شناسهٔ خبر: 56445498 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: عصر ایران | لینک خبر

رمز گشایی از "جنگ آنلاین" پنتاگون علیه ایران

فرماندهی مرکزی نیروهای آمریکا در غرب آسیا (سنتکام) بیش از 5 سال است که یک کارزار آنلاین را در قالب یک جنگ روانی و رسانه ای از طریق پلتفرم های دیجیتال علیه ایران هدایت می کند.

صاحب‌خبر -

اعتراضات اخیر در ایران با وجودی که دلایل بومی و حتی مشروع دارد، اما همزمان از بیرون مهندسی و تحریک می شود.


به گزارش عصرایران، "کیت کلارنبرگ" روزنامه نگار تحقیقی در مقاله ای مدعی شده ناآرامی های اخیر در ایران در واکنش به مرگ مهسا امینی، اگرچه ریشه در نارضایتی‌های مشروع طبقه ای از جامعه ایران دارد، اما همزمان نشانه‌ای از تاثیرات یک جنگ روانی و رسانه ای گسترده تحت حمایت غرب نیز در تحریک و هدایت پشت پرده این ناآرامی ها دیده می شود.


او نوشت:" تنها چند روز پس از شروع اعتراضات در 16 سپتامبر، واشنگتن پست فاش کرد که پنتاگون حسابرسی گسترده ای از تمام تلاش های آنلاین خود علیه ایران را، پس از افشای اینکه تعدادی حساب جعلی که توسط بخش فرماندهی مرکزی آن (سنتکام) اداره می شد، آغاز کرده است.


این حساب‌های جعلی تحت فرماندهی سنتکام، در تحقیقات مشترکی که توسط شرکت تحقیقاتی رسانه‌های اجتماعی "گرافیکا" و رصدخانه اینترنتی " استنفورد" انجام شد، فاش شدند.
بر اساس تحقیق این دو شرکت رصد اینترنتی، ایالات متحده آمریکا از زمان به قدرت رسیدن ترامپ در 5 سال پیش، یک کارزار جنگ روانی و رسانه ای را علیه ایران و دو کشور چین و روسیه تحت رهبری وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) به راه انداخته است.
این مساله در اواخر ماه اوت گذشته افشا شد، در آن زمان کمترین پوشش مطبوعاتی انگلیسی زبان را به خود جلب کرد، اما آشکارا مورد توجه دولت آمریکا قرار گرفت و پنتاگون درباره منشا این افشاگری، شروع به حسابرسی کرده است.


حوزه جغرافیایی سنتکام شامل ایران می شود و با توجه به موقعیت دیرینه جمهوری اسلامی به عنوان یک دشمن کلیدی ایالات متحده، شاید تعجب آور نباشد که بخش قابل توجهی از کارزار آنلاین و تلاش های جنگ روانی این واحد، به این کشور هدایت شده است.


یک راهبرد کلیدی که توسط متخصصان روان‌شناس ارتش ایالات متحده به کار گرفته می‌شود، ایجاد چندین رسانه ساختگی است که محتواهای فارسی زبان منتشر می‌کنند. در این راستا کانال‌های آنلاین متعددی در پلتفرم هایی چون توییتر، فیس‌بوک، اینستاگرام، یوتیوب و حتی تلگرام اداره می شدند.
در برخی موارد نیز روزنامه‌نگاران و کارشناسان جعلی با "دنبال‌کنندگان" متعدد در آن پلتفرم‌ها همراه با عکس‌های نمایه ایجاد شده از طریق هوش مصنوعی ظاهر شدند.


به عنوان مثال، فهیم نیوز مدعی ارایه "اخبار و اطلاعات دقیق" در مورد رویدادهای ایران شد و به طور برجسته پست هایی را منتشر کرد که در آن اعلام می کرد "رژیم تمام تلاش خود را برای سانسور و فیلتر کردن اینترنت به کار می گیرد" و در نتیجه خوانندگان تشویق به تعقیب محتوای آن می شوند.


در همین حال، "دریچه نیوز" ادعا کرد که یک "وب سایت مستقل و غیر وابسته به هیچ گروه یا سازمانی" است که متعهد به ارایه "اخبار بدون سانسور و بی طرفانه" به ایرانیان داخل و خارج از کشور، به ویژه اطلاعاتی در مورد "نقش مخرب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تمام امور و مسایل ایران و منطقه است."

ارتشی از ربات ها و ترول ها


برخی از سازمان‌های خبری جعلی مطالب اصلی را منتشر کردند، اما بخش عمده‌ای از خروجی‌های آن‌ها محتوای بازیافت‌شده از سازمان‌های تبلیغاتی تحت حمایت دولت آمریکا مانند رادیو فردا و بخش فارسی صدای آمریکا بود.


