رضا بابایی طی یادداشتی در تلگرام نوشت:
در خیابانهای تهران، بنرهایی نصب شده است که بر روی آن نوشتهاند: «در آمریکا از هر 5 نوزاد، 2 نوزاد به صورت نامشروع به دنیا میآید.» بنرهای دیگر به شهروندان تهرانی خبر میدهند که «در هر 9 ثانیه یک زن در آمریکا مورد ضرب و شتم قرار میگیرد» و «از هر 110 شهروند آمریکایی، یک نفر در زندان است.»
یک.
من نمیدانم کدام اخلاق، کدام دین، کدام سیاست، کدام انگیزۀ فرهنگی و کدام اصل انسانی به ما اجازه میدهد که از هزاران اتفاقی که در کشوری دیگر میافتد، بدترین و زشتترین آنها را انتخاب کنیم و جلو چشم شهروندانمان بیاوریم، اما میدانم که طعنه زدن به اوضاع فرهنگی و اجتماعی کشورهای دیگر، کاری است آسان و حتی لذتبخش. به قول مولوی، بر بایزید بسطامی هم میتوان خرده گرفت و طعن زد که چنین و چنان بود.
از برون، طعنه زنی بر بایزید
وز درونت ننگ میدارد یزید
دو.
بله؛ مقایسه، گاهی سودمند است؛ اما آنگاه که جامع باشد، نه گزینشی؛ برای مسابقه در مسیر درست باشد، نه برای مچگیری یا از سر کینهورزی. مقایسۀ جامع، این است که وقتی اعلام میکنیم «در هر 9 ثانیه یک زن در آمریکا مورد ضرب و شتم قرار میگیرد» توضیح دهیم که اولا، خشونت و تعرض به زنان، در کشورهای مختلف، تعریف یکسان ندارد. گاهی آنچه در کشوری مصداق خشونت است، در کشوری دیگر، خشونت تلقی نمیشود. شاید اگر ملاک ما برای تعرض و خشونت، همان ملاک آمریکاییها باشد، آن 9 ثانیه به کمتر از 5 ثانیه برسد. ثانیا، در برخی جوامع، گزارش خشنونت خانوادگی یا خیابانی به پلیس، معمول و رایج است و شهروندان نیز معمولا از این گزارشها نتیجه میگیرند؛ بر خلاف کشورهایی مانند ایران که زنان انگیزهای برای گزارش خشونت ندارند؛ بلکه آن را منشأ مشکلات جدید برای خودشان میدانند. بنابراین آمار گزارش خشونت به پلیس، شاخص دقیقی برای سنجنش خشونت در کشورهای مختلف نیست.
سه.
فرض کنید در خیابانهای کشوری دور از منطقۀ ما، برخی مسائل داخلی و ناهنجاریهای اجتماعی ایران را تابلو کنند. اگر خبر آن به گوش مردم ایران برسد، دربارۀ آن کشور و مردمش چگونه فکر میکنند؟ نخواهند گفت چرا بزهکاری در کشور ما، باید شما را آنقدر خوشحال کند که خبر آن را به عرشۀ پلهای شهرتان ببرید؟ و اگر خبر بنرهای ما به گوش مردم آمریکا برسد، چه میگویند؟ نمیگویند شما برای فرزندان مشروع خود چه کردهاید که حالا برای فرزندان نامشروع ما دل میسوزانید؟ چرا دربارۀ تفاوتهای دیگر اطلاعرسانی نمیکنید؟ مثلا چرا دربارۀ میزان پایبندی مسئولان و شهروندان به قانون سخنی نمیگویید؟ ذرهبین گذاشتن بر روی زخمهای دیگران، چه سودی به حال شما دارد؟
نظامی گنجوی در مخزن الاسرار میگوید: سگی مرده و گر، در گذرگاهی افتاده بود. هر کس که از کنار آن حیوان نگونبخت میگذشت، سخنی در مذمت او میگفت.
هر کس از آن پرده نوایی نمود
بر سر آن جیفه، جفایی نمود
اما وقتی نوبت سخن به عیسی(ع) رسید، او دندانهای سفید و زیبای آن سگ بیجان را ستود.
چون به سخن نوبت عیسی رسید
عیب رها کرد و به معنا رسید
گفت ز نقشی که در ایوان اوست
دُر به سپیدی نه چو دندان اوست
چهار.
هیچکس منکر آمار جرم و جنایت در کشورهای دیگر نیست؛ اما شمردن فرزندان نامشروع دیگران، به ما مشروعیت نمیدهد. مشروعیت ما در گرو پیشرفت اخلاقی و اقتصادی کشور است، نه در اثبات و اعلان نادرستیها و بزهکاریهای دیگران.
من اگر نیکم اگر بد، تو برو خود را باش
هر کسی آن دِرَود عاقبت کار که کِشت .
انتهای پیام
نظر شما