رضا کیانیان:
دولت از ملت جدا نیست
رضا کیانیان، یکی از هنرمندانی است که از وزارت ارشاد نشان درجهیک هنری دریافت کرده است. او معتقد است با دریافت این نشان، هنرمند وامدار دولت نمیشود؛ بلکه این دولت است که وامدار هنرمند میشود.
دریافت نشان از دولت، هنرمند را وامدار دولت نمیکند؟
ابدا، من فکر میکنم با این اتفاق، دولت وامدار هنرمند میشود. چون ما که خودمان را میکنیم. درخواست نکردهایم که بیایید به ما نشان بدهید. آنها خودشان خواستند این کار را بکنند. مگر دولت فرانسه نشان لژیون دونور را به هنرمندان نمیدهد؟ آیا هنرمندان با دریافت این نشان، وامدار دولت فرانسه میشوند؟ آیا دولت با اعطای این نشان، هنرمندان را میخرد؟ ابدا. در همهجای دنیا چنین چیزی مرسوم است.
تکلیف جایگاه انتقادی هنرمند چه میشود؟
کسی که چنین فرضیهای را مطرح میکند که دریافت این نشان، هنرمند را وامدار دولت میکند، لااقل باید آن را تحلیل کند. به نظر من این سؤال به ذهن کسانی میرسد که میخواهند در هر صورت، دولت را از ملت جدا کنند. مگر نهاینکه اعضای دولت مدیرانی هستند که خود ما انتخابشان کردهایم؟ کس دیگری انتخابشان نکرده. این نوع استدلالها، استدلال کسانی است که مثلا انتخابات را تحریم و همیشه همهچیز را با بدبینی تعبیر میکنند، پس هرکاری که دولت انجام دهد را بیدرنگ زیر سؤال میبرند.
علیرضا زریندست:
حقوقی به ما داده نمیشود
علیرضا زریندست از جمله پیشکسوتان سینمای ایران است؛ فیلمبرداری که بسیاری او را برای ثبت قابهای طلایی سینمای ایران تحسین کردهاند. اما تازهترین اتفاق هنری زریندست دریافت دکترای افتخاری از دستان وزیر ارشاد است؛ عنوانی که به پاس سالها فعالیت در عرصه سینما به او اعطا شده است.
شما سالهاست در سینما مشغول به فعالیت هستید و افتخارات بسیاری هم کسب کردهاید. چه شد که دکترای افتخاری وزارت ارشاد را دریافت کردید؟
دریافت این نشان بههیچوجه اتفاق بدی نیست. حقیقت این است که برخی از دوستانی که تا پیش از این نشان دکترای افتخاری را دریافت کرده بودند، از مزایای آن؛ مثل حقوق ماهانه برخوردار میشدند، اما ظاهرا حقوقی به ما داده نمیشود.
بسیاری معتقدند دریافت اینگونه نشانها هنرمندان را بهنوعی وامدار دولتها میکند و در این حالت جایگاه انتقادی هنرمند از بین میرود. نظر شما در اینباره چیست؟
فکر نمیکنم با چنین اتفاقاتی بتوان سینماگران را دولتی خطاب کرد. چراکه معتقدم به اینکه دولتیشدن آدمها در حوزه سینما به چگونگی فعالیت آنها در سینما برمیگردد. واقعیت این است که فعالیت بخش خصوصی در سینمای ایران بهشدت کمرنگ است و سینما بهلحاظ تولید وابستگی زیادی به دولت دارد و متأسفانه سینماگران بهدلیل همین وابستگی در آثارشان دست به خودسانسوری میزنند و به نظرم شیوه ساخت چنین فیلمهایی و اصلا تربیت چنین فیلمسازانی بهنوعی گسترش سینمای دولتی است. در کشوری مثل فرانسه هم هرساله تعدادی از این القاب به هنرمندان و افراد صاحبنام اعطا میشود و اینها چیزهایی نیست که هنرمند را دولتی و وابسته کند. اتفاقی که ارزشگذاری بر توانایی یک هنرمند است را نمیتوان دولتی نامید. باز هم تأکید میکنم که دولتیشدن از نظر من یعنی با افکار و اندیشه دولتی فیلم بسازی که امیدوارم سینمای ما از این اتفاق فاصله بگیرد و مستقلتر باشد.
نظر شما