شناسهٔ خبر: 60632582 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

بهترین فیلم های هاوارد هاکس؛ همه فن حریف ایندیانایی

صاحب‌خبر -

من برای تماشاگران فیلم میسازم نه برای خودم

 

 

هاوارد هاکس نامی آشنا برای سینما دوستان است. کارگردانی همه فن حریف که در تمام ژانر ها امتحانش را پس داده و یک شاهکار تحویل سینما داده است. از کمدی گرفته تا گنگستری و وسترن و علمی تخیلی! ریو براوو و رود سرخ جزو آیکونیک ترین وسترن های سینما به حساب می آیند. کمدی های اسکروبال او مانند منشی همه کاره او و بزرگ کردن بچه جزو بهترین کمدی ها و فیلم نوآر او جزو بهترین های این ژانر و از بهترین اقتباس های جهان نوآر.

هاکس از نظر اکثر منتقدین سینمایی از جمله کارگردانان مؤلف به‌شمار می‌رود که همواره امضای شخصی خود را در آثار سینمایی‌اش دارد.

 با این حال، هاکس هیچوقت برنده جایزۀ اسکار نشد و تنها یک بار برای کارگردانی «گروهبان یورک» نامزد اسکار شد. آکادمی اسکار برای جبران بی توجهی‌اش به این کارگردان بزرگ، در سال ١٩٧٥ یک اسکار افتخاری با این مضمون به او تقدیم کرد: “یک استاد فیلمساز آمریکایی که آثار مملو از خلاقیت او در جهان سینما می‌درخشند.”

 

 

10-داشتن و نداشتن (1944)

 

یک شاهکار نوآر با درخشش یکی از بهترین زوج های تاریخ سینما یعنی لورن باکال و همفری بوگارت. عشق بین این دو کاملا ملموس است و عجین شده با شوخی‌های منحصر به فرد و نگاه‌های مرموزشان و همین باعث میشود که این فیلم هر بیننده ای را سر جایش میخکوب کند.

داستان فیلم در مارتینیک در طول جنگ جهانی دوم می گذرد و داستان یک ماهیگیر بدبین آمریکایی به نام هری مورگان (بوگارت) را دنبال می کند که با اکراه درگیر قاچاق و جاسوسی می شود. باکال نقش ماری «اسلیم» براونینگ را بازی می‌کند، خواننده‌ای که در دنیای خطرناک هری گرفتار شده. هاکس به طرز ماهرانه ای تعلیق، عاشقانه و اکشن را در این فیلم با هم ترکیب می کند و تجربه ای هیجان انگیز را خلق می کند که مخاطب را از ابتدا تا انتها درگیر خود نگه می دارد.

فیلمبرداری سیاه و سفید به فضای فیلم می افزاید و سایه پردازی ها و میزانسن مناسب نقش مهمی در روایت داستان دارند. داشتن و نداشتن برای طرفداران سینمای کلاسیک و هر شخصی که از یک داستان خوش ساخت قدردانی می کند، گزینه ی مناسبی برای افزودن به واچ لیست است. 

 

 

9-چیزی از دنیایی دیگر (1951)

 

خانم ها و آقایان این شما و این شاهکار علمی تخیلی هاکس!

داستان فیلم در قطب شمال می گذرد و گروهی از دانشمندان و پرسنل نظامی را دنبال می کند که یک فضاپیمای سقوط کرده و یک بیگانه یخ زده را کشف می کنند. هنگامی که آنها تلاش می کنند تا این موجود را ذوب کنند، متوجه می شوند که این موجود نمرده است و توانایی خطرناک و مرگباری برای تقلید از انسان دارد. اثرات عملی مورد استفاده برای زنده کردن موجودات فضایی برای زمان خود چشمگیر است و هنوز هم پابرجاست، بخصوص شکل بلند و ظاهر وحشتناک موجود که باعث لرزه افتادن به تن هر شخصی میشود. همچنین اکت های بازیگران قابل قبول هستند و کنت توبی به عنوان افسر اصلی ارتش، عملکرد برجسته ای را ارائه می دهد.

