رسیدگی به این پرونده از مرداد سال ۱۴۰۰ با گزارش یک درگیری مرگبار در ساختمانی نیمهساز آغاز شد. پس از آن مأموران به محل حادثه در یکی از مناطق جنوبی تهران اعزام شدند و در بررسیها مشخص شد که پسر ۱۷ سالهای به نام سعید که از اتباع بیگانه است، همکار ۲۰ سالهاش به نام رحمان را با ضربههای متعدد چاقو به قتل رسانده است.
با مشخص شدن ماجرا، جسد مقتول با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و سعید هم در محل بازداشت شد. متهم پس از انتقال به دادسرای اطفال و در بازجوییهای اولیه به قتل همکارش اعتراف کرد و پس از یکسال با تجمیع گزارشهای پزشکی قانونی، پلیس و تکمیل تحقیقات، پرونده متهم در حالی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد که وی به سن ۱۸ سالگی رسیده بود و در برابر اتهام قتل عمد، جرح غیرمنتهی به فوت و ورود غیرقانونی به کشور محاکمه شد.
ادعای جدید در دادگاه
در ابتدای جلسه عنوان شد که اولیایدم نتوانستهاند در دادگاه حاضر شوند، اما درخواست قصاص متهم را به دادگاه اعلام کردهاند.
متهم به جایگاه رفت و گفت: چون همه خانوادهام سالهاست در ایران زندگی میکنند من هم سال ۹۹ با پرداخت ۳ میلیون تومان قاچاقی وارد ایران شدم تا کنار خانوادهام باشم. پس از آن برای کار به تهران آمدم و همراه با دو هموطنم اتاقکی را در یک ساختمان نیمهساز اجاره کردیم و کارمان هم جمع کردن ضایعات بود. روز حادثه در خواب بودم که متوجه شدم رحمان قصد دارد آزارم دهد که من مقاومت کردم. او چاقویی از جیبش بیرون آورد و تهدیدم کرد اما با او درگیر شدم و در یک لحظه دیدم چاقو به او خورده است. من او را با چاقو نزدم و قصدی هم برای کشتن او نداشتم. بعد از آن هم همخانه دیگرمان موضوع را به پلیس خبر داد.
قاضی پرسید: همخانه شما مدعی است که رحمان بهخاطر گرفتن طلبش از شما به قتل رسیده، چون نمیخواستی بدهیات را پرداخت کنی دست به جنایت زدی. متهم جواب داد: من در زمان حادثه پول کافی داشتم اما چون سنم کم بود آنها قصد آزارم را داشتند، من فقط از خودم دفاع کردم و چاقو ناخواسته به رحمان اصابت کرد.
در بخش دیگری از رسیدگی به پرونده، قاضی با استناد به گزارش پزشکی قانونی اظهار داشت: طبق گزارش کارشناسان پزشکی قانونی در چند نقطه از بدن مقتول از جمله صورت، بازو و قلب جای بریدگی با چاقو دیده شده و این موضوع قتل ناخواسته و غیرعمدی را تأیید نمیکند.
پس از دفاعیات متهم، وکیل او نیز به جایگاه رفت و گفت: بررسیها نشان میدهد که اختلاف موکلم با آنها به روز حادثه بر نمیگردد، ضمن اینکه شاهد پرونده چون خودش قصد آزار موکلم را داشته نمیتوان به شهادت او اعتماد کرد. آنها حتی یکبار با خوراندن قرصهای خوابآور، موکلم را آزار داده بودند و همین موضوع باعث کینه و عصبانیت موکلم شده بود. به همین خاطر درخواست میکنم متهم را از اتهام قتل عمد تبرئه کنید.
با پایان اظهارات وکیل متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
∎
نظر شما