آنها همچنین مقالاتی از شبکه تلویزیونی "ایران اینترنشنال" مستقر در بریتانیا را تغییر داده و به اشتراک گذاشتند. این شبکه تلویزیونی از عربستان سعودی کمک مالی دریافت می‌کند.
این کانال ها به طور مکرر برای ردگُم کنی، مطالب غیرسیاسی نیز از جمله شعر ایرانی و عکس غذاهای ایرانی منتشر می کردند. آنها همچنین در توییتر با ایرانیان واقعی در ارتباط بودند.


ربات‌ها و ترول‌های پنتاگون از تکنیک‌ها و رویکردهای روایی متفاوتی در تلاش برای تاثیرگذاری بر ادراک مخاطبان ایرانی و ایجاد تعامل استفاده کردند و گاه حتی خود را در قالب حامیان نظام جا می زدند.
یکی از این کاربران جعلی، که ادعا می‌شود "کارشناس علوم سیاسی" است، هزاران دنبال‌کننده در توییتر و تلگرام با انتشار محتوایی در ستایش قدرت فزاینده شیعیان در غرب آسیا به دست آورد، در حالی که سایر حساب‌هایی از این دست، از سردار فقید قاسم سلیمانی تمجید کردند.
هدف از این تلاش‌ها نامشخص است، اگرچه توضیح واضح آن این است که پنتاگون به دنبال ایجاد نارضایتی ضد دولتی در میان محافظه‌کاران ایرانی بود.

مخالفت سازمان یافته


حساب های مرتبط با پنتاگون به شدت از دولت ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انتقاد می کردند. بسیاری از ربات‌ها و ترول‌های پنتاگون تلاش کردند کمبود غذا و دارو را به گردن سپاه بیندازند که آن را به داعش تشبیه می کردند و فیلم‌هایی از اعتراض و غارت سوپرمارکت‌های ایرانی را منتشر کردند که زیر آن به زبان‌های پشتو، انگلیسی و اردو نوشته شده بود.


پست‌های دیگر تهران را به دلیل کمک به حزب‌الله لبنان مورد انتقاد قرار دادند، در حالی که برخی دیگر بر حوادث "شرم‌آور"، مانند قطع برق گزارش شده که باعث شد تیم شطرنج ایران در یک تورنمنت بین‌المللی آنلاین شکست بخورد، تاکید کردند.


علاوه بر این، چندین کاربر جعلی با اشاره به سرنگونی هواپیمای خطوط هوایی بین‌المللی اوکراین که در ژانویه ۲۰۲۰ توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سرنگون شد، مدعی شدند که به دنبال عدالت برای قربانیان #پرواز ۷۵۲ هستند.


آنها صدها بار با استفاده از هشتگ‌هایی مانند #PS752 و #PS752justice، رهبر ایران را مقصر این حادثه دانستند.
پس از شروع جنگ در اوکراین، این حساب‌ها از نسخه‌های فارسی هشتگ‌های پرطرفدار #نه_به_پوتین و #نه_به_جنگ استفاده می‌کردند که بر اساس تحقیقات جداگانه، خود به‌طور گسترده توسط حساب‌های ربات و ترول طرفدار اوکراین در توییتر منتشر شده‌اند.


این حساب ها حمایت ایران از پوتین را محکوم کردند و ایران را متهم کردند که پهپادهایی را به مسکو می‌دهد که ادعا می‌شد برای کشتن غیرنظامیان استفاده می شود.
آنها همچنین این روایت را مطرح کردند که تبانی ایران با روسیه پیامدهای سیاسی و اقتصادی نامطلوبی برای تهران در پی خواهد داشت.
یکی از حساب‌های کاربری در توییتر نوشت: "یکی ایران را به روسیه فروخته و دستور قتل مردمانش را صادر کرده است."

خشم پراکنده


یکی دیگر از دستورکارهای این حساب ها، آسیب رساندن به جایگاه ایران در کشورهای همسایه و تضعیف نفوذ منطقه‌ای آن بوده است.
به عنوان مثال، حساب‌هایی که مخاطبان را در افغانستان هدف قرار می‌دهند، ادعا می‌کردند که برخی از پرسنل نیروی قدس سپاه به منظور سرکوب مخالفان با طالبان، به عنوان روزنامه‌نگار به کابل نفوذ می‌کنند. آنها همچنین مقاله‌هایی را از یک وب‌سایت مرتبط با ارتش آمریکا منتشر کردند که ادعا می‌کرد که اجساد پناهجویان مرده‌ای که به ایران گریخته بودند با اعضای مفقود شده به خانواده‌هایشان بازگردانده می‌شوند.


