اظهارات اخیر مورایس، سرمربی سپاهان را میتوان در نوع خود بیسابقه و بسیار دور از انتظار از یک مربی باسابقه در لیگهای اروپایی ارزیابی و تلقی کرد. به همان اندازه که اظهارات و اتهامات امید نورافکن را میتوان به امری عادی در لیگ ایران تعبیر کرد. ادعاها و اظهاراتی که نه تنها مسبوق به سابقه که به امری طبیعی و کلیشهای تبدیل شده است. اما اینکه یک مربی خارجی در کلاس و کارنامه مورایس نداند اظهاراتی معادل اتهام تبانی به اشخاص معلوم در کشورهای اروپایی چه عواقب و تبعات و پیامدهای حقوقی به همراه دارد، امری بعید است.
به گزارش روزنامه اعتماد، اینکه مورایس با چنین صراحت بیانی مربیان ایرانی را به تبانی علیه سپاهان متهم میکند، علیالقاعده ریشه در نوعیت گفتمان بازیکنان و مربیان اینجایی دارد. به یک معنی مربیان خارجی حاضر در لیگ بهتدریج از جانب مدیران باشگاهها نسبت به فضای خاص حاکم توجیه و به نوعی خود را همرنگ فضای حاکم بر باشگاه و فضای فوتبالی میکنند. آنها به تدریج توجیه میشوند که در لیگ ایران حاشیهها ازجمله مهمترین آنها متهم کردن داوران بر متن فوتبال غلبه دارد. به یک معنی میشود با حاشیهسازی و اظهارات و اعتراضات هم بر بخشی از شکستها سرپوش گذاشت و همزمان بر روند نتیجهگیریهای آینده تاثیر گذاشت. واقعیت این است در لیگ ایران مربیان خارجی بسیاری صرفنظر از شکستها و موفقیتها آمده و رفتهاند، اما پدیدهای که حداقل در چند سال گذشته در میان برخی مربیان خارجی شاهد بودهایم، اعتراض به داوری تا حد اختصاص تمام زمان مصاحبه بعد و ایضا قبل از بازی به داوری است تا جایی که مسوولیت شکستهای خود را یکسره متوجه داوران کردهاند. با نگاهی به گذشته میتوان به استراماچونی و بعد از او ساپینتو اشاره کرد. نقش مربیان داخلی را عجالتا به دلایلی که توضیح خواهم داد فاکتور میگیرم. باید یادآوری کنم اعتراضات استراماچونی آنهم در هفتههای اول حضور در لیگ به تدریج و با کسب پیروزیهای متوالی کمرنگ شد. این تغییر رویه به این معنی بود که شکستهای اولیه هیچ یا حداقل تاثیر آنچنان تعینکنندهای در ناکامیهای استقلال نداشته و اعتراضات اولیه او به نوعی حاصل و تحتتاثیر آموزههای مدیران و توجیه کردن استراماچونی از چند و چون اهمیت حاشیهسازی در لیگ ایران بود. همانگونه که میتوان رفتار ساپینتو و واکنشهایش حین بازی و اظهارات او بعد از هر بازی را متاثر از همین آموزههای یادشده ارزیابی کرد. البته نمیتوان روحیات فردی و شخصیت تندخو و بعضا نگاه از بالای او به لیگ ایران و حریفان را در تشدید این وضعیت نادیده گرفت. با همه این احوال به هیچ روی نمیتوان اظهارات اخیر مورایس را نهتنها با هیچکدام از مربیان داخلی که بعضا با نمونههای خارجی مقایسه کرد، آنهم مربی که تا همین هفتههای اخیر آنچه درباره او نوشته و گفته میشد، از فهم فوتبالی و درک اخلاقی و کلاس بالای او در تنظیم رابطه با حریفان و به خصوص مربیان رقیب حکایت داشت. آنچه باعث شد پیشتر مربیان ایرانی را در این ارزیابی فاکتور بگیرم، ابتدا متفاوت بودن جنس حاشیهسازی مورایس در مقام یک مربی در مقایسه با مربیان داخلی و دوم اتهام صریح مورایس به مربیان معلومی درخصوص تبانی علیه سپاهان است، آنهم مربی که بعد از باخت در مقابل حریفان و آنهم با نتایج سنگین پیش از اظهارنظر درباره نحوه قضاوت و تاثیر آن در داوری، با کمال تواضع به روز بد تیم خود و حتی ارنج آن اذعان میکرد. به همین دلایل ساده نمیتوان و نباید اظهارات اخیر مورایس که میتواند تا حد باز کردن یک پرونده حقوقی علیه ایشان سنگینی کند، یکسره متوجه مورایس کرد. به یقین او در مقام سرمربی یک تیم به خوبی میداند اظهارات او معادل اتهام تبانی علیه اشخاص حقیقی و هم حقوقی است که اگر از جانب آنها در مقام شاکی ارادهای برای اعاده حیثیت باشد، میتواند مورایس را به سادگی بر صندلی پاسخگویی بنشاند. اما آنچه به امریت این اتهامات که مورایس عامل آن میباشد، مربوط میشود، یکسره متوجه مدیران و کسانی است که مورایس را نسبت به نتایج فرضی چنین حاشیهسازی متقاعد و مجاب کردهاند. کسانی که مورایس را نسبت به همه نوع مصونیت حقوقی و اخلاقی و پرنسیبهای اخلاقی آن توجیه و متقاعد کردهاند، مدیرانی که زیر پوشش فرهنگمداری و اخلاقمداری قادر هستند حیثیت و اعتبار فوتبالی و اخلاقی امثال مورایس را به چالش بکشند و در واقعیت امر حراج منافع خود کنند.
در اینکه فضای فوتبالی و به خصوص مدیریتی حاکم بر آن آلوده به سیاست و سیاستبازی است، تردیدی نیست. همین که هر بازیکن و مربی و مسوولی میتواند فارغ از تبعات قانونی با فراغ خاطر درباره همهچیز این فوتبال و گذشته و حال آن اظهارنظر کند، گویای مصونیت نانوشته حاکم بر فوتبالی است که همیشه حاشیههای آن بر متن میچربیده. در این بلبشو دلمان خوش بود به مربیانی که کارنامه خود را با معیار نتایجی که کسب کرده ارزیابی کنند. دلمان خوش بود اینها حیثیت و اعتبار و استقلال خود را قربانی جوسازیها و حاشیهسازان حرفهای نکنند. اما حالا ناچاریم خطاب به مورایس تنها یک جمله بگوییم: آقای مورایس به لیگ برتر ایران خوش آمدید!