فرارو- پیروزی "جورجیا ملونی" به عنوان اولین زنی که رهبری حزبی برنده را در دنیای سیاست مردانه ایتالیا برعهده گرفت لحظهای برای جشن گرفتن و شادمان بودن نیست، زیرا او راست افراطی را به جریان اصلی سیاست اروپا دقیقا یک قرن پس از به دست گرفتن قدرت توسط "بنیتو موسولینی" جد فاشیست اش وارد ساخته است.
به گزارش فرارو به نقل از بلومبرگ، شناخت ترکیب دقیق دولت جدید ایتالیا ممکن است تا اواسط ماه آینده به طول انجامد. با این وجود، نظرسنجیهای یکشنبه شب ملونی را به عنوان برنده آشکار نشان داد.
دولت تازه ایتالیا قرار است ائتلافی به رهبری حزب "برادران ایتالیا" (حزب تحت رهبری ملونی) باشد که حزب ضد مهاجر "لیگ" به رهبری سالوینی و "فورزا ایتالیا" (ایتالیای پیشین) به رهبری "سیلویو برلوسکونی" طرفدار پوتین به آن میپیوندند.
نکته مسلم آن که او در سیاست اروپا به قدرت رسیده و حزبی را که ریشه در نئو فاشیسم دارد برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم در راس یک کشور از کشورهای بنیانگذار اتحادیه اروپا به قدرت رسانده است.
پس از برد انتخاباتی حزب دموکرات (راستهای افراطی) در سوئد در ماه جاری پرسش اینجاست که دومینو بعدی پیروزی راستهای افراطی میتواند در کدام کشور رخ دهد؟
حزب راست افراطی "ووکس" سومین حزب سیاسی بزرگ اسپانیا برای نخستین بار در ماه مارس وارد دولتی منطقهای شد و ملونی هفته گذشته گفته بود که امیدوار است موفقیت اش راه را برای کسب قدرت بیشتر هموار سازد. در پرتغال، حزب راستگرای چگا (به اندازه کافی) در انتخابات ژانویه امسال ۱۲ کرسی به دست آورد در حالی که در سال ۲۰۱۹ میلادی تنها یک کرسی در اختیار داشت.
رهبران تفرقه انداز در میانه چالشهای ناشی از مهاجرت، افزایش فقر، کاهش نرخ زاد و ولد، شرایط اضطراری آب و هوایی، صنعت زدایی و بیکاری جوانان در حال صعود هستند. این امر نارضایتی در جنوب اروپا را با اعضای شرق آن قاره در اتحادیه اروپا متحد خواهد ساخت.
ملونی که از سال ۲۰۲۰ میلادی رئیس گروه "چتر محافظه کاران و اصلاح طلبان اروپا" بوده از "ویکتور اوربان" نخست وزیر مجارستان حمایت کرده و به طرحی در پارلمان اروپا مبنی بر معرفی مجارستان به عنوان کشوری که "خودکامگی انتخاباتی" بر آن حاکم میباشد رای منفی داده است.
به طور کلی، پیروزی او هم چنین خطر تاثیر بی ثبات کننده بر قلب اروپا یعنی فرانسه را دارد. ورود سیاست راست افراطی به جریان اصلی سیاست اروپا به "مارین لوپن" و حزب اجتماع ملی (جبهه ملی سابق) تحت رهبری او و هم چنین به "ژان لوک ملانشون" سیاستمدار چپ افراطی کمک خواهد کرد.
"اریک زمور" سیاستمدار راست افراطی فرانسوی از پیروزی ملونی استفاده کرد و مدعی شد که استراتژی او برای اتحاد احزاب راست میتواند برای فرانسه نیز کارآمد باشد و در انتخابات برنده شود.
با این وجود، خبر خوب برای مخالفان ملونی آن است که او ممکن است برای گسترش نفوذ خود در داخل ایتالیا راه سخت تری در مقایسه با خارج از کشور پیش رو داشته باشد. نخست آن که نهادهای تثبیت شده ایتالیا به طور تاریخی دژی را علیه افراط گرایی سیاسی از حملات مافیایی دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی گرفته تا ظهور برلوسکونی ایجاد کرده اند.