با این حال، یکی دیگر از روایت‌های نادرست مخربی که توسط این خوشه در اواخر سال 2021 و اوایل سال 2022 تداوم یافت، این بود که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پناهندگان افغان را مجبور می‌کرد به شبه‌نظامیانی که در سوریه و یمن می‌جنگند بپیوندند و آن‌هایی که امتناع می‌کردند، اخراج می‌شدند.


عراق کشوری بود که مورد توجه ویژه جنگجویان سایبری پنتاگون بود، با مطالبی که به طور گسترده در سراسر بغداد و فراتر از آن به اشتراک گذاشته شده بود که نفوذ سپاه در کشور را به عنوان یک بیماری ویرانگر به تصویر می کشید و محتوایی که ادعا می کرد شبه نظامیان عراقی و عناصر دولت، ابزارهای موثر در دست تهران برای پیشبرد طرح‌ احیای امپراتوری ایران در غرب آسیا هستند.


شبه‌نظامیان همچنین به کشتن عراقی‌ها در حملات موشکی، مهندسی خشکسالی با آسیب رساندن به زیرساخت‌های تامین آب، قاچاق سلاح و سوخت از عراق و سوریه و دامن زدن به اپیدمی مواد مخدر (شیشه) بین عراقی ها متهم شدند.


گروه دیگری از حساب‌های پنتاگون بر دخالت ایران در یمن متمرکز بودند و با انتشار مطالبی در انتقاد از دولت انصارالله، آنها را متهم به مسدود کردن عمدی ارسال کمک‌های بشردوستانه، بستن کتابفروشی ها، ایستگاه های رادیویی و سایر موسسات فرهنگی و عمل به عنوان نماینده بی‌چون و چرای تهران و حزب‌الله می کردند.
برخی از پست‌های آنها نیز ایران را مسئول مرگ غیرنظامیان از طریق مین‌های زمینی می‌دانستند.

 

دیگر روایت‌های جنگ روانی سنتکام ارتباط مستقیمی با اعتراضاتی دارد که ایران را فراگرفته است.


تمرکز خاصی در میان گروهی از ربات‌ها و ترول‌ها بر حقوق زنان وجود داشت. ده‌ها پست، فرصت‌های زنان ایرانی در خارج از کشور را با فرصت‌های موجود در ایران مقایسه کردند و برخی دیگر اعتراض‌ها را علیه حجاب تبلیغ کردند.


فساد دولتی و افزایش هزینه‌های زندگی نیز مکررا مورد تاکید قرار گرفت، به‌ویژه در مورد غذا و دارو – که ادعا می شد تولید آن در ایران توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کنترل می‌شود - واقعیتی که عوامل آنلاین سنتکام بارها به آن توجه کردند.


حقوق زنان، فساد، و هزینه‌های زندگی – که مورد آخر مستقیما ناشی از تحریم‌های خفه کننده ایالات متحده است – همگی از عوامل انگیزشی اصلی برای معترضان هستند.


شواهد روشنی مبنی بر هدایت و حمایت خارجی از اعتراضات اخیر در ایران در دست است، به ویژه از چهره علنی جنبش ضد حجاب،" مسیح علینژاد"، که سال هاست زنان ایرانی را تشویق کرده است تا روسری های خود را برداشته و یا بسوزانند.

 

جنگ تغییر رژیم با ابزارهای دیگر


فعالیت‌های علی‌نژاد حجم وسیعی از پوشش‌های رسانه‌ای بی‌سابقه را به همراه داشته است، بدون اینکه حتی یک روزنامه‌نگار یا رسانه این سوال را مطرح کند که نقش برجسته او در جنبش اعتراضی ظاهرا مردمی و محلی چه ارتباطی با دخالت خصمانه خارجی علیه ایران دارد؟


این در حالی است که علینژاد با مایک پمپئو، مدیر سابق سیا عکس گرفته است و از سال 2015 مبلغ 628 هزار دلار از قراردادهای دولت فدرال ایالات متحده دریافت کرده است.


بخش اعظم این بودجه از شورای حکام صدا و سیمای آمریکا - آژانس دولتی ایالات متحده که بر پلتفرم های تبلیغاتی مانند رادیو اروپای آزاد، و صدای آمریکا نظارت دارد - سرازیر شده، که این دومی (صدای آمریکا) هفت سال یک برنامه فارسی زبان با حضور علی نژاد تولید کرده است.


این دسته از پست‌های رسانه‌های اجتماعی ممکن است در عصر طعمه‌های کلیکی و اخبار جعلی ویروسی بی‌ضرر و معتبر به نظر برسند، اما وقتی جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل شوند، سلاحی قوی و بالقوه خطرناک را تشکیل می‌دهند که به نظر می‌رسد یکی از سلاح‌های پنتاگون در مقابله با ایران است.