شفقنا- روز گذشته «مهسا امینی» به خاک سپرده شد، اما واکنش ها درباره نحوه برخورد با وی و درگذشت او در صدر اخبار بسیاری از رسانه ها، فضای مجازی و افکار عمومی است. از تماس تلفنی رییس جمهور با خانوداه وی، نقطه نظران مسولان قضایی و دولتی تا اظهار نظهر های مختلف نمایندگان مجلس، فعالان سیاسی و اجتماعی درباره ابعاد این حادثه را امروز شاهد بوده ایم.
به گزارش شفقنا، در ادامه آخرین اخبار و واکنش ها در پی درگذشت خانم «مهسا امینی» را می خوانید:
رییس جمهور: دستور دادهام حادثه با دقت رسیدگی شود
محمد مهدی رحیمی، مدیرکل روابط عمومی دفتر ریاست جمهوری در توییتی نوشت: رییسجمهور ظهر امروز در تماس تلفنی با خانواده مرحومه مهسا امینی گفت وگو کرد.
رئیسجمهور در تماس تلفنی با خانواده مرحومه مهسا امینی، ضمن ابراز همدردی با این خانواده و طلب صبر و اجر برای آنان در این مصیبت گفت: دختر شما و همه دختران ایران فرزندان من هستند و احساس من در این حادثه، مانند از دست دادن یکی از عزیزانم است.
آقای رئیسی ادامه داد: دستور دادهام حادثه با دقت رسیدگی شود تا هیچ حقی ضایع نشود. مطمئن باشید این موضوع را از دستگاههای مسئول مطالبه خواهم کرد تا ابعاد آن روشن شود.
نماینده سقز: پوشش «مهسا امینی» هیچ مشکلی نداشت؛ نمیدانم دلیل برخورد سخت چه بوده است
رحیمی نماینده سقز و بانه در مجلس در گفت و گو با خبرنگار جماران یادآور شد: ملاک پوشش مهسا امینی هیچ مشکلی نداشت اگر اینطور باشد باید با همه برخورد کنند؛ در همین شهر تهران به دو منطقه بالاتر برویم بیحجابی بسیار محرزتر است چرا آنجا برخورد نمیکنند؟ و در مرکز شهر با یک دختر شهرستانی که از این قضایا بیخبر بوده و با روسری و مانتو بلند و متعارف بوده اینطور رفتار شده! باز هم میگویم، نمیدانم دلیل انگیزه برخورد با این پوشش چه بوده است؟
بهزاد رحیمی نماینده سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی به خبرنگار جماران گفت: مراسم یادبود مهسا امینی با حضور همشهریان برای همدردی با خانواده مرحوم باشکوه برگزار شد اما بعد از مراسم عدهای به نشانه اعتراض شعارهایی سر دادند که خوشبختانه اوضاع در حال حاضر تحت کنترل درآمده و شهر روال عادی خود را طی میکند. مشکل خاصی هم پیش نیامد البته ۲ نفر زخمی شدند که تحت مداوا قرار گرفتند و اینترنت نیز از ظهر امروز وصل شده است.
وی در خصوص صحبتهای پدر مهسا امینی در باره کتک خوردن او گفت: من منتظر نظر نهایی پزشک قانونی هستم و چون من شناخت و اطلاعی ندارم، اظهارنظر نمیکنم.
رحیمی درباره ماهیت گشت ارشاد اظهار کرد: ما نباید تمام این برخوردها و نتیجهگیریها را به گشت ارشاد ختم کنیم زیرا گشت ارشاد مرحلهی آخر کار فرهنگی است. بلکه این کار بر عهدهی نهادهای متولی از جمله، خانواده، دانشگاه، مدرسه، نهادهای فرهنگی است و این در حالی است که این دستگاهها به خوبی وظایف خود را انجام نمیدهند و بعد انتظار داریم گشت ارشاد این کار را پیش ببرد.
