شناسهٔ خبر: 60306929 - سرویس عکس
نسخه قابل چاپ منبع: فرارو | لینک خبر

(تصاویر) از قمه‌زنی خونین تا کی‌اف‌سی آمریکایی؛ خاطرات جالب جوان اسلواک از سفر به عراق

پس از چندین سال، یک KFC در بغداد افتتاح شده است. ممکن است کسی بگوید این احمقانه است، اما این نمونه‌ای از یک شرکت خارجی آمریکایی است که پتانسیل را در منطقه به اندازه کافی برای سرمایه گذاری با ثبات می‌بیند؛ بنابراین مردم محلی از چنین اقداماتی استقبال می‌کنند.

صاحب‌خبر -

فرارو- سایت Aktuality اسلواکی با «ماتج پلوها» توریستی که به شهر‌های مختلف عراق ازجمله کربلای معلی سفر کرده گفتگویی انجام داده است.

به گزارش فرارو، این جوان اسلواک می‌گوید: سفر فوایدی را در قالب یک ذهن باز به ارمغان می‌آورد. تا زمانی که یک گردشگر به کشور‌های مختلف از نظر فرهنگی سفر نکند، با ساکنان محلی دست ندهد و با آن‌ها صحبت نکند، نمی‌تواند وضعیت آنجا را درک و احساس کند.

او پس از فارغ التحصیلی موفق به بازدید از چند کشور خاورمیانه شد. عراق یکی از کشور‌هایی است که ماتج به آن سفر کرده است. وی می‌گوید که اوایل سال ۲۰۲۲ بود و از آن زمان تاکنون سه بار به عراق رفته‌ام.

این گردشگر گفت که در عراق باید برای خطرات و مشکلات خاص آماده باشید. اگرچه عراق دیگر مانند چند سال پیش یکی از خطرناک‌ترین کشور‌های جهان نیست، اما این به معنای ثبات این کشور نیست.

سال گذشته که عراق را ترک کردم، دو هفته تظاهرات به حدی بود که در بغداد منع رفت و آمد برقرار شد. در خیابان‌ها نیز تیراندازی شد. بعداً آرام شد، اما دقیقاً وضعیتی به وجود آمد که اگر شخصی خود را در آن بیابد می‌تواند به معنای یک مشکل بزرگ باشد.

برخی شهر‌ها هنوز تحت کنترل دولت عراق نیستند، آن‌ها توسط شبه نظامیان شیعه کنترل می‌شوند. برخی نیز سازمان‌های تروریستی محسوب می‌شوند، اما شما هیچ خطری از جانب آن‌ها ندارید.

اما حالا تصور کنید که آن‌ها پاسپورت شما را در این مناطق عراق بگیرند. آخرین باری که وارد سامراء شدیم این کار را انجام ندادند، اما شش ماه قبل این کار را کردند و فقط زمانی که از شهر خارج شدیم آن پاسپورت‌های ما را دادند. اگر مشکلی در آنجا پیش بیاید، کسی نیست که به شما کمک کند.

بعضی شهر‌ها هنوز خیلی آسیب دیده اند، اما رو به بهبود است. موصل که شهر مرکزی دولت اسلامی (داعش) بود، بیشترین آسیب را دارد. بخش‌های خاصی از شهر مانند کاملاً خراب شده است. موصل نمونه بسیار غم انگیزی است که جنگ می‌تواند انجام دهد.

عراق همچنین محل تکریت است، شهری که خود صدام حسین در آن متولد شد. او را نیز در آنجا دفن کردند، اما آرامگاهش بعداً ویران شد؛ بنابراین رد پای جنگ هنوز بسیار زیاد است.

جا‌هایی وجود دارد که باید مراقب باشید، زیرا در آنجا افراد می‌توانند کمی حساس‌تر باشند. من خوش شانس بودم، زیرا دوستی مسلمان در بغداد دارم و توانستم با او در مورد خیلی چیز‌ها بازتر صحبت کنم. با این حال، به طور کلی، اختلافات مذهبی یا ژئوپلیتیکی می‌تواند شکاف بزرگی ایجاد کند. باید با حساسیت بیشتری برخورد کرد.

در موصل، جوانان آنجا به من گفتند که چگونه علیه دولت اسلامی جنگیدند. مردم محلی بسیار دوستانه و مشتاق برخورد کردند. برای آنها، این یک امید جدید در زندگی است. این ثابت می‌کند که ثبات در عراق در حال افزایش است، گردشگران کم کم به آنجا می‌آیند و آن‌ها بسیار خوشحال هستند. من هرگز ملتی دوست‌داشتنی‌تر از عراقی‌ها را در سفرهایم تجربه نکرده ام.

هر چیز کوچکی آن‌ها را خوشحال می‌کند. اکنون پس از چندین سال، یک KFC در بغداد افتتاح شده است. ممکن است کسی بگوید این احمقانه است، اما این نمونه‌ای از یک شرکت خارجی آمریکایی است که پتانسیل را در منطقه به اندازه کافی برای سرمایه گذاری با ثبات می‌بیند؛ بنابراین مردم محلی از چنین اقداماتی استقبال می‌کنند.

از سوی دیگر، در شمال، منطقه خودمختار کردستان عراق قرار دارد، در حالی که ترکیه به طور منظم مواضع پ. ک. ک را در مرز‌ها بمباران می‌کند. همانطور که اشاره کردم، عراق به طور کلی برای یک مسافر با تجربه بسیار امن است و بزرگترین تهدید بی ثباتی سیاسی است.

