شناسهٔ خبر: 5775498 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: تعامل | لینک خبر

پنگوئن‌هايي که مثل انسان زندگي مي‌کنند/ نوستالژي ديدن کارتن کودکي

صاحب‌خبر -
مجموعه تلويزيوني «پينگو» انيميشني ساده و بي ادعاست، که جايزه بفتا را در کارنامه دارد و خيلي از کودکان و بزرگسالان را با خود همراه کرده است.
خبرگزاري مهر- گروه هنر: «پينگو» انيميشني کودکانه و کمدي به شيوه استاپ موشن است که هر کودک و بزرگسالي که يک بار آن را ديده باشد، در نهانخانه ذهنش ثبت شده است.

کارگردان اين انيميشن اوتمار گوتمان اين مجموعه را برمبناي قصه‌هاي سيلويو ماتزولا ساخته و پيگوس گروپ آهنگسازي آن را برعهده داشته است. کارگردان آلماني اين انيميشن در سال ۱۹۹۳ در ۵۶ سالگي درگذشت، اما ايده درخشان او را ديگران ادامه دادند.

اين مجموعه نخستين بار در قالب ۱۳۰ قسمت ۵ دقيقه اي در سال ۱۹۸۶ در استوديو تيکفيلم سوئيس ساخته شد و همان سال روي آنتن رفت. استقبال زياد از اين کارتون و محبوبيت شخصيت پينگو موجب شد تا به زودي ديگر کشورهاي اروپايي نيز ميزبان اين موجودات ساده و مهربان قطبي شوند.

اين انيميشن بر قطب جنوب تمرکز دارد و خانواده‌هاي پنگوئن ها در ايگلوها کار و زندگي مي‌کنند. پينگو هم به يکي از همين خانواده‌ها تعلق دارد. او هر بار با يک ماجرا رو به رو مي شود و خواهر کوچکش پينگا هم معمولا او را همراهي مي‌کند. دوست صميم او رابي که يک فک است، هم هميشه همراه اوست.

يکي از دلايل موفقيت جهاني پينگو بي کلام بودن آن است. هرچند شخصيت‌هاي اين انيميشن با هم حرف مي‌زنند اما ما متوجه حرف‌هاي آنها نمي‌شويم و فقط صداهايي را مي‌شنويم که نشان دهنده حالت بيان شدن احساسات آنهاست. اين صداها تقريبا شبيه همان صداي قارو قور خود پنگوئن‌هاست. اين تدبير به مردم زبان‌هاي مختلف امکان مي‌ دهد تا با هر پس زمينه زباني قادر به دنبال کردن ماجراها باشند.

انيميشن «پينگو» از آن زمان تاکنون يکي از محبوب‌ترين برنامه‌هايي بوده که کودکان با آن بزرگ شده‌اند و امروز هنوز از آن لذت مي‌برند. اين سريال تاکنون چند بار از شبکه‌ دو، شبکه تهران و ديگر شبکه‌هاي استاني پخش شده است.

قصه از کجا شروع شد؟

اين مجموعه بر يک خانواده پنگوئني تمرکز دارد که به شيوه انسان‌ها در قطب جنوب زندگي مي‌کنند. شخصيت اصلي اين مجموعه پسر کوچک خانواده يعني «پينگو» است. قصه «پينگو» در قطب جنوب مي‌گذرد. شخصيت‌هاي نه چندان پرتعداد اين مجموعه هر بار با موضوعي روبه رو مي شوند. خانواده‌اي که اين انيميشن بر آن متمرکز است متشکل از پدر و مادر و يک پنگوئن کوچک به نام پينگو است که بعدها داراي خواهري هم مي‌شود.


برخي از اپيزودها:


پينگو و گلوله برفي: با تماشاي يک گلوله بزرگ برف از قدرت بزرگ گلوله‌اي که مي‌غلطد و از تپه پايين مي‌آيد آگاه مي‌شود.

پينگو و پينگا پيک‌نيک مي‌روند: پينگا از شنيدن چند داستان ترسناک که پينگو به او مي‌گويد دچار ترس مي‌شود.

پينگوي بدبو: چيزي روي او ريخته و او حسابي کثيف شده و براي همين خودش را در سطل زباله مي‌اندازد که به معني واقعي کثيف باشد!

مجسمه برفي پينگو: پينگو با دوستش که دارد مجسمه مي‌سازد روبه رو مي‌شود و به زودي رقابتي در اين زمينه در مي‌گيرد. اين دو در پايان از نتيجه احساس رضايت مي‌کنند.

پشتک واروي پينگو: يک فُک مي‌تواند يک ماهي را با دماغش بالا و پايين کند و پينگو هم آرزو مي‌کند تا اين هنر را ياد بگيرد. اما وقتي ماهي تصادفا روي سقف کلبه مي‌افتد، پينگو به خطر مي‌افتد.

پينگو نوازنده مي‌شود: او اتفاقي آکاردئوني در ميان چيزهاي قديمي پيدا مي‌کند و صداي ناهنجاري از آن در مي‌آورد. پدربزرگ کسي است که مي‌تواند به او ياد دهد چطور با اين وسيله ديگران را با صدايي خوشايند متوجه خودش کند.

شخصيت‌ها


پينگو: شخصيت اصلي مجموعه، پسربچه کنجکاو اهل تفريح و بازي است. او با اراده و مستعد درافتادن به کج خلقي‌هاي موقتي است. او گاهي هيجانزده يا عصباني مي‌شود و گاهي مي‌خواهد با سروصداي بلند توجه‌ها را معطوف خود کند. او وقتي سر وصدا مي‌کند منقارش را مثل يک شيپور يا بلندگويي براي حرف زدن جلو مي آورد. همين شخصيت موجب مي‌شود تا قصه‌هاي مختلفي پيرامون او و افکارش شکل بگيرد.

پينگا: خواهر کوچکتر پينگو اولين بار در اپيزود «تازه وارد» وارد مجموعه شد. او شبيه يک جوجه پنگوئن امپراتور بود و همان ويژگي‌ها را داشت. بدني کرکي و خاکستري و بسيار وابسته به والدينش.

پدر و مادر: اسم پدر و مادر هيچوقت بيان نمي شود. پدر که پستچي است، اوايل پيپ مي‌کشد و بعدها آن را ترک مي‌کند. گاهي پيگو به او در رساندن نامه ها کمک مي‌کند. مادر خانه‌دار است و بيشتر وقتش را مشغول کار خانه، پخت و پز و تميز کردن است. پينگو و پينگا هر دو به او کمک مي‌کنند. او هم اغلب وقتي آنها کار درست را انجام مي‌دهند آنها را نوازش مي‌کند.

پدربزرگ: او جد پدري است که اولين بار در اپيزود «درس‌هاي موسيقي» ظاهر شد. او يک آکاردئون نواز ماهر است و بارها به او چيزهاي مختلفي ياد داده است.

رابي: او فکي خاکستري است. اسم او ترجمه آلماني براي «سيل» يا «فک» است. رابي اولين بار در قسمت «پينگو براي ماهيگيري مي‌رود» ظاهر مي‌شود. او مهربان و بامزه است و در چهار فصل نخست رنگ خاکستري - آبي دارد اما بعدها به خاکستري روشن تغيير رنگ مي‌دهد. در حالي که فک دشمن اصلي پنگوئن است، اما اين دو رابطه صميمانه‌اي دارند.

برچسب‌ها:

نظر شما