"دانیله فرانکو" وزیر دارایی فعلی، "فابیو پانتا" که در هیئت مدیره بانک مرکزی اروپا حضور دارد و "دومنیکو سینیسکالکو" وزیر دارایی سابق که بیش از یک دهه نایب رئیس شرکت خدمات مالی امریکایی مورگان استنلی بوده همگی از نامزدها و گزینههای احتمالی تصدی مقام وزارت دارایی در دوره زمامداری ملونی هستند. در نهایت، "سرجیو ماتارلا" رئیس جمهور ایتالیا باید ترکیب دولت ائتلافی را مورد تایید قرار دهد.
ملونی با پدیدهای روبروست که اغلب از آن تحت عنوان "صخره شیشه ای" یاد میشود و مبتنی بر باوری است که گفته میشود زمانی که یک زن در نهایت قدرت قابل توجهی به دست میآورد در زمان جدی شدن بحران خطر شکست اش در بالاترین حد خواهد بود. صخره شیشهای دربر گیرنده همه حواشی انتصاب زنان به مشاغل مدیریتی متزلزل (ناامن) و چالشی است.
نخستین چالش پیش رو آن است که ملونی با اقتصادی رو به وخامت روبرو میباشد. براساس میانگین برآوردهای صورت گرفته از سوی "بلومبرگ" پیش بینی میشود که رشد اقتصادی ایتالیا از ۳.۳ درصد در سال ۲۰۲۲ به ۰.۴ درصد کاهش یابد.
دولت او فضای محدودی برای مانور خواهد داشت، زیرا باید به اهداف توافق شده با بروکسل برای دریافت کامل ۲۶۰ میلیارد یورو از کمکهای مالی پس از شیوع کرونا برای اقتصاد ایتالیا پایبند باشد. هم چنین، او با یاران سیاسی غیرقابل اعتماد و رای دهندگانی که در ۲۰ سال گذشته دولتها را یکی پس از دیگری بیرون رانده اند مواجه خواهد بود.
ملونی از سال ۱۹۴۶ میلادی رهبری شصت و هشتمین دولت ایتالیا را برعهده خواهد داشت. شواهد دیری از موانع بیشتر پیش روی ملونی وجود دارند. "ماتئو سالوینی" و "برلوسکونی" شرکای ائتلاف راست افراطی او هنوز جبهه واحدی را حتی در مسیر مبارزات انتخاباتی از خود نشان نداده اند.
حزب "لیگ" تحت رهبری سالوینی در نظرسنجیها عملکرد ضعیفی داشته و محبوبیت آن از ۳۰ درصد در سال ۲۰۱۸ میلادی به ۹ درصد فعلی کاهش یافته است. این موضوع ممکن است دست ملونی را تقویت کند و احتمال بی ثباتی ائتلاف را کاهش دهد.
هم چنین، ملونی تیم همراهی آزموده نشده در اختیار دارد که کمکی به او نمیکند و بیشتر از اعضای خانواده و دوستان اش تشکیل شده است از جمله برادر شوهرش را نیز شامل میشود. هم چنین، پیروزی او در انتخاباتی با کمترین میزان مشارکت در انتخابات ایتالیا از زمان جنگ جهانی دوم به این سو حاصل شده است.
علیرغم آن که ملونی وعده کاهش مالیات را داده در بروکسل با توجه به نسبت بدهی ۱۵۰ درصدی ایتالیا به سختی میتواند آن را بفروشد او به وضوح اعلام کرده که قصد دارد بر روی مسائل فرهنگی تمرکز کند و کارزارش برای سرکوب مهاجران و لابی گری اش علیه همجنسگرایان و دفاع اش از آن چه "خانواده طبیعی" خوانده متمرکز شده است.
ملونی هم چنین از افراط گرایان و بومی گرایان از اوربان گرفته تا تاکر کارلسون الهام گرفته تا "جورج سوروس" را به ترویج "جایگزینی قومی" ایتالیاییها (سفید پوستان) متهم کنند.
با این وجود، با بدتر شدن چشم انداز اقتصادی پیام ملونی ممکن است در داخل ایتالیا محدود باشد. خطر بزرگتر این است که او تا چه اندازه میتواند پیام اش را در خارج از ایتالیا گسترش دهد.
نظر شما