گشت ارشاد حرکت تهاجمی انجام میدهد چون ماهیت کارش اینطور است
وی ادامه داد: گشت ارشاد حرکت تهاجمی انجام میدهد چون ماهیت کارش اینطور است. سپردن این کار به گشت ارشاد جفا به مردم و نیروها است و میبینید چنین برخوردهایی هم پیش میآید. امروز باید متولیان دیگر به انگیزه ارشاد ورود پیدا کنند و دیگر این اجازه را به آنها ندهند. ما در هیچ موردی با افراد شرور و هتاک مواجهه نشدیم، همین دختر خانم حجاب متعارفی داشت من نمیدانم دلیل برخورد سختی که با این مسئله شده است، چیست؟
پوشش مهسا امینی هیچ مشکلی نداشت
نماینده شهر سقز یادآور شد: ملاک پوشش مهسا امینی هیچ مشکلی نداشت اگر اینطور باشد باید با همه برخورد کنند؛ در همین شهر تهران به دو منطقه بالاتر برویم بیحجابی بسیار محرزتر است چرا آنجا برخورد نمیکنند؟ و در مرکز شهر با یک دختر شهرستانی که از این قضایا بیخبر بوده و با روسری و مانتو بلند و متعارف بوده اینطور رفتار شده! باز هم میگویم، نمیدانم دلیل انگیزه برخورد با این پوشش چه بوده است؟
وی در پایان افزود: هیچ متولی کار خود را انجام نمیدهد و وظایف را به دایره آخر محول میکنند و انتظار دارند گشت ارشاد وظیفه همه را انجام دهد.
وزیر کشور: «گزارشی درباره ضرب و شتم مهسا امینی ارائه نشده است»
احمد وحیدی، وزیر کشور درباره آخرین تحقیقات انجام شده درباره دلیل فوت مهسا امینی اظهار کرد: تاکنون هیچ ضرب و شتمی از سوی دستگاه های نظارتی به ما گزارش نشده است. ما روی این مسأله حساس بودیم. البته ماموران وسیله ای هم برای ضرب و شتم همراه ندارند. آنها(ماموران گشت ارشاد) باتوم و وسیله ای ندارند. آنها تعدادی خانم از پرسنل رسمی فراجا هستند.
وی افزود: مسأله دیگر این بود که آیا آن خانم به موقع منتقل شده است؟ که در گزارش ها آمده است پزشک آن محل بلافاصله آمده و اورژانس هم با فاصله بسیار کمی حضور پیدا کرده است. سعی میشود او را در محل احیا کنند و بلافاصله هم به بیمارستان نزدیکی منتقل میکنند که پزشکان خوبی دارد. کار درمان طبق روال و به سرعت انجام شده است.
آقای وحیدی با بیان اینکه پزشکی قانونی در حال انجام بررسیهای دقیق و همه جانبه است، افزود: ما منتظر جمع بندی و نظر نهایی پزشکی قانونی هستیم. بررسی پزشکی قانونی با دفن مهسا امینی تضادی ندارد. پزشکی قانونی نمونه های لازم را برداشته و سپس اجازه دفن داده است.
وحیدی همچنین با بیان اینکه سایر تحقیقات هم در حال انجام است و این موضوع به صورت جدی و با دقت پیگیری می شود، گفت: همه از این اتفاق متاسف و متاثر هستند. ظاهراً خانم مهسا امینی مشکلات جسمی قبلی هم داشته و در پنج سالگی روی مغزش عمل جراحی انجام شده است. البته تا گزارش ها تکمیل نشده نمیتوان اظهار نظر کرد. دلایل پزشکی فوت باید به دست ما برسد.
وی گفت: کاری که انجام شده(گشت ارشاد) براساس رویه قانونی بوده است و اصل کار مسأله ای ندارد. الان در حال بررسی هستیم که آیا تخلفی در انجام این کار انجام شده است یا نه. باید منتظر تکمیل گزارشها باشیم.
گفت و گوی معاون رئیس جمهور با خانواده مهسا امینی
انسیه خزعلی معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در حساب کاربری خود در توئیتر اظهار داشت: در گفتوگوی مستقیم با والدین مرحومه مهسا امینی، ضمن عرض تسلیت بابت غم از دست دادن فرزند عزیزشان، اطمینان دادم که با جدیت پیگیر روشن شدن تمامی ابعاد این موضوع هستیم.
