عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «معنای برنامهریزی» در روزنامه اعتماد نوشت: یکی از بدترین کارهایی که در ایران انجام میشود، خالی کردن کلمات از معنای واقعی و متعارف آن است و این را ظلم به کلمات مینامند. یکی از این کلمات برنامهریزی است. برنامهریزی به تعیین اهدافی معقول با شیوههای علمی برای رسیدن به آن تعریف میشود که امکانات لازم برای تحقق آن هدف تامین و تحت مدیریت منسجم و کارآمد به اجرا در میآید. بنابراین اگر هدفی نوشتیم که منطقا قابل تحقق نبود یا شیوه تحقق آن را ندانیم یا امکانات آن را نداشته باشیم یا در تعارض با دیگر اهدافمان باشد یا سازمان اجرایی و مدیر مناسب آن را نداشته باشیم، آن را برنامه نمینامند.
برای مثال اگر دوندهای در ایران اعلام کند که هدفش رسیدن به رکورد ۹ ثانیه در ۱۰۰ متر دوی سرعت است حتما باید او را مسخره کرد، او که الان کمتر از ۱۲ ثانیه هم نمیتواند صد متر را طی کند، چگونه مدعی است که میتواند به رکورد ۹ ثانیه برسد؟! جالب آنجا میشود که او برای رسیدن به این هدفی که وعده داده، تقاضای بودجه و امکانات هم بنماید و اگر هم به او بگویی این هدف و برنامه نابخردانهای است، فوری انگ میزند که خواستن توانستن است، شما مرعوب هستید و درکی از امکانات کشور و اراده ما ندارید. اجازه دهید در همین قالب یکی از اجزای برنامه هفتم توسعه را با یکدیگر مرور کنیم.
«ماده ۱۹۹- به منظور توسعه عدالت اقتصادی و بهبود توزیع درآمد اقدامات زیر انجام میشود:
الف- دولت مکلف است تا پایان، برنامه ضمن حذف فقر مطلق در کشور اندازه شاخص ضریب جینی از سی و نه صدم (۰.۳۹) به سی و دو صدم (۰.۳۲) نسبت هزینه دهک دهم به دهک اول در بخش روستایی از پانزده و هفت دهم (15.7) برابر به نه و سه دهم (۹.۳) برابر و نسبت هزینه دهک دهم به دهک اول در بخش شهری از دوازده (۱۲) برابر به ده و سه دهم (۱۰.۳) برابر»
این فقط یک بند از ماده ۱۹۹ بند برنامهای است که ۳۰۲ ماده دارد. اینکه یک دولت بنویسد فقر ۳۵ درصدی کنونی را طی یک برنامه پنجساله به صفر خواهد رساند، بهطور قطع یا درکی از ۳۵ درصد ندارد یا از مفهوم فقر یا امکانات و تواناییهای خودش اطلاعی ندارد.
شاید هم هر سه را ندارد. دولتی که طی دو سال خود، پیشرفتی در این مسیر نداشته و بالطبع همان کارهایی را که در برنامه میخواهد انجام دهد، تاکنون انجام داده، چون فقر مساله مهمی است و حتما در برنامههای آنان بوده است، حال چگونه میتواند طی ۵ سال آن را به صفر برساند و فقر مطلق را به کلی از میان بردارد؟ شاید فقر قدری مفهوم کشداری دارد. بیایید به مساله ضریب جینی بپردازیم که گفتهاند از 39/0 به 32/0 خواهند رساند. اول اینکه احتمالا رقم 39/0 مربوط به گذشته است و در این دو سال قدری بیشتر شده است، به علاوه هیچ درک عینی از مفهوم ضریب جینی 32/0 ندارند و نمیدانند که رسیدن به این شاخص چقدر سخت است. هم باید رشد بالا داشت و هم سیاستهای بازتوزیعی گستردهای را به اجرا گذاشت که فعلا از هیچ کدام خبری نیست. اگر روزی ضریب جینی در ایران به 32/0 برسد باید آن روز را جشن ملی اعلام کرد. از ابتدای انقلاب تاکنون ضریب جینی حدود ۴۰ درصد است و به علاوه و منهای یک درصد کم و زیادتر میشده است. فقط پس از پرداخت یارانههای بنزین به حدود ۳۷ درصد و اندکی هم کمتر رسید که آن نیز به سرعت و به دلیل تورم خنثی و دوباره افزایشی شد. اگر میدانستند که ضریب جینی 32/0 در جوامعی دیده میشود، قطعا چنین ادعایی را نمیکردند.
اگر وضع موجود ادامه یابد، در پایان برنامه باید شاهد ضریب جینی 42/0 و بالاتر باشیم و نه 32/0. تعیین چنین اهدافی که مابهازای عینی ندارد، همه را نسبت به برنامه بیاعتماد میکند. در سیاستهای کلی نظام و برنامههای قبلی نیز رسیدن به ضریب جینی 34/0تعیین شد ولی در نهایت ضریب جینی افزایشی شد. جالب اینکه این امر را در کنار کاهش و رفع کامل فقر ذکر کردهاند که به معنای ضرورت رشد اقتصادی بالاست که بدون تردید با ادامه وضع کنونی رخ نخواهد داد، زیرا نه زمینههای جذب سرمایهگذاری فراهم است و نه زمینههای ارتقای بهرهوری. در نتیجه چنین برنامهای از لحظهای که تصویب شود، به فراموشی سپرده خواهد شد. تقریبا و با اطمینان میگویم که بخش اعظم اهداف این برنامه همین گونه است، فارغ از اینکه تعارضات جدی میان اجزای آن وجود دارد که بعدا به تناسب به آنها پرداخته خواهد شد.
نظر شما