این فیلم همچنین دارای مضامین شگفت‌انگیز پیشرونده‌ای برای زمان خود است، از جمله یک شخصیت زن قوی با درخشش مارگارت شریدان، که در مقابل مردان گروه ایستادگی می‌کند.

 

8-ال دورادو (1966)

 

یک وسترن میخکوب کننده دیگر از هاوارد هاکس بزرگ این بار با درخشش رابرت میچم، جیمز کان و جان وین افسانه ای.

داستان در مورد کول تورنتون (وین)، تفنگچی است که توسط یک مالک ثروتمند استخدام می شود تا به او کمک کند کنترل یک شهر را در دست بگیرد. با این حال، وقتی تورنتون متوجه می‌شود که دوست قدیمی‌اش جی پی هارا (میچوم) کلانتر شهر است و سد راه او می‌شود، همه چیز تغییر می‌کند. همراه با یک قمارباز جوان، می سی سی پی (کان)، این سه نفر باید در زمین های خطرناک حرکت کنند و برای رسیدن به اهداف خود از دشمنان خود پیشی بگیرند.

از همان سکانس آغازین، الدورادو با فیلمبرداری نفس گیر و موسیقی متن آیکونیک خود توجه شما را به خود جلب می کند. رابطه بین وین، میچام و کان باز هم ملموس و واقع گرایانه است و بازی آنها چیزی از یک شاهکار کم ندارد.

سکانس های اکشن به طرز ماهرانه ای ساخته شده اند و شما را سرجای خود میخکوب نگه میدارند تا حتی نتوانید بروید یک چای بریزید!

با این حال، چیزی که الدورادو را از سایر وسترن ها متمایز می کند، عمق شخصیت های آن است. هر شخصیت پیچیده و معیوب است و لایه هایی از احساسات و عمق را به داستان اضافه می کند. مضامین وفاداری، دوستی و رستگاری به گونه‌ای بررسی می‌شوند که هم ظریف باشد، هم تأثیرگذار و هم ملموس.

 

7-گروهبان یورک (1941)

 

یک درام بیوگرافیک معرکه از هاکس که داستان واقعی و الهام‌بخش آلوین یورک، یک کشاورز ساده تنسی را روایت می‌کند که به قهرمان جنگ جهانی اول تبدیل میشود. بازی گری کوپر در نقش اصلی، شاهکاری جاودانه است که هنوز هم پابرجاست.

این فیلم به خوبی زندگی آلوین یورک را قبل از اینکه به ارتش فراخوانده شود به تصویر می کشد. ما او را می بینیم که با ایمان و اعتقادات شخصی خود در مورد جنگ دست و پنجه نرم می کند و اینکه چگونه در نهایت تصمیم می گیرد به کشورش خدمت کند.صحنه های آموزش و پیوند او با هم رزمانش نیز از نکات برجسته فیلم است که نشان دهنده رفاقت و برادری است که در زمان جنگ بین سربازان شکل می گیرد.

اما ویژگی اصلی فیلم، بازی گری کوپر در نقش آلوین یورک است. او فروتنی، درگیری درونی و در نهایت قهرمانی یک کاراکتر را به خوبی به تصویر می کشد. بازی او در سکانس نبرد نهایی یکی از بهترین ایفای نقش های تاریخ سینماست و پتانسیل بالای او را به عنوان یک بازیگر به نمایش می گذارد.

سکانس های نبرد شدیدا واقع گرایانه هستند و هاکس از نمایش وحشیگری های جنگ ابایی ندارد.