نماینده سقز در مجلس: «اوضاع سقز آرام و عادی است»
روز گذشته پس از مراسم خاکسپاری خانم مهسا امینی، اخبار و ویدیوهایی از درگیری هایی در سقز منتشر شد، بهزاد رحیمی، نماینده سقز و بانه در مجلس در این باره توضیحاتی داد و تشریح کرد: حواشی روز گذشته در مراسم تشییع به خاطر ازدحام جمعیت بود؛ برخی هم میخواستند از این قضیه بهرهبرداری کنند برای یکی دو ساعت اتفاقاتی به وجود آمد اما بعد از آن اوضاع کاملا کنترل و آرام شد الان شهر در حالت عادی است و بعد از آن هم اتفاق خاصی پیش نیامده است.
نماینده سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در حال حاضر به جز یک مورد که آسیب جزیی دیده بود و در بیمارستان است، کسی مشکلی ندارد.
رحیمی در واکنش به انتشار اخباری درباره اعتصاب عمومی در سقز گفت: خبری نیست؛ اوضاع آرام و شهر عادی است؛ خانواده مهسا امینی از این قضایا حمایت نمیکنند؛ انتظار آنها اعمال قانون است؛ پیام دادند که با کسانی که این وضعیت را به وجود میآورند همراه نیستند؛ چون نیات آنها همراهی و همدردی با این خانواده نیست.
وی افزود: انتظار خانواده مهسا امینی روشنشدن ابعاد قضیه است؛ درست است که دخترشان بر نمیگردد اما میخواهند اگر در این قضیه برخورد خشنی صورت گرفته مشخص شود؛ همچنین روشن شود که چه کسانی مقصر بودند. آنها حقخواهی میخواهند تا دیگر شاهد این اتفاق نباشیم.
عباس عبدی: سالهاست که همه فریاد میزنند قانون مربوط به پوشش زنان را اصلاح کنید
عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی اجتماعی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: شاید برخی طرفداران وضع موجود گمان کنند که ماجرای پیش آمده برای خانم مهسا امینی بیش از اندازه بزرگ شده است و احتمالا آن را توطئه رسانهای بدانند. ولی واقعیت این نیست. او را به دلیلی به بازداشتگاه وزرا بردند که میتواند شامل حداقل نیمی از زنان و دختران این کشور شود. همچنان که اگر آمار رسمی منتشر شود معلوم خواهد شد که تاکنون چه تعداد زیادی از زنان و دختران این کشور پایشان به وزرا رسیده و چه تعداد را نگران کرده است. اتفاقی که برای ما یک خبر است و برای آن زنان و دختران یک کابوس.
گرچه باید منتظر رسیدگی بیطرفانه و جزییات این رویداد بود ولی فرض میکنیم تمام آنچه از طرف نیروی انتظامی گفته شد، صحیح است. یعنی این دخترخانم را به آنجا بردهاند، تا در جلسه ۴۰ دقیقهای ارشاد شود، سپس دچار سکته قلبی شده و در زمان مناسب به بیمارستان برده شده، ولی عملیات احیا پاسخ نداده و فوت کرده است. فعلا همین را مبنای بحث و گفتوگو قرار میدهیم. گرچه این روایت اگر درست و دقیق باشد، باعث تاسف خواهد بود که بدانیم شنیده و پذیرفته نمیشود. چرا؟ به این علت بسیار ساده که ما هنوز نزد فرزندانمان شرمنده هستیم که چرا خبر رسمی سقوط هواپیما را باور کردیم. این دقیقا جملهای است که یکی از دوستان گفته است: «ترجیح میدهم اصل را بر دروغ بودن بگذارم. اگر بعدا ثابت شد که راست است چیزی از دست ندادهایم و با تاخیر به یک خبر درست رسیدهایم ولی اگر بنا را بر راست بودن بگذاریم و دروغ از کار درآید، احساس فریب خوردن و حماقت میکنیم. ماجرای هواپیمای اوکراینی نشان میدهد که راه دوم بهتر است و هزینهاش کمتر.»
پس به لحاظ شخصی نابودی اعتماد مهم بود. اعتمادی که در گذشته هم ترک برداشته بود ولی نه تا این اندازه. اکنون فرض را بر بهترین حالت میگذاریم تا هنگامی که خلافش ثابت شود. بگذریم. فعلا فرض را بر صحت ادعاهای رسمی میگذارم. به این علت که حتی اگر بر اثر ضرب و شتم هم این دخترخانم فوت کرده باشد، هیچ تاثیری بر آنچه میخواهم بگویم ندارد، اتفاقا معتقدم که پذیرش سکته قلبی به عنوان علت فوت نشان میدهد که مساله عملکرد نیروی انتظامی نیست، بلکه مشکل جای دیگری است.
