«یک شخصیت- یک خاطره» بخش جدیدی است که از این پس در عصر ایران ارایه میشود و ذیل آن از میان انبوه خاطرات رجال و شخصیتهای معاصر که غالبا در کتابهایی به قلم خودشان یا از زبان خودشان منتشر شده و سندیت و رسمیت دارد یا در رسانهها انعکاس یافته و تکذیب نشده خاطراتی نقل و منتشر میشود.
اهمیت خاطرات آنقدر است که دکتر مجید رضاییان استاد روزنامهنگاری در نشست رونمایی از سند ملی روزنامهنگاری در آغاز تیرماه خود روزنامهنگاران را به ثبت خاطرات روزانهشان توصیه کرد.
خاطرات سیاستمداران اگرچه بعضا به قصد تطهیر خود یا بیشتر جلوه دادن نقششان در یک واقعۀ مهم تاریخی نقل و ثبت شده اما از این زاویه هم جذاب است و کافی است در کنار خاطرات دیگران قرار داده شود.
در تاریخ معاصر ایران خاطرات یا روزنوشتهای سه شخصیت در سه دورۀ کاملا متفاوت قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
اولی اعتمادالسلطنه که روزنوشتهای او دوران ناصرالدین شاه را ترسیم میکند، دومی خاطرات امیر اسدالله علم یار گرمابه و گلستان محمدرضا شاه که به خارج از ایران انتقال یافت و بعد از مرگ او و سقوط رژیم سلطنتی منتشر شد و یک دوره دَه یازده ساله از اواسط دهۀ 40 تا 50 خورشیدی و یک سال قبل از انقلاب 57 را در آن میبینیم و حتی از خلوت شاه آگاه میشویم و سومی البته خاطرات هاشمی رفسنجانی که هر سال و با فاصله منتشر میشود و اگرچه طبعا با ملاحظاتی است اما بسیار قابل استفاده است.
با این حال خاطرهنویسی محدود به این سه نیست و دیگران هم خاطره فراوان نوشتهاند و در این بخش از آنها بیشتر نقل میکنیم اگرچه هیچ یک به اندازۀ این سه در ثبت خاطرات روزانه جدی و مُصرّ نبودهاند.
اهمیت خاطرهنویسی را هنگامی میتوان بیشتر دریافت تا به عنوان مثال ذکر شود دکتر حسن حبیبی انبوهی از خاطرات خود را در اخیتار خواهر زادۀ خود قرار میدهد ولی در مقطعی منصرف میشود و نوارکاست ها را پس میگیرد. غرض این است که بدانیم خاطرهنویسی کاری نیست که از هر رجلی سر زند و اگر هم انجام دهد ادامه یافته باشد.
انتخاب خاطرات تنها بر اساس دست رسی این نویسنده به کتاب های خاطرات یا مطالعۀ آنها در گذشته دور و نزدیک یا در حال حاضر است و تنها به قصد به اشتراک گذاشتن با مخاطبان است و از این رو چه بسا هیچ تناسبی با هم نداشته باشند کما این که در همین مقدمه نام اعتماد السلطنه و اسدالله علم و هاشمی رفسنجانی در کنار هم نقل شد در حالی که طی چند سال از خاطرات وزیر دربار شاه، هاشمی رفسنجانی در زندان شاه بوده است. همین مثال کفایت می کند تا از هر گونه ارزش داوری دربارۀ شخصیت ها بپرهیزیم و تنها اگر خاطرۀ نقل شده را با واقعیت های تاریخی متناقض می دانیم اشاره کنیم یا اگر از زبان دیگری به شکل دیگر بیان شده باشد زیرا چه بسا خاطره ای از زبان یک شخصیت به یک شکلی نقل شود و از زبان دیگری به صورت دیگر. مانند جلساتی که افراد متعدد برای اخذ تصمیم مهمی در آن شرکت داشته اند.
در نخستین قسمت خاطره ای از دکتر علی لاریجانی از دوران ریاست سازمان صدا وسیما دربارۀ تنها حضور نوروزی محمدرضا شجریان خنیاگر فقید موسیقی ملی ایران نقل می شود به دو سبب: نخست این که مهر هم یادآور زادروز اوست و هم وداع با او در دو دوسال قبل و وجه دوم این که آقای لاریجانی تا قبل از مصاحبۀ اخیر با روزنامۀ اطلاعات دربارۀ حجاب تقریبا ساکت بود و اگرچه قبل تر قرار بوده خاطرات 10ساله دوران ریاست صدا و سیما را بنویسد اما تنها یک سال دی 72 تا دی 73 منتشر شد حال آن که به لحاظ سیاسی بعد از دوم خرداد 1376 اهمیت بیشتری داشت. همین را هم با عنوان «هوای تازه» در حال و هوای انتخابات سال 84 ستاد انتخاباتی او با همان عنوان (هوای تازه) منتشر کرد و بعد از آن ادامه نیافت./ م.خ
شنبه/ 21 اسفند 1372
آقای ابطحی که مشاور رییس سازمان بود پیشنهاد داد آقای شجریان برای شب عید یا سال تحویل به برنامۀ تلویزیون دعوت شود. نظر او را پسندیدم. به آقای فرید زاده گفتم این کار را بکند. خودم هم با آقای شجریان قرار گذاشتم.
چهارشنبه/ 25 اسفند 1372
.... بعد از جلسۀ هیأت دولت به سمت سازمان حرکت کردم. نزدیک درِ جام جم دیدم آقای شجریان از اتومبیل پیاده شده. ظاهرا حراست در جام جم می خواست با تماس تلفنی تأیید کند. پیاده شدم و با ایشان احوال پُرسی کردم و همراه هم به داخل سازمان رفتیم. ایشان از برنامۀ اجرای دعای سال تحویل و غزلی از حافظ که اماده کرده است در مراسم سال تحویل اجرا کند سخن گفت. از ایشان تشکر کردم.
یکشنبه/ 14 فروردین 1373
روزنامۀ جمهوری اسلامی در مقاله ای به نقد برنامه های نوروزی رادیو و تلویزیون پرداخته است. در این مقاله از این که آقای شجریان در هنگام تحویل سال در شبکۀ یک حاضر شد و برنامه اجرا اکرد و دعای سال تحویل را خواند و از وی تجلیل شد انتقاد گردیده و افسوس حورده شد که چرا یک پدر شهید یا یک بسیجی را هنگام سال تحویل در برنامه نیاوردند تا دعای سال تحویل را بخواند. به نظرم این آغاز نقد برنامه های صدا وسیماست که آقای رییس جمهور (هاشمی رفسنجانی) در ملاقات چند روز پیش حدس می زد. البته حضور یک پدر شهید یا یک جانباز قطعا مناسب چنین لحظانی خواهد بود و انتقاد واردی است که باید در سال های بعد اصلاح شود ولی این دلیل نمی شود که از یک هنرمند بسیار شهیر و خوانندۀ خوش صدا استفاده نشود.