به گزارش اقتصادنیوز، تغییرات دولت به محدوده وزرا و معاونان و مشاوران محدود نشده و حالا کار به شورای عالی امنیت ملی رسیده است؛ همان شورایی که رئیسجمهور ریاستش را بر عهده دارد و دبیرش ساعاتی پیش تغییر کرد. اما علی شمخانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی کیست و از عالم سیاست ایران چه میخواهد؟
غزل خداحافظی
بنا به گزارش اکوایران، یکشنبه شب حساب کاربری منتسب به علی شمخانی - دبیر شورای عالی امنیت ملی - بیت شعری از محتشم کاشانی را به اشتراک گذاشت با این مضمون: «حرفی که در حجاب ز گفت و شنود بود / آخر به رمز گفت و به ایما شنود و رفت». شمخانی هیچ توضیحی و هشتگی برای این توییت نگذاشت؛ اما همین بیت به اندازه کافی واضح نبود؟
با این حال، نورنیوز با بازنشر این توییت، توضیحی برای آن نوشت که واضحتر هم بشود؛ همان نورنیوزی که چند سالی است به عنوان رسانه نزدیک به شورای عالی امنیت ملی و بخصوص دبیرخانه آن شناخته میشود. این رسانه نوشت: در حالی که طی هفتههای اخیر در محافل مختلف شایعات زیادی در خصوص قصد دریابان شمخانی برای کنارهگیری از دبیری شورای عالی امنیت ملی بر سر زبانها بود، انتشار شعری معنادار از محتشم کاشانی در صفحه شخصی خود در توییتر نشان میدهد که کنارهگیری شمخانی از این سمت پس از ۱۰ سال قطعی است.
نه وحیدی نه رشید، سردار احمدیان آمد!
از همان دیشب که توسط شمخانی و پست خبری نورنیوز منتشر شد، بلافاصله گمانهزنیها در مورد این جابجایی و دبیر جدید شورای عالی امنیت ملی بالا گرفت. یک نفر از احمد وحیدی وزیر فعلی کشور به عنوان گزینه بعدی یاد کرد و دیگری از سردار غلامعلی رشید و سردار رحیم صفوی نام برد. با این حال اصلیترین گمانهزنی که از سمت رسانههای نسبتاً تندروتر جریان اصولگرایی دست به دست شد، مربوط به سردار علیاکبر احمدیان بود. اخبار غیررسمی از طیف مورد اشاره حکایت از حضور احمدیان یعنی رئیس مرکز راهبردی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی حکایت داشت تا جایی که پیش از اعلام حکم رسمی، رجانیوز خبر انتصاب احمدیان را منتشر کرد و نوشت که رهبری نیز حکم نماینده رهبری در این شورا را برای این سردار سپاه امضا کرده است.
رویاپردازی برای آینده سیاسی لاریجانی
دقایقی بعد، خبر رسمی انتصاب احمدیان با حکم ابراهیم رئیسی منتشر شد تا اولا نشان دهد خاستگاه چنین خبری کدام طیف از اصولگرایان است و هم به گمانهزنیهای دیگری که پیشتر درمورد لاریجانی و جلیلی میشد، رسما پایان دهد. پیش از این و همزمان با حرف و حدیثهای پیشین درمورد کنار رفتن شمخانی، گمانههایی درباره حضور دوباره علی لاریجانی در دبیرخانه شورا مطرح میشد؛ گمانههایی که البته به نظر میرسید بیشتر آرزوی یک عده است تا اینکه پا در واقعیت داشته باشد.
مشابه همین مساله برای سعید جلیلی هم رخ داده بود؛ کسی که خود را در رأس دولت در سایه مینامد و هرچند نمیتوان منکر اثرگذاری عمدتاً منفیاش در قوای مجریه و مقننه نشد، اما در این مورد به نظر میرسید هواداران و جریان رسانهای وابسته به او اینبار زیادی روی قدرت اثرگذاری او حساب کرده بودند.
چند رخ متفاوت از شمخانی در عالم سیاست، نظامی گری و حکمرانی
سوی دیگر این داستان، فردی است که از دبیرخانه کوچ کرده است. علی شمخانی در مقاطع مختلف چند دهه اخیر چند رخ متفاوت از خود در عالم سیاست، نظامی گری و حکمرانی نشان داده است که البته از یک منظر، همه این رخنماییها قابل فهم است.