این اتفاق به صورت مصنوعی بزرگنمایی نشده است، همه کسانی که در خانواده و نزدیکانشان زنان و دخترانی را دارند که بالقوه ممکن است دچار این مشکل شوند و سر از وزرا درآورند، ترسیدهاند و این بسیار جدی است. در این چند روز کسانی از این واقعه اظهار تاسف کرده و نگران شدهاند که در گذشته چنین واکنشی را نداشتند. پس مساله بسیار جدیتر از آن است که بخواهند آن را توطئه رسانهای دیگران قلمداد کنند.
در حقیقت این رویداد، نه یک مصیبت خانوادگی که به یک مصیبت جمعی تبدیل شده، و همه را تحت تاثیر قرار داده است. نوعی همدلی گسترده میان مردم و قربانی ایجاد کرده و حتی مردم تصور میکنند که خودشان نیز بالقوه قربانی هستند و حتی به نوعی همه احساس مسئولیت میکنند که چرا کار به اینجا کشیده شده است. مشکل کجاست؟ اجازه دهید که مقایسهای شود. قانون انتخابات مجلس تاکنون بهطور مکرر تغییر کرده و اصلاح و تخریب شده. چرا؟ به این علت که منافع عدهای بیشتر تامین شود یا عدهای را حذف کنند، دایره را تنگتر یا در برخی مقاطع دایره را وسیعتر کنند.
از این تغییرات در قوانین که مرتبط با منافع گروههای خاص است کم نداریم. ولی در مقابل قانون مربوط به پوشش زنان چند دهه است که تغییری نکرده و جالب اینکه هیچگاه هم اجرا نمیشود و نمیشده است، چون قابلیت اجرا شدن ندارد و جامعه هم اجرای آن را نمیپذیرد و همیشه هم گفته شده که این قانون را عوض کنید یا اینکه از اجرای سلیقهای آن دست بردارید، ولی دریغ از یک پاسخ مناسب و عملی. چرا؟ به این علت که قانوننویسی در ایران از یکسو با محدودیتهایی مواجه است که امکان حل مسائل را نمیدهد و از سوی دیگر چنان رهاست که هر مجلسی مطابق میل و منافع شخصی نمایندگان خود آن را تفسیر کرده و تغییر میدهد. تصلب و در عین حال ناپایداری شدید در مهمترین رکن مدیریت جامعه، یعنی مبانی قانوننویسی و سپس اجرای قانون آن ریشه اصلی بروز این حادثه است. سالهاست که همه فریاد میزنند این قانون را اصلاح کنید، ولی به قول معروف؛ گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست/ آنچه البته به جایی نرسد فریاد است. ریشه این تصلب را در روزهای بعد خواهم نوشت
واکنش کیهان به ماجرای مهسا امینی: «فعالان سیاسی و سلبریتی ها با دشمنان نظام همسو شدند است»
روزنامه کیهان به ماجرای مرگ مهسا امینی واکنش نشان داد و نوشت: در شرایطی که ماجرای بیهوشی و نهایتاً فوت تاثر انگیز «مهسا امینی» هنگام حضور در یکی از مراکز پلیس بازار دروغ پردازی و شایعه سازیهای ضد انقلاب و برخی در داخل را داغ کرده بود انتشار تصاویر این حادثه یک بار دیگر رسوایی این فرصتطلبان را رقم زد.
با وجود توضیحات پلیس اما شبکههای ماهوارهای و اجتماعی ضد انقلاب و برخی چهرههای سیاسی در داخل و سلبریتیها و برخی از فعالان فضای مجازی هم نوا با این شبکهها شروع به پمپاژ شایعات مختلف از جمله آسیب دیدگی مهسا امینی بر اثر برخورد پلیس یا شکنجه و… کردند.
متاسفانه روز جمعه با وجود تلاش کادر درمان، این دختر جوان جان خود را از دست داد تا حجم شایعات و دروغ پردازیهای مطرح شده در این خصوص افزایش چشمگیری پیدا کند.
کار به جایی رسیده بود که فردی در توئیتر با اشاره به خون ریزی از گوش این بیمار تحت درمان، با کلی توضیح به اصطلاح علمی نتیجه گرفته بود که این حالت حکایت از برخورد جسم سخت با سر و… است!
