«زنان و اشتغال غیررسمی در شهر» عنوان یادداشت زهرا نژادبهرام است که در آن آمده: زنان که نیروی کار و نیروی مشارکتکننده در اداره جامعه و خانواده هستند از محدودیتهای جدی در اشتغال رنج میبرند. آمارهای رسمی و غیر رسمی نشان از پایین بودن نرخ اشتغال زنان به ویژه زنان دارای تحصیلات عالی در مقایسه با مردان و زنان سرپرست خانوار دارد؛ دو بخشی که به دلایل گوناگون مطالبه فرصت شغلی دارند اما فضای اشتغال برای آنان بسیار محدود است.
زنان در شهرها با توجه به هزینههای زندگی شهری و تحولات اقتصادی چند ماهه اخیر روزبهروز نیازشان به شغل و کار بیشتر میشود، آنان برای تامین هزینههای خانوار و خود نیازمند فرصتهای شغلی هستند اما به دلایل متعدد فرصتهای شغلی محدود و در تبعیض جنسیتی جای گرفته است.
ازاین رو مشاغل غیررسمی فرصتی برای اشتغال آنان شده است مشاغلی که دوام شغلی، تسهیلات شغلی و درآمد ناکافی را شامل میشود و در برخی موارد حتی مکان ثابت اشتغال نیز برای آنها وجود ندارد. زنان در شهرها به دلیل نیاز به شغل آماده اشتغال با درآمدهای پایین هستند و این فرصتهای شغلی را در رقابت برای دریافت شغل برنده هستند، اما برندهای که حداقلهای نیازهای خانوار را تامین نمیکند.
آنها در این مشاغل غیر رسمی دستفروشی و... را نیز در دایره شغلی خود تعریف کردهاند اما به عناوین گوناگون این فرصتهای محدود و در عین حال ناثابت نیز برای آنها با دشواری همراه است. براساس گزارش مرکز پژوهشهای عالی تامین اجتماعی، زنان ۸۰درصد شاغلان بدون بیمه بخش صنعت و خدمات را به خود اختصاص دادهاند. نبود بیمه، درآمد محدود و پایین و گرفتن سفته و چکهای بدون امضا توسط کارفرمایان، مهمترین مشکلات زنان در بخش غیررسمی اقتصاد است.
اشتغال غیررسمی در واقع مفهومی گسترده است که منعکسکننده استفاده ناقص از ظرفیت تولید جمعیت شاغل است وشامل موارد ناشی از ضعف سیستم اقتصادی ملی یا محلی هم میشود و این مفهوم به موقعیت «اشتغال جایگزین» اشاره میکند که افراد خواهان و آماده پیوستن به آن هستند.
گفتنی است که سهم اشتغال ناقص در بهار سال جاری نسبت به مدت مشابه در سال گذشته سیر نزولی نامحسوسی داشته و با کاهش ۰.۱ درصدی از ۹.۸ به ۹.۷ درصد رسیده است. این مهم بیانگر کاهش این نوع فرصتهای شغلی است. بخش دیگری از این گزارش حوزه بازار کار نشان میدهد که جمعیت مردان شاغل در بخش کارهای غیررسمی در سهماهه ابتدایی سال ۱۴۰۱ به میزان ۱۰.۵ درصد عنوان شده است که در مقایسه با فصل بهار در سال قبل کاهش ۰.۳ درصدی را ثبت کرده است و جمعیت زنان شاغل نیز در بهار سال جاری نیز بر خلاف اشتغال ناقص در بین مردان با رشد ۰.۷ درصدی از ۴.۳ به ۵ ارتقا یافته است.
(همان) این مساله، بیانگر آن است که فرصتهای اشتغال غیررسمی به دلیل ناکافی بودن فرصتهای شغلی رسمی برای زنان در حال گسترش هستند. لذا با نگاهی دوباره به اشتغال غیررسمی یعنی همان شغلی که ساعت کاری کمتر از 11 ساعت در هفته است و ناامن و دوامدار نیست و درآمد ناکافی و مقطعی دارد، مشخص میشود که زنان چگونه در این عرصه فعالیت میکنند!؟
این مهم دارای دو بخش است، نخست درخواست شغلی فزاینده زنان برای اشتغال و دوم محدود بودن فرصتهای شغلی برای آنان که زنان را به سوی مشاغل غیررسمی هدایت میکند. نا کارآمدی سیستم مدیریت اشتغال در کشور منجر به بروز مشکلات متعددی برای تامین هزینه خانوار اعم از شخصی و جمعی شده است و این مهم بستری برای توسعه بازار مشاغل غیر رسمی برای زنان در شهرها شده است.
با توجه به تلاش زنان برای کارآفرینی و ورود آنها به عرصه فضای مجازی برای فروش محصولات و خدمات و به بنبست رسیدن این مهم با مسدودسازی فضای مجازی به نظر میرسد، باید شاهد حضور بیشتر زنان در عرصه دستفروشی و حضور در خیابان برای محصولات آنها باشیم و شعله مشاغل غیر رسمی بیشتر و بیشتر فروزان میشود! و دغدغه ناکافی بودن تسهیلات خدمات اشتغال روزبه روز کاهش مییابد، چرا که زنان شغل را نیاز امروز خود میدانند!
عدم تصمیمگیری متناسب نسبت به فضایی که بیش از 10 میلیون نفر از آن برای خود شغلی دست و پا کردهاند که بخش بزرگی از آن زن هستند یا بهره مندان از آن زنان هستند؛ منجر به نوعی اختلال در مشارکت اقتصادی اجتماعی زنان شده است! به موجب گزارش مرکز برنامهریزی راهبردی وزارت کار، در سال ۱۳۹۸ سهم جمعیت شاغل کشور از اشتغال رسمی ۴۰.۷ درصد و از اشتغال غیررسمی ۵۹.۲ درصد بوده است.
این آمار به تفکیک جنسیت حکایت از آن دارد که ۴۱.۶ درصد شاغلان بخش رسمی را مردان و ۳۶.۶ درصد را زنان تشکیل میدهند اما در بخش غیررسمی، زنان با ۶۳.۴ درصد بیشترین درصد شاغلان غیررسمی هستند. این مطالعه که مربوط به سال 99 است و هنوز تحولات اقتصادی به معنای دیگر جراحی اقتصادی درایران شکل نگرفته بود!
لذا رقمهای ذکر شده را با درصدی بسیار بیشتر باید مورد توحه قرار داد و ظاهرا زنان بیشترین سهم را دراین بازار غیر رسمی اشتغال دارند و لذا بیشترین عدم برخورداری از تسهیلات شغلی نظیر بیمه و .... برای آنها دیده میشود و این یعنی فقر بیشتر و سلامت در خطر برای زنان!
بازار غیررسمی اشتغال نوعی کار با حداقل مزد است که روز به روز بیشتر در عرصه اشتغال جا خوش میکند و زنان دراین بازار ظاهرا حرف اول را میزنند و این به نوعی نگرانیهای شغلی بدون تسهیلات را بیشتر و بیشتر میکند در حالی که زنان خانهدار در قالب پوشش بیمهای در دستور کار دولت است کار غیررسمی تجربه زیسته زنان شهری شده است!! و فرصتهای محدود شغلی ناشی از فضای مجازی نیز برای آنها به بنبست رسیده است! در اینجا نقش نهادهای اقتصادی و حمایتی و تصمیمگیر بدون پاسخگویی به روشنی قابل مشاهده است!