به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، اما ناگهان خبر تلف شدن دو توله، پروژه احیای این گونه کمیاب و در معرض خطر شدید انقراض را با تناقضات و حواشی بسیاری همراه کرد. از خطا در تشخیص جنسیت تا لمس شدن تولهها بدون دستکش و در نهایت نپذیرفتن «پیروز» تنها توله باقی مانده از سوی مادرش؛ تولهای که حالا 7 ماه سن داشته و تنها 5 کیلو وزن دارد.
از طرفی هنوز دندانهای اصلیاش جایگزین دندانهای شیری نیز نشده است. اما مشکل به همینجا ختم نمیشود! چرا که چندی پیش معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرده است که برنامهای برای رهاسازی «پیروز» در طبیعت نداشته و قرار است این توله یوز به توران منتقل شود؛ ضمن اینکه قرار نیست اعتبار، انرژی و هزینه سازمان بیش از این برای این توله و حتی شرایط تکثیر آن صرف شود.
زیرا بجز پیروز، یوزهای دیگر در طبیعت نیاز به توجه دارند. به مناسبت روز جهانی یوزپلنگ (13 آذرماه)، گفتوگویی با «حسن اکبری» انجام داده و علت تغییر ناگهانی در سیاستهای تکثیر در اسارت یوز از سوی سازمان محیط زیست را جویا شدیم.
مراقب «پیروز» هستیم
او میگوید: ما ترجیح میدهیم که تا جایی که امکان دارد اعتبارات خود را صرف حفظ یوزپلنگ در زیستگاههای طبیعی کرده و هزینههای نگهداری پیروز و سایت تکثیر را تا اندازهای که میتوانیم، به حداقل برسانیم. این دیدگاه فنی و کارشناسی سازمان بوده و توصیه همه متخصصین محیط زیست نیز به همین منوال است؛ البته این بدان مفهوم نیست که پیروز را قرار است رها کنیم؛ چرا که زنده ماندن پیروز و سایت تکثیر برای ژنوم گونه و ایجاد یک جمعیت پایه ولو در اسارت برای ما بسیار ارزشمند است.
از طرفی پیروز یک دستاورد تحقیقاتی از تکثیر یوزپلنگ آسیایی در دنیا محسوب میشود؛ تولهای که بزرگ شده و هماکنون باید تمام امکانات لازم برای زنده ماندن و بازگشت او به توران فراهم شود. هدف این است که انرژی، زمان و هزینهای که در تهران صرف میکنیم، صرف نگهداری از یوزپلنگ در زیستگاه [توران] شود؛ اما تا هر زمانی که کارشناسان صلاح بدانند، چه در تهران و چه در توران برای نگهداری پیروز اقدامات و هزینههای لازم انجام خواهد شد.
«توران» برای زندگی بهتر است
معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست میگوید: پیروز و دیگر یوزهای طرح تکثیر در اسارت، نمیتوانند به طبیعت بازگشته و نهایتاً اگر با بهترین شرایط بزرگ شده و آموزش ببینند میتوانند در وضعیت نیمه اسارت زندگی کنند. آنها میتوانند شکار کرده و زندگی کنند. اگرچه پیروز از همان لحظه تولد با مسائلی نظیر عدم پذیرش از سوی مادرش و... مواجه شده و به صورت دستی بزرگ شد، اما میتواند با انتقال به مرکز تکثیر در اسارت توران زندگی کند. البته اصرار ما برای انتقال این توله به مرکز تکثیر، به دلیل شرایط مناسب زندگی ازجمله تجهیز به نگهبان، دوربین مداربسته و تحت کنترل است؛ پیروز در صورت انتقال به این مرکز، شرایط بهتری برای زندگی خواهد داشت.
طبق گفته «حسن اکبری»، از همان ابتدای طرح تکثیر در اسارت، برخی از متخصصین اعلام کردند که بهتر است سازمان، انرژی خود را بیشتر صرف حفاظت کند نه تکثیر؛ اما پس از قرارگیری ظرفیت مادر پیروز در اختیار سازمان، همانها نیز تأیید کردند که باید از این ظرفیت استفاده کرده و جمعیت پایهای ولو در اسارت را ایجاد کنیم.
به هرحال تکثیر در اسارت بهعنوان آخرین راه حل برای نجات یک گونه بشمار میرود و زمانی که یک گونه در شرایط بحرانی قرار میگیرد تکثیر در اسارت نیز به حفظ ژنوم گونه کمک میکند. البته باید تأکید کرد که اولویت هزینهکرد در محیط زیست برای یوزپلنگهایی است که در طبیعت زندگی میکنند. هر چند که این اولویتبندیها بدین معنا نیست که ما برای پیروز هزینه کمی خواهیم کرد. هر هزینهای که لازم باشد تا یوز زنده بماند، زندگی کند و شرایط خوبی را طی کند ما فراهم میکنیم.
حفاظت از زیستگاههای طبیعی
در همین حال «علیرضا جورابچیان» مدیرملی سابق پروژه بینالمللی یوزپلنگ ایرانی، تصمیم اخیر سازمان محیط زیست برای تقویت زیستگاههای طبیعی یوز در کشور را خوب ارزیابی کرده و میگوید: ای کاش از همان ابتدا به جای هزینه کرد در سایت تکثیر، بودجه و اعتبار کافی صرف حفاظت واقعی از زیستگاههای طبیعی یوزپلنگ آسیایی میکردند، زیرا بهطورکلی تکثیر در اسارت کمکی به حفاظت یوز در طبیعت نمیکند.
او میگوید: به یاد دارم که شخصاً 2-1 نامه به سازمان محیط زیست وقت ارسال کرده و این پروژه را بیهوده و عبث توصیف کردم. اما حتی پاسخی به نامه من داده نشد! بنده سال 1380 از 3-2 مرکز تکثیر یوز در طبیعت در آفریقای جنوبی و نامیبیا بازدید کردم. آن موقع 600 توله یوز با تکثیر در اسارت متولد شده بودند. البته اقدام خاصی نیز انجام نشده بود؛ زیرا قرار نبود هیچکدام از یوزها به طبیعت بازگردانده شوند.
طبق گفته مدیرملی سابق پروژه بینالمللی یوزپلنگ ایرانی، باید بدانیم که تکثیر در اسارت با چه هدفی انجام میشود؛ اگر هدف از انجام این کار تکثیر یوز و... باشد، اقدامی مناسب بشمار میرود، اما این کار برای طبیعت مناسب نیست. کشورهایی که سالها در این حوزه کار کردند هنوز نتوانستهاند موفقیت کاملی را کسب کنند.
بنابراین ما چگونه میتوانیم این کار را انجام داده و موفق هم شویم؟! در هر صورت امیدواریم بودجه و شرایط مناسبی برای حفاظت از زیستگاههای طبیعی یوز در توران، نایبندان طبس و.... اختصاص پیدا کرده و مسائل حفاظتی از یوزها و افزایش انگیزه محیطبانان برای محافظت جدی از این گونههای ارزشمند در حال انقراض، بیش از پیش تقویت شود.
نظر شما