مردم یونان در پس فقر، بیکاری و مالیات بیشتر داشتند، در نهایت در انتخابات اخیر با انتخاب حزب سیریزا که شعارهایش حول رفع این سیاستهای ریاضتی و بهبود اقتصاد بود، «نه» بزرگی به سیاستهای ریاضتی گفتند.
حالا آقای «آلکسیس سیپراس»، نخست وزیر جدید یونان، بعد از مذاکرات فشرده بینتیجه با اتحادیه اروپا و واقعیتهایی که در جامعه وجود دارد و فشارهایی که از سوی مردم برای تحقق وعدههای انتخاباتیاش به او وارد شد، تصمیم گرفت موضوع را نزد افکار عمومی به همهپرسی بگذارد.
با این کار او از سویی از ارزشهای اروپایی استفاده میکند و از سوی دیگر مردم را که امروز خواستار عملیکردن وعدههای انتخاباتی او هستند، درگیر ماجرا میکند.
حرکت سیپراس، حرکتی احساسی است که تاحدی بدون تفکر عمیق انجام شده؛ بنابراین، دو احتمال وجود دارد: احتمال اول اینکه مردم «نه» بگویند و احتمال دوم اینکه رأی «آری» دهند. اگرچه در شرایط کنونی پیشبینی دشوار است، ولی با توجه به واقعیتهای درون اتحادیه اروپا و مکانیزم همگرایی درون آن، به نظر میرسد نهایتا دوطرف به توافی برسند.
دو، سه سال پیش که بحران یونان شدت گرفت، بسیاری پیشبینی میکردند یونان از حوزه یورو خارج شود، اما نهایتا عقل جمعی در اتحادیه اروپا توانست مسائل خود را حل کند، در چنین شرایطی، نه گفتن مردم، یعنی خروج یونان از اتحادیه اروپا و یونان با اقتصاد کوچک و قدوقوارهای که در اتحادیه اروپا دارد، در نهایت به جایی نمیرسد.
منظورتان از بهجایینرسیدن چیست؟
ببینید یونان ساختار اروپایی دارد و اگر این کشور با این مشخصات از اتحادیه اروپا خارج شود، با تهدید ترکیه، کشور همسایهاش روبهرو میشود که مناقشات تاریخی زیادی با هم دارند، اما از طرف دیگر روسیه مانورهایی را با حزب سیریزا شروع کرده و ممکن است پس از خروج از اتحادیه اروپا، به روسیه و کشورهای همسایهاش متوسل شود، اما این کشورها توانایی کمک به یونان را ندارند و نهایتا ممکن است با شدتگرفتن بحران، یونان به سمت تنشهای داخلی پیش رود.
یونانیها در پی اقتصادهای ریاضتی، اکنون خستهاند، اما این کشور وضعیت بهتری پیدا نخواهد کرد، ولی اگر مردم در عملی غیراحساسی به این همهپرسی جواب مثبت دهند، وضعیت یونان بهتر خواهد شد.
بااینهمه سیاستهای ریاضتی تحمیلی وامدهندگان یونان، وضعیت اقتصادی این کشور را بهبود نداد و با کوچککردن دولت این کشور، به بیکاری و فقر دامن زد. میتوان گفت وضعیت امروز یونان نتیجه همان اصلاحات ریاضتی است که وضعیت مردم را بیشازپیش بغرنج کرد.
اتحادیه اروپا دایما منابع مالی زیادی در اختیار یونان قرار داد که بخشی از آن وامهای کلانی بود که به این کشور داده شد. بحث اساسی این است که اتحادیه اروپا یونان را متهم میکند مدیریت لازم را برای پشتسرگذاشتن این بحران نداشته است و در اعمال سیاستهای ریاضتی کوتاهی کرده است.
اما دولتهای پیشین یونان برخلاف دولت چپگرای جدید این کشور، سیاستهای ریاضتی را موبهمو اجرا و گامهای اقتصادی خود را در این راستا تنظیم میکردند؟
بله، شاید سیاستهای اتحادیه اروپا متناسب با اقتصاد، فرهنگ و اعتقاد یونانیها نبوده است، اما باید توجه کرد یونان بین گزینه بد و بدتر قرار دارد. انتخاب بدتر، خروج از اتحادیه اروپاست و انتخاب بد، ماندن در این حوزه و پیداکردن راهی در درازمدت.
با توجه به مجموعه مشکلاتی که یونان دارد، بخش عمدهای از اروپا نگران خروج یونان از اتحادیه اروپا نیست، اما نهایتا با درایتی که در بخشی از اروپا وجود دارد این احتمال میرود که طرفها از طریق بدهبستانهایی این معضل را حل کنند.
شما از نگراننبودن بخش عمده کشورهای عضو اتحادیه اروپا، از خروج یونان از این اتحادیه صحبت کردید، اما آیا خروج یونان، پروژه اروپای مشترک را زیر سؤال نمیبرد؟
قطعا تأثیراتی دارد، اما دو سال پیش که بحث خروج یونان مطرح بود، اوضاع اتحادیه بسیار شکننده بود، اما اکنون که مذاکرات یونان روبهجلو نرفته، شدت نگرانیها کم شده است. بااینهمه خروج یونان در کوتاهمدت برای این کشور تأثیری منفی به همراه دارد و برای اتحادیه اروپا هم مثبت نیست. با توجه به درپیشبودن انتخابات اسپانیا، این امر تأثیرات خود را بر انتخابات آینده این کشور و دیگر کشورها میگذارد.