مرور خاطرهای از محمدجواد گلپایگانی بازیگر نقش «آتقی» که دیروز درگذشت
وداع با هنرپیشه خاطرهانگیز «آینه عبرت»
نویسنده : مصطفی قاسمیان
صاحبخبر - بامداد دیروز محمدجواد نظری گلپایگانی بازیگر و تهیهکننده سینما و تلویزیون که بیش از هرچیز برای نقش «آتقی» در سریال خاطرهانگیز «آینه عبرت» شناخته میشد، در 72 سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت. این بازیگر که ۲۶ اسفندماه ۱۳۲۹ در گلپایگان متولد شد، در فیلمهای سینمایی چون «آقای شانس» (۱۳۷۳)، «مزدوران» (۱۳۶۳)، «نقطه ضعف» (۱۳۶۲)، «عصیانگران» (۱۳۶۰)، «شجاعان ایستاده میمیرند» (۱۳۵۹)، «باغ بلور» (۱۳۵۷)، «زرخرید» (۱۳۵۷) و سریالهای تلویزیونی «آتیه» (۱۳۷۴)، «برگریزان» (۱۳۷۰) و «آینه عبرت» (۱۳۷۰) بازی کرده بود. او همچنین تهیهکنندگی فیلمهای «مزدوران» (۱۳۶۳)، «شیلات» (۱۳۶۲)، «نقطه ضعف» (۱۳۶۲)، «عصیانگران» (۱۳۶۰) و «شجاعان ایستاده میمیرند» (۱۳۵۹) را برعهده داشت. شهرت گلپایگانی بیش از هرچیز به سریال «آینه عبرت» بازمیگشت و باعث شد تا این سینماگر، در افواه عموم نیز با نام «آتقی» شناخته شود. «آینه عبرت» ساخته محسن شاهمحمدی محصول اواخر دهه 60 و از سریالهای مهم آن سالهای تلویزیون به شمار میرود که یکی از نخستین تجربیات جدی سینما و تلویزیون ایران را در زمینه موضوع اعتیاد رقم زد و در زمان پخش، بسیار پربیننده بود. این سریال اپیزودیک، ماجراهایی را درباره مسئله اعتیاد به مواد مخدر روایت میکرد و نقش محوری «آینه عبرت» نیز که در عین منفی بودن، به محبوبترین شخصیت آن تبدیل شده بود، «آتقی» نام داشت؛ کاراکتری با بازی زندهیاد محمدجواد گلپایگانی. البته علاوه بر او، محمود دینی، روحا... مفیدی، مهری ودادیان، غلامرضا بنفشهخواه و بهزاد رحیمخانی نیز از جمله بازیگران اصلی سریال «آینه عبرت» بودند. «آتقی» این سریال، مرد میانسال خانوادهداری بود که به دام اعتیاد افتاده بود و اگرچه انسانی خوشقلب و کمابیش دوستداشتنی بود، اما وابستگی زیادی به مواد مخدر داشت و همین امر، ماجراهایی را برای او رقم میزد که برای تماشاگران، جذابیت و تأثیرگذاری فراوانی داشت. شاید اگر این سریال بار دیگر بازپخش شود، بسیاری از مخاطبان جوان که آن را میبینند، از میزان سادگی آن تعجب کنند، اما همین سریال بسیار ساده که بخش زیادی از دیالوگهای آن خصوصا دیالوگهای شخصیت «آتقی» بداهه بود، محبوبیت فراوانی داشت. جالب آن که گلپایگانی آنقدر در این نقش دیده شده بود که تا مدتها بسیاری از مردم فکر میکردند او در زندگی واقعی نیز به مواد مخدر اعتیاد دارد و حتی این تصور، مشکلاتی برای فرزندش به وجود آورده بود! دیروز پس از انتشار خبر درگذشت جواد گلپایگانی، ایرنا در گفتوگویی مربوط به سالها قبل، به خاطرهای از این سینماگر که خواندنی است، اشاره کرد: «یک روز می خواستیم یک صحنه ای بگیریم. صحنه ای بود که «علی» تریاک را قایم می کرد و من برمی داشتم و می گفتم عجب تریاکی! به درد من می خوره. این تریاک ها را از اداره مواد مخدر سر صحنه آوردند. آن موقع ما داشتیم صحنه دیگری می گرفتیم. ماموران گفتند ما جای دیگری ماموریت داریم. این مواد را کجا بگذاریم؟ آقای دینی فرمودند که ببرید بگذارید داخل ماشین حاجی. یعنی ماشین من. این مواد را پشت صندوق عقب ماشین ما گذاشتند و رفتند. تا ساعت ۴ بعد از نصف شب کار ما طول کشید و نتوانستیم صحنه تریاک ها را بگیریم. مواد هم ماند پشت ماشین من. من اصلا فراموش کرده بودم. آقای دینی هم فراموش کرده بودند. آن شب آمدم در میدان بهارستان بنزین بزنم و یادم آمد که ای داد بیداد پشت ماشین من چند کیلو تریاک است. در خیابان ولیعصر؛ همین طور که بالا می رفتم دیدم یک عروسی است که خیابان را بند آورده اند. من پشت ماشین عروس مانده بودم. آنها گفتند شما که جزو ما نیستید لطفا جدا شوید. من دنده عقب گرفتم و از بغل آن ها رفتم جلو. جلوی تلویزیون که رسیدم ماموران سازمان صداوسیما من را کنار زدند. من هنوز گریم داشتم و لباس آتقی تنم بود. مامور گفت در صندوق عقبت چی داری؟ گفتم تریاک. گفتند شوخی نکن. گفتم وا... تریاک دارم. سوئیچ را گرفتند و در را باز کردند و دیدند آن جا پر تریاک است. گلنگدن را کشیدند و به من گفتند بیا پایین. من هم با همان لباس آمدم پایین. رئیس این ها بالاتر از من ایستاده بود. داد زد: «سرباز چی کار می کنی؟ آقای گلپایگانی رو بیار این جا»! من با خودم گفتم چه کسی بود که در تاریکی من را شناخت. من را بردند جلو و به سربازها گفتند اجازه بدهید ایشان برود. نگو آقای دینی بین راه یادش افتاده و با بی سیم سراسری اعلام کرده که به این ماشین کاری نداشته باشید. در آن لحظه قلب من به جای صد تا دو هزار تا می زد. آقای دینی من را آن جا نجات داد.»∎
نظر شما