بادام*
نویسنده وُن پیونگ سون
مترجم ملیحه فخاری
نشر کتاب مجازی/ چاپ چهل و هفتم
(ون پیونگ سون نویسنده ،کارگردان فیلمنامه نویس کرهای« متولد ۱۹۷۹» است او
برای کتاب بادام در سال ۲۰۱۶از سمت داوران جایزه چانگبی برگزیده شد).
عصر ایران؛ روفیا عابدی*- میخواهم دربارۀ «بادام» بنویسم. نه خود کتاب که دربارۀ دو شخصیت اصلی آن. «یونجا» پسری است که با اختلال مادرزادی به دنیا آمده و قادر به درک هیچ احساسی اعم از ترس، اضطراب، غم یا شادی نیست. درد را احساس نمیکند و حتی لبخند زدن برایش مشکل است (...میگفت:«خوشحال باش»،در حالی که من اصلا احساس ناراحتی نمیکردم.)
مادرش سعی میکند تا با کمک تصاویر حالتهای مختلف انسانی و واکنشهای انسان را در شرایط متفاوت یک زندگی معمولی به او بیاموزد. در زمان تشکر کردن، همدردی، اندوه ... (معمولی... یعنی شبیه دیگران بودن.معمولی بودن یعنی زندگی بدون تجربه ی رنج های دردناک،یعنی مدرسه رفتن،فارغ التحصیلی ودر صورت خوش شانسی ،رفتن به دانشکاه و پیدا کردن یک کار مناسب....یا این طور بگویم ،توی چشم نبودن. اما پسر،معمولی بودن سخت ترین دستاورد زندگیه.)
درمقابل یونجا، پسری به نام« گن» قرار دارد فردی کاملا هیجانی و به بیانی ناهنجار. نوجوانی غیرقابل کنترل که حس ترس و طرد شدگیاش درونش را با پرخاشگری و زورگویی به افراد ضعیفتر پنهان میکند.
این دو پسر در میان ماجرایی در روبه روی هم قرار میگیرند و بدون قضاوت سعی میکنند تا همدیگر را بهتر بشناسند و به هم کمک کنند. (مردم میگفتند به هیچ وجه نمیتوان گن را درک کرد.من با آنها موافق نبودم .هیچ کس تا به حال به خودش زحمت نداده بود به ذهن او راه پیدا کند.) یونجا با امانت دادن کتاب های مختلف سعی می کرد تا به کنترل هیجان و دامنه لغات گن کمک کند و گن سعی میکرد تا با قرار دادن یونجا در شرایط مختلف به او کمک کند تا واکنش طبیعی پیدا کند.
شاید خیلی از ما در برابر حوادث دردناک و شرایط ناگوار آرزو داشتیم که مانند یونجا هیچ درکی نداشتیم یا خرسند خواهیم بود اگر رفتار ناهنجار گن را نداشته باشیم منتها این دو شخصیت قطبهای مختلف یک انسان است که افراط و تفریط در هر دو بعد ما را به سمت یونجا یا گن بودن میغلتاند. چون بنا بر معرفی شخصیت هاست به همین مقدار بسنده میشود تا ذوق خواندن کتاب درگیرد نه آن که گمان کنید داستان را میدانید. راستی یونجا یا گن؟!
---------------------------------
*«بادام قسمتی از مغز است که نقش اصلی در درک احساسات و ایجاد پاسخ به آنها، وتعدیل درد دارد. بادام مغز همچنین مسئول تظاهرات هیجانی چهره مانند خوشحالی و ترس است و نقش مهمی در اکتساب یادگیریهای هیجانی دارد.»