 

6-منشی همه کاره او (1940)

 

اینبار هاکس آمده با یک کمدی بشدت سریع که عشق غیرقابل انکار کری گرانت و روزالیند راسل را به نمایش می‌گذارد. اقتباسی هوشمندانه از نمایشنامه "صفحه اول" بن هشت و چارلز مک آرتور که یک بار هم توسط بیلی وایلدر در دهه هفتاد اقتباس شد اما به خوبی اقتباس هاکس درنیامد.

داستان حول محور سردبیر روزنامه والتر برنز (گرانت) است که هر کاری انجام می دهد تا همسر سابق و خبرنگار ستاره اش هیلدی جانسون (راسل) را از ترک روزنامه و ازدواج با نامزد جدیدش باز دارد.

دیالوگ ها به طرز عجیبی تند، شخصیت ها عجیب و غریب و پیچش های داستانی غیرمنتظره هستند. گویی فیلم را روی دور تند گذاشته اید.

نقطه قوت فیلم بدون شک تصویری است که راسل از هیلدی، یک روزنامه نگار باهوش و دمدمی مزاج نشان می دهد که از ایستادن در برابر شوهر سابقش و مردان اتاق خبر نمی ترسد.

کری گرانت همچنان در اوج است، دیالوگ های خود را با  یک زمان بندی بی عیب و نقص ارائه می دهد و مقدار مناسبی از شوخ طبعی را چاشنی کاراکتر خود می کند.

 

5-صورت زخمی (1932)

 

یکی از اولین فیلم های گنگستری تاریخ و نمونه کاملی از چگونگی ساخت درام های جنایی. این فیلم ظهور کاراکتر تونی کامونته با بازی درخشان پل مونی را دنبال می‌کند که یک گانگستر بی‌رحم و جاه‌طلب است که برای تبدیل شدن به سلطان دنیای زیر زمین دست از سر هیچ چیز بر نمی دارد. شخصیت کامونته پیچیده و چندوجهی است و تصویری که مونی از او به نمایش می گذارد بسیار خیره کننده است.

بازیگران نقش مکمل نیز به همان اندازه چشمگیر هستند، جورج رافت در نقش دست راست کامونته و آن دووراک در نقش دوست دختر وفادار او بازی خوبی را ارائه می دهند. باز هم مانند تمام فیلمهای هاکس رابطه بین شخصیت ها ملموس است و تنش در سراسر فیلم به طرز ماهرانه ای ساخته شده است. سکانس‌های اکشن فیلم نیز با تیراندازی‌های شدید و تعقیب و گریز ماشینی هیجان‌انگیز که تماشاگر را سرجای خود میخکوب نگه می‌دارد، قابل توجه است.

بعلاوه، مضامین قدرت، فساد و خشونت در اوایل دهه سی در این فیلم هنوز زبانزد خاص و عام است.

 

 

4-بزرگ کردن بیبی (1938)

 

بر خلاف منشی همه کاره او، این فیلم از ابتدا تا انتها یک لذت مطلق است. این فیلم با زوج آیکونیک دنیای کمدی اسکروبال یعنی کاترین هپبورن و کری گرانت، خیلی ها را جذب خود کرد . رابطه بین هپبورن و گرانت بسیار جالب است، با شوخی های سریع و کمدی فیزیکی آنها هر صحنه را برای بیننده لذت بخش می کند.

پلات جنون آمیز فیلم مملو از حوادث ناگوار و سوء تفاهم های خنده دار است، زیرا این دو نفر یکی پس از دیگری روبروی خود قرار می گیرند.

بازیگران مکمل نیز فوق‌العاده هستند، یک بازی قابل قبول از چارلز راگلز در نقش یک وکیل سردرگم و می رابسون در نقش خاله هپبورن. و البته، در این میان یک بچه فراموش نشدنی هم وجود دارد که شیطنت های شیطانی اش به طنز فیلم افزوده است.

