گروه سیاست سایت فردا - امین صبحی روزنامه نگار و کارشناس مسائل سیاسی نوشت: حسن روحانی، رئیسجمهور سابق کشور که مدتی طولانی سکوت پیشه کرده در انزوا بود ، حالا با برپایی نشست های ادواری با جمعی از مسئولان دولتهای یازدهم و دوازدهم، پیرامون حوزههای مختلف سخن گفته و ضمن دفاع از عملکرد 8 ساله خود ـ که حتی صدای مدافعان سرسختش را در آورده بود ـ از سرانجام برجام و شرایط سخت اقتصادی ابراز نگرانی کرده است.
در دنیای موازی باید شاهد اتفاقات دیگری بودیم؛ مثلا اینکه حسن روحانی رئیس دولت تدبیر و امید ـ که نقش فزاینده ای در کاهش امید به زندگی ۸۰ میلیون ایرانی داشت ـ به دادگاه احضار شده و به دلیل ترک فعل های ۸ سالهاش که اثرات آن تا سالها دامنگیر ملت است پاسخگو باشد. اما سیلی واقعیت ما را از این رویا بیدار و به دنیای واقعی تبعید می کند؛ جایی که وی با ژستی فاتحانه رفقای گرمابه و گلستانش ـ که روزی معاون و وزیر دولتش بودند ـ را فراخوانده و از کاهش قدرت خرید مردم و شرایط نامساعد اقتصادی حاکم بر جامعه احساس نگرانی می کند.
البته که موضوع تورم ، معضلات اقتصادی و گرانیهای افسارگسیخته موضوع قابل دفاعی نیست و به هیچ وجه نمی توان آن را انکار یا توجیه کرد اما ذکر این معضلات از سوی کسی که سهم زیادی در شکل گیری این شرایط دارد، آدرس غلط دادن به افکار عمومی است؛ بنابر نظر کارشناسان اقتصادی دولت تدبیر و امید برای رفع کسری بودجه و تامین هزینه های جاری خود دست به انتشار حجم عظیمی از انواع اوراق مالی زد و بازپرداخت آن را به دولت آینده موکول کرد و این چاه ویل تبدیل به آفت بزرگی برای اصلاح اوضاع اقتصادی شد.
به گواه فعالان عرصه اقتصاد، دولت سیزدهم پروژه های زیربنایی و عمرانی را تعطیل کرده و ظرفیتهای عظیم کشور را معطل گذاشت و به این ترتیب اقتصاد بیماری ایران را وارد یک رکود عمیق و بی سابقه کرد.
گویا منتقد جلسه دوره ای وزیران و معاونان دولت یازدهم و دوازدهم فراموش کرده است که متوسط رشد اقتصادی دولت متبوعش کمترین رقم بین دولت ها و رقمی نزدیک به صفر را به خود اختصاص داده و در زمینه رقم متوسط رشد درآمد ملی کشور رکورد زده است چرا که میزان آن را به منفی 1.8 درصد رسانده است.
بر اساس گزارش مرکز آمار بالاترین میزان تورم بخش تولید در دو دهه اخیر به زمان سکانداری ایشان در قوه مجریه تعلق دارد. وضعیت فاجعه بار تجارت خارجی نیز بخشی از این آوار هاست چرا که نتیجه کار دولت دوازدهم به نزولی شدن تراز حساب جاری کشور انجامید.
سقوط سرمایه گذاری، عدم موفقیت در اشتغال زایی، استقراض ۵۴۰ درصدی از شبکه بانکی بخش دیگری از عملکرد آقای روحانی است که حالا پس از مدت ها سکوت به انتقاد از شرایط فعلی پرداخته است.
بگذریم که عملکرد دولت تدبیر و امید در برجام که برگ برنده دولت یازدهم و دوازدهم نام داشت هم آنقدر کج دار و مریزبود که نه تنها گلابی برجام به ثمر ننشست بلکه خسارت محض بود و هزینه های غیرقابل جبرانی را به کشور تحمیل کرد آن هم درست زمانی که رئیس جمهور همه مسائل کشور را به برجام گره زده بود و امیدوار به کدخدا بود، در آن سو ترامپ به محض حضور در کاخ سفید بنای ناسازگاری گذاشته و در اقدامی نفرت انگیز برجام پاره کرده و دایره فشار بر ایران را تنگ تر کرده و ما را در موضع انفعالی قرار داد.
و اما کرونا که یادآوریش فقط داغ دلمان را تازه کرده و ما را به یاد عزیزانی می اندازد که به دلیل تعلل حضرات در اقدامات پیشگیرانه و تهیه واکسن، جان خود را از دست داده و رکورد تلخی را در روند صعودی مرگ و میر به جا گذاشته و کفه بی کفایتی رئیس جمهور وقت در کنترل و درمان کووید را سنگین تر کرد و عجب است که ایشان بی محابا نقاب بر صورت زده و خاطرات مدیریتش بر کرونا را روایت می کند و غافل از این است که وضعیت رقت بار مردم در پیک پنجم کرونا و افزایش جانباختگان رابطه مستقیمی با سو مدیریت ایشان دارد و امید است در یک دادگاه عادلانه پاسخگوی خانواده های قربانیان باشند.
اما شواهد امر از این محافل دوره ای، حکایت از خیز انتخاباتی آقای روحانی دارد؛ گویا ایشان قصد دارند در کسوت لیدری، پا جای مرحوم هاشمی رفسنجانی گذاشته و معادلات قدرت را به نفع خود رقم بزنند و برپایی این جلسات پیش درآمدی برای این تحرکات است اما کاش آقای روحانی که در راه سیاست موی سپید کرده، اطلاعات واصله از مشاوران را ندیده و نشنیده گرفته و در خلوت خود به مرور حافظه تاریخی وسیاسی ایران بپردازد و سرنوشت افرادی که با محاسبه اشتباه وارد میدان انتخابات شده و با نتیجه فضاحت بار آن را ترک کرده اند، بخواند و از آنها عبرت بگیرد چرا که ملت از یک سوراخ چند بار گزیده نشده و دوباره فریب کارهای رسانه ای و فراخوان سلبریتی های هزاررنگ را نمی خورد.
نظر شما