شفقنا- روزنامه آرمان ملی در مطلبی با عنوان« بدون اصلاحات قانونی، حکمرانی نو مطلوبیتی ندارد» اینگونه آورده است:
آقای قالیباف، رئیس مجلس اخیرا بحث حکمرانی نو را مطرح کرده است. این بحث و طرح آن از سوی ریاست مجلس تا چه میزان میتواند نشان از تغییر در شیوه حکمرانی تحلیل شود؟
بحث حکمرانی و حکمران خوب، سالهاست در قاموس سیاسی جهان مطرح شده و موضوع جدیدی نیست. مساله اینجاست که حکمرانی مطلوب چه نوع حکمرانی است؟ ممکن است حاکمان افراد خوبی از دیدگاه افرادی که آنها را انتخاب و گزینش میکنند، باشند اما آیا افراد خوب همواره توانستهاند حکمرانی خوب را که نشانه کارآمدی است را در معرض افکار عمومی قرار دهند؟ اگر افراد خوب نتوانند حکمرانی خوبی انجام دهند و کارآمد نباشند، به نظر باید صندلی خود را به افرادی منتقل کنند که حکمرانی خوب را به عنوان یک روش کارآمد، بلد هستند. آقای قالیباف با عنوان حکمرانی کردن مطلوب حکمرانی گذشته را زیر سوال برده است. یعنی ما تا حالا حکمرانی خوب نداشتیم که وی قصد دارد حکمرانی را مطلوب و نو کند؟ به نظر میرسد اول باید پاسخ به این سوال را برای توجیه افکار عمومی بدهند و اعلام کنند که این خلأ وجود داشته و من قصد دارم این خلأ را برطرف کنم. اگر بدون تغییر در زیرساختها خصوصا در بحث قوانین و اصلاح آن گامی برداشته شود، بحث حکمرانی خوب و مطلوب و نو دقیق نیست. باید بررسی صورت گیرد که آیا علت به وجود آمدن شرایط فعلی قوانین و مقررات بوده یا افرادی که مجری قانون اساسی بودند و به آن عمل نکردند. این مورد نیز باید در افکار عمومی مورد نقد و بررسی قرار گیرد. به نظر میرسد سخنان آقای قالیباف مانند سخنان قبل از انتخابات میماند که جنبه تیلیغاتی دارد. به عبارت بهتر بدون اصلاحات قانونی، حکمرانی نو مطلوبیتی ندارد.
اگر قرار است اصلاحاتی صورت گیرد باید همان طور که مسئولین اعلام کردند در ابتدا دید مردم چه میخواهند که اصلاحاتی صورت گیرد و اصلاح را عقبنشینی ندانست. آیا شرایط به گونهای است که بشود شیوههای حکمرانی را به سمت ترمیم شکاف بین مردم و دولت، تغییر داد؟
حکمرانی مطلوب و مردمی که دولت سیزدهم بر همین اساس و بر مبنای همان شعارها به پیروزی رسید دارای شاخصههایی است که این شاخصهها کاملا مشخص و معین است. از جمله اینکه دولت مردمی با مردم است و همراه مردم است و برای مردم فعالیت میکند و مطالبات مردم را پیگیری میکنند. برای آنکه مردم سالاری با آن شکلی که در جمهوری اسلامی و قانون اساسی داریم محقق شود؛ اساس و پایه را باید بر رأی و نظر مردم استوار کرد. دموکراسیها در همه جای دنیا مدعی حکومت مردم بر مردم هستند اما مشاهده میکنیم در خیلی از کشورها با همین ابزار عملا مردم را از صحنه کنار میگذارند. شاخصههای یک دولت مردمی و یک حکمرانی که مبتنی بر مردم و جمهور است را باید تعریف کرد و مردم هم بپذیرند که این شکل از حکومت یعنی حکومت مردم بر مردم باید اجرا شود.
∎
نظر شما