شمخانی نماد جریان سوم؟
شمخانی در تمام این سالها تلاش کرده خود را به عنوان یک جریان سوم و فردی فراحزبی و ورای دستهبندیهای مرسوم و مألوف تعریف کند؛ جریان سومی که هرچند اقبال عمومی و مردمی ندارد، اما در ظرف سیاست و اثرگذاری نظام جمهوری اسلامی ایران توانسته جای پای محکمی از خود بهجای بگذارد؛ جای پایی که باید دید بعد از تحول اخیر به کدام سو میرود.
رفتار، سابقه و عملکرد شمخانی، چه آن زمان که بخشی از هدایت هم سپاه و هم ارتش را در اختیار داشت و چه بعد از آن که پا به عرصه سیاست و قوای اجرایی گذاشت، مؤید تلاش او برای معرفی خود به عنوان یک جریان سوم است. او کسی است که وزیر دفاع دولت سیدمحمد خاتمی بود، اما در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری یعنی در سال ۱۳۸۰ به طور مستقل نامزد انتخابات شد و در مقابل رئیس خود و رئیس دولت اصلاحات قرار گرفت.
از حمایت از میرحسین تا حضور در دولت روحانی
پس از آن، یعنی در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، شمخانی فاصله معناداری از عالم سیاست و اجرا گرفت، با این حال ریاست مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی را بر عهده داشت. او در همان دوران چند بار نقدهای صریح و تند و تیزی علیه دولت وقت بویژه نحوه مدیریت وزارت دفاع در آن زمان مطرح کرد. شمخانی کسی است که هم به عنوان یکی از حامیان میرحسین موسوی در انتخابات 88 به حساب میآمد، هم با عملکرد و مواضعش نسبت خود با نظام را بعد از انتخابات روشن کرد و هم در جریان اعتراضات سالهای اخیر، در رأس دبیرخانهای حضور داشت که برای نحوه برخورد با معترضان تصمیم میگرفت.
با روی کار آمدن حسن روحانی در دولت، شمخانی فاصله مورد اشاره را کمتر کرد و در رأس دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی گذاشته شد؛ سمتی که 10 سال آن را بر عهده داشت و به جز مقطعی که کمتر در اخبار و رسانهها حضور داشت، در بقیه این سالها حضوری اثرگذار در چند پروژه داشت.
نقش محوری در توافق ایران و عربستان
آخرین باری که نام علی شمخانی در صدر خبرها بر سر زبانها افتاد، زمانی بود که با حضور در پکن زمینهساز توافق تاریخی ایران و عربستان سعودی شد؛ حضوری که البته با انتشار عکسهایی از پسرش با تیپ غیررسمی در دیدارهای رسمی، حاشیهساز هم شد؛ همان پسری که پیشتر هم بارها درمورد فعالیتهای اقتصادی گستردهاش حرف و حدیثهای زیادی مطرح شد و هیچگاه جواب درخوری به این حواشی داده نشد.
پیش از آن هم چند باری در پروژههای دیگری حضور داشت که همگی کم و بیش اشتراکاتی داشتند. عمده فعالیت او معطوف به موضوعات مرتبط با اعراب خوزستان و کشورهای عربی منطقه بود. اصالت او به عنوان یکی از اعراب خوزستان، تسلط بر زبان و شناخت نسبت به مسائل سیاسی، فرهنگی و جغرافیایی منطقه، قطعا در این مساله موثر بوده است؛ اما به نظر میرسد تمایل او برای هدایت یا دستکم بخشی از هدایت پروژههایی از این دست را نباید در این رزومه نادیده گرفت.
هنوز با قاطعیت نمیتوان گفت که مجموعه حکمرانی نظام از جمله رئیس دولت و شورای عالی امنیت ملی بر اثر اختلاف یا اتفاقاتی در متن و حواشی عملکرد دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی تصمیم به برداشتن او از این سمت مهم گرفته یا برای این فرمانده سابق نظامی کشور برنامه، پروژه و ماموریت تازهای دارد؛ با این حال حتی در صورت اعطای ماموریتی جدید به شمخانی، نفس حذف او از دبیرخانه شورا، معنادار است.
∎
نظر شما