عصرایران؛ مهرداد خدیر- «بالاخره وقتی این آدم در برنامهای میآمده برای خودش خِیلی از مخاطبان را داشته است. اسمش میآمده، برنامه با خودش مخاطب میآورده است. اسم آن آدم روی شبکهای میآمد، آن شبکه خودش را بالا میکشید. خب حالا به نظام، مردم و اعتقادات خودش لگد زده است. لگد زده به نمکدان، نمک را ریخته و نمکدانی را شکسته است. آیا از من انتظار دارید برای اینکه من پرمخاطب بشوم بروم خواهش و التماس کنم که تو رو خدا بیا؟!
حالا ما چشممان را میگذاریم روی هم انگار ندیدهایم، اصلا شما (دانشجویان) و مردم اجازه میدهید ما این کار را کنیم؟ آیا ما میتوانستیم برنامههایی را بدون عز و التماس و بدون پذیرش ذلت در برابر افرادی که پشت پا زدند به اعتقادات شان، تاریخشان، فرهنگ و مردمشان و نظامی که تا به حال از آن ارتزاق کرده بودند که با آن تا به اینجا رسیده بودند، بسازیم؟ پاسخ این است: نه میتوانیم و نه خواهیم توانست که این کار را انجام بدهیم.»
اینها تازهترین سخنان پیمان جبلی رییس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران درباره عادل فردوسیپور است که هنوز کارمند صداوسیما به حساب می آید. دستکم جملات اول ناظر به اوست اگر عبارات بعدی را معطوف به دیگران و کوچندگان بدانیم.
هنر آقای جبلی تبدیل صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به صدا و سیمای جبهه پایداری است و به همین خاطر به جای ۸۵ میلیون ایرانی برای پایگاه اجتماعی خود برنامه میسازند مثل این که شهردار تهران خدمات شهری را محدود به مناطقی کند که اکثریت ساکنان آن به آقای رییسی رای دادهاند!
این یادداشت اما به قصد طرح پرسش دیگری نوشته می شود و آن سوال این است که تنها ۶ ماه قبل که دو برادر شما به آمریکا پناهنده شدند و خبر آن را اول بار نشریه آمریکایی تایم منتشر کرد درباره دو برادر نگفتید نمک خوردند و نمکدان شکستند یا به خودشان و خانواده لگد زدند؟ چرا وقتی صحبت از اخوی های پناهنده بود ادبیات تان کاملا بهداشتی بود و گفتید »این ها در مسیر طبیعی است. هم رویش داریم هم ریزش« ولی وقتی نوبت به عادل فردوسیپور میرسد ادبیاتتان تغییر می کند؟
پناهندگی برادران شما ریزش است و تن ندادن عادل فردوسیپور به کرنش در مقابل رییس شبکه سه که منصوب شما هم نیست لگد زدن؟
این یادداشت نمیخواهد بپرسد شما ارگان یک طیف سیاسی خاص با وزن سیاسی ۱۵ درصد جامعه ایران هستید یا رسانه ملی. نمی خواهد بپرسد بیننده سیمای جمهوری اسلامی را پای ایران اینترنشنال و من و تو چه فخری دارد که به آن می بالید. نمی خواهد بپرسد اگر صدا و سیما به تعبیر امام خمینی دانشگاه است این چه طرز حرف زدن رییس دانشگاه است. اینها را شاید بعدتر در یک نشست دانشجویی دیگر که متنوع تر از جامعه الامام الصادق علیه السلام باشند بپرسند.
سوال مشخص این یادداشت این است چطور درباره پناهنده شدن دو برادرتان آن قدر بهداشتی و با ملاحظه صحبت کردید و گفتید رویش و ریزش طبیعی است اما درباره گزارشگر برتر سازمان متبوع خودتان که در انتخاب مردمی محبوب ترین شده این تعابیر سخیف را به کار میبرید؟