در شرایطی که ماجرای بیهوشی و نهایتاً فوت تاثر انگیز «مهسا امینی» در هنگام حضور در یکی از مراکز پلیس بازار دروغ پردازی و شایعه سازیهای هدفمند ضد انقلاب و برخی در داخل را داغ کرده بود انتشار تصاویر این حادثه یک بار دیگر رسوایی این فرصتطلبان را رقم زد.
اما پرداختن همراه با قضاوتهای نادرست و پیش از روشن شدن اصل ماجرا از سوی برخی چهرههای سیاسی بیش از آنکه رنگ و بوی دلسوزی داشته باشد بیشتر نوعی عقده گشایی و فرصتطلبی برای حجمه علیه نظام مینماید.
به عنوان مثال آیا اشک و ناله امروز گروهی که زمان زیادی از دفاع آنها از شهردار هم حزبیشان در ماجرای قتل «میترا استاد» نمیگذرد برای مهسا امینی را میتوان تحت عنوان حمایت و دفاع از حقوق زنان و دختران پذیرفت؟ کسانی که انواع تهمت و نسبت ناروا را به زن بیدفاعی که به دست همسرش در حمام به گلوله بسته شد زدند تا همفکر و هم حزبیشان را تبرئه کنند اساساً صلاحیت دفاع و ریختن اشک تمساح برای حقوق زنان را دارند؟
عدهای هم که فریب این دروغ پردازیها و شایعهسازیهای این چند روز را خوردهاند باید از خود بپرسند تا کی میخواهند ذهن و روح خود را تسلیم دروغ پردازیهای شبکههای معاند و پادوهای داخلی آنها کنند؟
از طرفی عدهای تلاش میکنند با بهرهبرداری از حادثه تلخ و ناگوار فوت «مهسا امینی» مقابله با بدپوششی و عمل کردن پلیس به وظیفه قانونی خود رد برخورد با هنجارشکنی و زیر پا گذاشتن قانون را ناموجه جلوه دهند. این تحلیلها میتواند سرآغاز بیقانونی و هرج و مرج در جامعه شود چرا که در همه تخلفات کوچک و بزرگ دیگر هم ممکن است فردی با سابقه بیماری زمینهای یا حتی غیر آن دچار موارد مشابه شود.
به قول دوستی، اگر مثلاً فردی برای توضیح درخصوص فرار مالیاتی به اداره مالیات فراخوانده شود و حین مراجعه به این محل دچار عارضه قلبی شود باید قانون مالیات را لغو کرد؟!
این ماجرا و رسوایی دروغ پردازان یک بار دیگر این سؤال مهم را مطرح میکند که آیا دستگاه قضا قصد برخورد با کسانی که بدون سند و با اهداف مغرضانه یا خودنمایی آرامش روانی جامعه را هدف میگیرند و مثلاً نظام را به دروغ به شکنجه یک دختر جوان متهم میکنند ندارد؟
بخش زیادی از این جولانگری دروغ پردازان و دامن زدن به شایعات در بستر فضای مجازی رها و یله کشور است که در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد، آیا برای این شرایط نباید فکری کرد؟
مسیح مهاجری: نگاهتان را به مردم و نوع حکمرانی تغییر بدهید
حجت الاسلام والمسلمین مسیح مهاجری، مدیر مسئول جمهوری اسلامی نوشت: هزار بار طواف کعبه کردن و ضریح منور پیامبر را بوسیدن، صدها بار قبر مطهر امام حسین را زیارت کردن و دهها بار با پای پیاده به زیارت اربعین رفتن ثوابش با ثواب حفاظت از جان یک انسان برابری نمیکند.
هنوز ما مردم عادی نمیدانیم درباره مرگ ناگهانی «مهسا امینی» کدام روایت مقرون به صحت است. آنچه فیلم منتشر شده توسط نیروی انتظامی نشان میدهد، یا اینکه گفته شده در حین انتقال به محل گشت ارشاد مورد ضرب و شتم قرار گرفته، یا دارای سابقه بیماری قلبی بوده و یا چیز دیگری که هنوز نشنیدهایم. مهمتر از اینها اینست که اعتماد مردم دچار لطمه شده است. یکی از ویژگیهای نظام جمهوری اسلامی در آغاز تاسیس این بود که هرچه مسئولین این نظام در هر ردهای میگفتند همه آن را باور میکردند ولی اکنون چنین نیست. این بیاعتمادی، خسران بزرگی است که در وقایعی از قبیل مرگ مهسا امینی خود را نشان میدهد آنهم چه نشان دادنی!
