بهناز میر مطهریان
هفتهها یا شاید هم ماههاست که نام علیرضا منصوریان بر تیم استقلال سایه انداخته است. از همان زمان که قلعهنویی باب دل هواداران نتیجه نمیگرفت و بنر منصوریان روی سکوهای ورزشگاه خودنمایی میکرد. کم کم حرف و حدیثها جدیتر شد و بلافاصله بعد از اینکه فصل با سوت پایان دربی به آخر رسید، منصوریان جدیترین گزینهای شد که برای جانشینی امیر قلعهنویی مطرح شد. اسکوچیچ هم البته نام دیگری بود که هرازگاهی جدی میشد و احتمال حضورش روی نیمکت استقلال قوت میگرفت. بیخبر از آنکه هردوی آنها دردسرهایی بودند که استقلال خواسته یا ناخواسته به استقبالشان میرفت.
استقلالیها میدانستند که هردو مربی که روی آنها دست گذاشتهاند، با باشگاههای خود قرارداد دارند و به جای اینکه اولین اقدام آنها ارسال درخواستی رسمی برای جذب سرمربی این تیمها باشد، ارسال نامه درخواست آخرین کاری است که مسوولان استقلال انجام میدهند و در این شرایط حساس خود را در حاشیههای جدیدتری مثل شکایتی میاندازند که نفتیها به خاطر مذاکره استقلال با سرمربیشان میخواهند به فیفا ببرند.
در تمام مدتی که استقلالیها برای جذب منصوریان به در و دیوار میکوبند یک سوال بزرگ ذهنمان را قلقلک میدهد. آیا فصل گذشته در چنین برههای استقلالیها حاضر بودند علیرضا منصوریان را روی نیمکت تیم خود بنشانند؟ چرا آن زمان به پتانسیل بالایی که این مهره استقلالی داشت، توجهی نکرده بودند؟ حتماً باید باشگاهی مثل نفت، منصوریانی که از پاس رانده شده بود را کشف و احیا میکرد تا استقلالیها به یاد او بیفتند؟
این دقیقاً همان تفاوتی است که یک باشگاه موفق با باشگاهی چون استقلال دارد! نگاه متفاوتی که نفت به پدیدههای مربیگری لیگ برتر داشته باعث شده که تا کنون سه سرمربی با کیفیت را به تیمهای لیگ برتری معرفی کند. اتفاقی که باعث میشود نفت همیشه بابت انتخابهایش در زمینه کادرفنی تا حدودی آسوده خاطر باشد و نیازی نباشد که به دنبال مربیان باشگاههای دیگر برود.
استقلالیها اما به این موضوع فکر کردهاند؟ همین حالا اگر نگاهی به اطراف خود بیندازند، کم نیستند گزینههایی که پتانسیلی شاید به مراتب بالاتر از منصوریان داشته باشند و استقلال با یک برنامهریزی درست میتواند همین فرزندان خود را کشف کند! از کجا معلوم که گزینههایی مثل مجید نامجو مطلق و جواد زرینچه نتوانند به مربیان جوانی مثل یحیی گلمحمدی و علیرضا منصوریان تبدیل شوند؟
نکته اصلی اما اینجاست که آیا استقلال حاضر میشود به جای تغذیه از دیگر تیمهای لیگ برتری به فکر خلق یک استعداد جدید در مربیگری بیفتد؟ بهتر نبود از همان ابتدا به جای اینکه وقت و انرژی و اعتبار خود را صرف مذاکره با مربیانی کند که با باشگاههای دیگر قرارداد دارند، به فکر معرفی یک مربی توانمند میافتاد و منصوریانی جدید را به فوتبال ایران معرفی میکرد؟ این دقیقاً همان روندی است که باشگاههای استقلال و پرسپولیس همیشه به خاطر آن مورد سرزنش بودهاند؛ تغذیه از بازیکنان و سرمربیان پرورش یافته در باشگاههای دیگر! گاهی حتی از بین بردن استعدادهای پرورش یافته در باشگاههای دیگر!
همیشه این انتقادها بخصوص در زمینه ضعف بازیکنسازی به این دو باشگاه وارد بوده است. هرچند استقلالیها با عملکرد خوبی که با حضور دینمحمدی در تیم پایه خود داشتهاند توانستهاند حداقل بازیکنانی چون امیرحسین کریمی را به تیم بزرگسالان خود معرفی کنند اما همچنان در زمینه مربی استقلالیها مستقل نشدهاند و منتظر کشف باشگاههای دیگر هستند. آنها حتی برای مذاکره با گزینههای خارجی هم دست به اقدامی جدی نزدند و از همان ابتدا چشم به مربیان دو باشگاه نفت و فولاد دوختند!
حالا شاید استقلالیها حتی موفق شوند باشگاه نفت را برای جذب منصوریان متقاعد کنند، شاید هم نه اما ای کاش زودتر از آنکه دیر شود، چشمهایشان را بشویند و با نگاهی بهتر استعدادهای مربیگری اطراف خود را کشف کنند.
دردسرهای اصرار برای مذاکره با مربیانی که قرارداد دارند
منصوریان دیگری بسازید!
صاحبخبر -