زمانی که در شهری نزدیک مرز ترکیه بودیم، موشک‌هایی را دیدم که سقوط کردند. وقتی در هتل فقط آبجو می‌خوردیم، یکی از مسافران ناگهان به من گفت که ستاره‌ای در حال سقوط است. اما پس از مدتی، ۹ تا از آن ستاره‌ها سقوط کردند و صدای انفجار شنیدیم. افرادی که می‌خواستند از آن فیلم بگیرند از هتل بیرون دویدند. اما زندگی ادامه داشت، همه می‌دانستند که به شهر حمله نمی‌کنند.

کردستان بسیار آرام است و فضایی آرام دارد. توسعه یافته تر، ایمن تر، پایدارتر و سفر آسان‌تر است. در عراق، پست‌های بازرسی ارتش در هر مرحله منتظر شما هستند. کرد‌ها به فارس‌ها یا ترک‌ها نزدیک‌تر هستند و شما می‌توانید حسی متفاوت از شهر‌های آن‌ها احساس کنید.

وقتی به یک کشور عربی می‌روم باید به فرهنگ آن‌ها احترام بگذارم. برای مردان، شلوار کوتاه فقط در مناطقی که کمتر محافظه کار هستند پذیرفته می‌شود. در شهر‌های مذهبی عراق زنان باید پوشش مناسب داشته باشند، اما در بغداد، زنان به هیچ وجه نیازی به پوشش ندارند.

امروزه تصور می‌شود که عراق به طور خودکار به معنای برقع است. قطعا نه. برقع، یعنی لباسی که تمام بدن و صورت را می‌پوشاند، تقریباً در هیچ جای دنیا پوشیده نمی‌شود. آن‌ها را فقط زنان در افغانستان می‌پوشند. در برخی نقاط جهان نیز زنان مسلمان داوطلبانه آن را انتخاب کرده اند.

با این حال، عراق مقدس‌ترین مکان‌ها برای مسلمانان شیعه است. در آنجا پوشیدن چادر ضروری است. اما این بدان معنا نیست که زن تمام بدن و صورت خود را پوشانده باشد. صورت قابل مشاهده است، مگر اینکه خود زن غیر از این فکر کند. ما اغلب تصور می‌کنیم که زنان مسلمان مجبور به این کار هستند. قطعا اینطور نیست، آن‌ها در آن فرهنگ بزرگ شده اند و برایشان طبیعی است.

مردان باید در مکان‌های مقدس لباس بلند بپوشند. بهتر است لباس مشکی بپوشید، زیرا این مکان‌ها بیشتر مکان‌های عزاداری هستند. به عنوان مثال، در عاشورا، یکی از بزرگترین روز‌های شیعیان، دشداشه که یک لباس کلاسیک در عراق است پوشیدم.

عاشورا یکی از عجیب‌ترین و جالب‌ترین روز‌های جهان است. می‌توانم بگویم که یکی از خونین‌ترین تعطیلات تاریخ است! اما برای درک این موضوع باید پیشینه تاریخی اسلام را نیز شناخت.

بیش از پنج میلیون نفر کربلا در روز عاشورا تجمع می‌کنند. در بخشی از این مراسم گروه‌هایی از مردان با قمه به سر خود ضرباتی وارد می‌کنند تا مصائب امام حسین را به خودشان منتقل کنند. می‌دانم که اکثر مردم بلافاصله آن را محکوم خواهند کرد، اما باید تاکید کرد که اکثر شیعیان نیز آن را محکوم می‌کنند و درصد کمی از آن‌ها این کار را می‌کنند. می‌گویند این سنت از پاکستان آمده است، در حالی که در کشور‌های دیگر حتی مراسم عاشورا در لندن نیز برگزار می‌شود. البته در عراق شدیدتر است.

در تمام روز عاشورا صف‌هایی از مردم با لباس‌های سفید وجود دارد، مردانی که خود را بریده اند و خون روی آن‌ها جاری است. این به معنای واقعی کلمه یک قتل عام بزرگ است، اما به طور کلی آن‌ها از آن خجالت نمی‌کشند، بسیاری از آن‌ها اجازه دادند عکس بگیرم و دوستانه بودند. برای آن‌ها افتخار بزرگی است که می‌توانند چنین کاری انجام دهند. با این حال، این سنت برای همه نیست.

در اصل، آن‌ها به دیگران آسیب نمی‌رسانند. ما می‌توانیم نظر خود را بیان کنیم، اما همچنان بسیار بحث برانگیز و غیرعادی است. برای تماشای این رژه خونین باید قلب بزرگی داشته باشید، اما در نهایت این یک تجربه فرهنگی عالی است.

نکته جالب این است که در روز عاشورا نیازی به پرداخت یک سنت برای غذا نیست، زیرا همه چیز در خیابان به دست شما می‌رسد. آن‌ها مدام چیزی را به دست شما می‌دهند، همه در حال پختن چیزی هستند.

چهل روز بعد از عاشورا، اربعین می‌آید که مردم خود را زخمی و خونین نمی‌کنند، اما مراسم سوگواری است که ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر در آن شرکت می‌کنند. این یکی از بزرگترین تجمعات انسانی در جهان است.

در عراق از من پرسیدند ایرانی هستی یا آذربایجانی؟ آن‌ها انتظار ندارند غربی‌ها به سراغشان بیایند. اما وقتی فردی مطابق فرهنگ خود لباس بپوشد و اخلاق خوبی داشته باشد، او را می‌پذیرند و متوجه نمی‌شوند که از جای دیگری آمده است.