 

3-رود سرخ (1948)

 

 یک وسترن جاودانه دیگر که هنوز هم با  آن داستان هیجان انگیز، فیلمبرداری نفس گیر و بازی های استثنایی خود می تواند مخاطبان را مجذوب خود کند. این بار جان وین افسانه ای و مونتگومری کلیفت را در داستانی توام با ماجراجویی، رقابت و رستگاری میبینیم. چیزی که رود سرخ را از دیگر وسترن های زمان خود متمایز می کند، شخصیت های پیچیده و داستان سرایی ظریف آن است.

جان وین یکی از بهترین بازی‌های خود را در نقش تام دانسون ارائه می‌کند، مردی که گرفتار وسواسش با گاو است و برای رسیدن به اهدافش به افراط کشیده شده است. مونتگومری کلیفت به اندازه متیو گارث، مردی که بین وفاداری خود به شخصیت پدرش و اعتقادات اخلاقی خود سرگردان است، تأثیرگذار است. این فیلم همچنین یک شاهکار میزانسن است، با مناظر خیره کننده ای که زیبایی و عظمت غرب آمریکا را برجسته می کند.

کارگردانی هاکس اینجا هم استادانه است و به طرز ماهرانه‌ای بین سکانس های اکشن فیلم و سکانس های دیگر تعادل برقرار می‌کند.

 

2-ریو براوو (1959)

 

میرسیم به یکی از شاهکار های سینمای وسترن. فیلمی که با گذشت 60 سال هنوز هم یک الگو در زمینه ایجاد تنش و شخصیت پردازی محسوب میشود.

هاکس به طرز ماهرانه‌ای چندین رشته داستان را به هم پیوند میدهد، از جمله یک رمان عاشقانه بین چنس و یک صاحب هتل محلی با بازی آنجی دیکنسون، و مبارزه یک مرد مسلح جوان با بازی ریکی نلسون برای اثبات ارزش های خود.

بازیگران فوق‌العاده‌ هستند و وین عملکردی ارائه می‌دهد که جایگاه او را به عنوان نماد اصلی هالیوود تثبیت می‌کند.اما چیزی که ریو براوو را از دیگر وسترن های دوران خود متمایز می کند، تمرکز آن بر شخصیت و روابط و نوع نگاه و ایدئولوژی نهفته در آن است که کاملا با سینمای جان فورد در تضاد است.

قلب فیلم در پیوند بین شانس و گروه متشکل از متحدانش نهفته است، که باید با هم کار کنند تا بر مشکلات غلبه کنند.

 

1-خواب ابدی (1946)

 

 یک نوآر کلاسیک که با رمز و راز، تعلیق و فتنه همراه است.

این فیلم بر اساس رمان ریموند چندلر، یک کارآگاه خصوصی  به نام فیلیپ مارلو (همفری بوگارت) را دنبال می‌کند که در حال بررسی یک سری جنایات مرتبط با باج‌گیری، قتل و خانواده ثروتمند استرن‌وود است. بازی بوگارت بی عیب و نقص است زیرا او بدون زحمت چندانی نقش یک کارآگاه سرسخت را به تصویر میکشد.

هاکس باز هم کار استادانه ای را انجام می دهد که تماشاگران را تا انتها وادار به حدس و گمان میکند، فیلمبرداری خیره کننده سیاه و سفید فیلم کاملاً حال و هوا و فضای داستان را به تصویر می کشد. 

همچنین این فیلم در کنار شاهین مالت جان هیوستون با ایفای نقش خود بوگارت و غرامت مضاعف بیلی وایلدر جزو نماد های ژانر نوآر محسوب میشوند.

 

 

چند نمونه دیگر از فیلم های هاکس که میتوانستند در این لیست حضور داشته باشند

 

  • هاتاری (1962)
  • فقط فرشتگان بال دارند (1939)
  • آقایان بلوند ها را ترجیح میدهند (1953)

 

پ.ن: رتبه بندی صرفا طبق نظر شخصی نویسنده است.

منابع :

  • filmlifestyle
  • wikipedia
  • gold derby
  • imdb