به گزارش تجارتنیوز، در سالهای اخیر بارها کارشناسان برای وضعیت آب ایران هشدار دادهاند؛ تا جاییکه دیگر از آن به عنوان بحران نام میبرند. اما این بحران آب در برنامه هفتم توسعه چقدر جدی گرفته شد؟
لایحه برنامه هفتم در دولت تصویب شد؛ برنامهای که برای سالهای 1402 تا 1406 تدوین شده است. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به جایگاه آب در هفت برنامه توسعه ایران از جمله برنامه هفتم توسعه پرداخت.
بر اساس این گزارش، رشد جمعیت شهرها، افزایش سطح بهداشت عمومی، نیاز به محصولات گسترده مواد غذایی، محدودیت منابع آبی، محدودیت مالی، فرسودگی شبکه تامین و توزیع آب، بهرهبرداری از همین اندک منابع آبی را نیز دچار چالش کرده و بر پیچیدگی مدیریت منابع آب در ایران افزوده است.
در این گزارش با بررسی برنامههای توسعه قبلی، آمده که چنانچه در برنامه هفتم توسعه همین روشها و برنامههای معمول به کار گرفته شوند، عملا تحولی در بخش آب ایجاد نخواهد شد. بنابراین باید در برنامه آتی، ریلگذاری جدیدی انجام شود و شیوه دیگری را برای نگارش و عملیاتی کردن برنامههای توسعه در پیش گرفت.
50 درصد برنامههای توسعه ایران محقق نمیشود
مرکز پژوهشهای مجلس نوشته است که به طور کلی برنامههای توسعه در قبل از انقلاب به نسبت مختصر و منحصر به اجرای صحیح برنامه و مقرراتی که مترتب بر آن بود، تهیه میشد و برای هر بخش بند قانونی جدیدی آورده نشد.
از نکاتی که در برنامههای توسعه بعد از انقلاب مهم است، اینکه تقریبا همه برنامهها به دلیل آماده نشدن برنامه بعدی، چه در بُعد لایحه و چه در بعد تصویب قانون، عملا یک سال تمدید شدهاند. به عبارتی در آن یک سال بدون هدف از پیش تعیینشده پیگیری شدند!
از سوی دیگر با تغییر یک ساله، در مدت زمان کم، تدوین برنامه سال آخر برنامه بعدی درخواست میشود. برنامههای توسعه پس از انقلاب در بیشتر مواقع با کمبود منابع مالی مواجه بودند.
آنطور که این گزارش نشان میدهد در خوشبینانهترین حالت برنامههای توسعه پس از انقلاب کمتر از 50 درصد محقق شدهاند.
جایگاه آب در برنامه اول تا سوم توسعه
برنامه اول توسعه فاقد سیاستهای بالادستی بود و در آن بخش آب و کشاورزی در اولویت بود. دولت مکلف بود بر اساس پیشنهاد وزارتخانههای نیرو و جهاد کشاورزی، با تائید سازمان برنامه و بودجه نسبت به تامین بودجه مورد نیاز از سرجمع اعتبارات جذبنشده عمرانی کشور، اقدام کند.
در برنامه توسعه دوم، در سیاستهای کلی ابلاغی رهبری، بحث آب مطرح نشد. در اهداف کلان نیز که در قانون برنامه آورده شد، موضوع آب مطرح نشد. با این وجود به رشد و توسعه پایدار اقتصادی با محوریت بخش کشاورزی و حفظ محیط زیست و استفاده بهینه از منابع طبیعی کشور اشاره شد.
فصل سیزدهم برنامه سوم توسعه مربوط به آب و کشاورزی بود. در این برنامه همچنان آب در کنار کشاورزی برای تامین دیده شده و به نظر میرسد مدیریت منابع آب و طرحهای عمدتا کشاورزی هستند. در این برنامه فراهم ساختن امنیت غذایی و خودکفایی در کالاهای اساسی، با افزایش تولید در زمینه کشاورزی موضوع آمایش سرزمین به عنوان چارچوب بلندمدت در برنامهریزیها لحاظ شد.
برنامه چهارم تا ششم توسعه و مسئله آب
برنامه چهارم دارای اسناد بخشی و فرابخشی بود و برنامه عملیاتی هر بخش یا فرابخش مانند آب در آن اسناد درج و به عنوان برنامههایی مصوب صرفا حسب روال پایش شدند. در این برنامه در سیاستهای طول برنامه به صراحت از آب نام برده شد. در مفاد قانون برنامه نیز یک بند منحصرا به مفاهیمی همچون مدیریت جامع و توامان عرضه و تقاضا در کل چرخه آب گنجانده شد.
برنامه پنجم توسعه با رویکردی مشابه برنامه چهارم تهیه شد. البته هیچگاه نتوانست جایگاه آن را در نوع برنامه توسعه بگیرد. قانون برنامه مملو از احکام متنوع برای کارهای مختلف بود و حتی در برخی مواقع سبب تداخل امور شد.
برای تنوین برنامه ششم توسعه، رویههای تنوین برنامه اندکی تغییر کرد و مقرر شد در جهت ساماندهی بهتر امور و تمرکز منابع اعتباری برای حل مشکلات مبتلابه کشور، موضوعات خاص و کلیدی کشور در برنامه تعریف شوند.
در همین راستا و با توجه به خشکسالیهای ادامهدار در ایران و آثار سوء آن بر منابع آب سطحی و زیرزمینی، برداشت آب بیرویه از این منبع و هدررفت آب، موضوع آب در برنامه ششم توسعه به عنوان موضوع خاص تصویب شد. هر چند عملا از این خاصیت استفاده چندانی نشد.
به طور کلی با وجود جایگاه آب و مطرح کردن آن در همه این برنامهها، مشکلات اصلی در بخش آب و کشاورزی ایران همچنان پابرجاست.
نظر شما