از اینها همه که بگذریم، موضوع مهمتر اینست که حضرات مسئولین همواره در وقایعی که غافلگیرشان میکنند، به دنبال معلول میگردند و حداکثر کاری که انجام میدهند – اگر واقعاً انجام شود و به فرجام برسد – مبارزه با همان معلول است. این روش، هرگز عامل اصلی این رویدادها که علت به وجود آورنده این معلولهاست را از بین نمیبرد. دستورهائی که برای پیگیری مرگ این دختر 22ساله کردستانی صادر شدهاند، همگی ناظر بر روشن ساختن چگونگی حادثه و چرائی مرگ او هستند. این اقدام هم لازم است ولی با انجام آن، ریشه این قبیل حوادث خشکانده نمیشود.
این روزها به خاطر اینکه ممکن است یک یا دو مامور گشت ارشاد مرتکب خطائی شده باشند، عدهای نیروی انتظامی را زیرسوال میبرند و آنهمه تلاش و خدمت این نیرو را و آنهمه فداکاری و شهید دادنهای این مجموعه برای حفاظت از امنیت کشور و مقابله با اشرار و خائنین را به فراموشی میسپارند. تردیدی نیست که آن یک یا چند نفر خاطی گشت ارشاد باید مجازات شوند ولی خطای آنها را نباید به حساب کل نیروی انتظامی گذاشت. از یک پزشک اگر خطائی سر بزند، نمیتوان جامعه پزشکی را خطاکار دانست. مهمتر اینکه در چنین حوادثی، نیروی انتظامی را زیرسوال بردن نیز نوعی برخورد با معلول و به فراموشی سپردن علت است. با چنین روشی نهتنها هرگز به نتیجه مطلوب که خشکاندن ریشه برخوردهای غیرمنطقی و غیرانسانی با پدیدههائی از قبیل بدحجابی و بیحجابی است نخواهیم رسید، بلکه بر حجم چنین مشکلاتی افزوده خواهد شد.
در اینکه امر بمعروف و نهی از منکر یک واجب دینی است، تردیدی وجود ندارد، انجام این واجب نیز در صورتی که شرایط آن فراهم باشد لازم است اما سوال اساسی اینست که آیا ما شرایط لازم را فراهم کردهایم؟ وقتی شرایط امر بمعروف و نهی از منکر فراهم نباشد، مبارزه با منکراتی از قبیل بدحجابی و بیحجابی و عوارض مربوط به آنها در چارچوب مبارزه با معلول قرار خواهد داشت که هرگز به جائی نخواهد رسید. اگر شما به قانون در تمام زمینهها عمل کنید، عدالت را در بسترهای اقتصادی، قضائی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اخلاقی اجرا نمائید، مردم را از فقر و بیکاری و تنگناهای معیشتی نجات بدهید و با مردم صادق باشید بطوری که هیچ تضادی میان گفتارها و رفتارهایتان احساس نکنند، در چنان شرایطی مطمئن باشید مردم به شما اعتماد خواهند کرد، نه فقط به قانون بلکه حتی به خواستههای معقول و منطقی شما عمل خواهند نمود و به احکام شرع با جان و دل پایبندی نشان خواهند داد. حتی به مرحله بالاتر از این نیز میتوانید برسید و آن اینکه بدون دخالت شما، مردم اگر مشاهده کنند کسی به قانون یا حکم شرعی عمل نمیکند، خودشان با او برخورد خواهند کرد و مانع گسترش اقدامات خلاف در جامعه خواهند شد. مبارزه با علت یعنی این. ولی اگر مبارزه با علت را کنار بگذارید و به سراغ معلول بروید و آن را به نیروی انتظامی بسپارید، نهتنها این نیرو نمیتواند از پس آن برآید، بلکه اگر ارتش و سپاه و بسیج را هم به صحنه بیاورید و از ارتشهای کشورهای همسایه هم کمک بگیرید توفیقی در وادار کردن مردم به انجام قانون و احکام شرعی به دست نخواهید آورد.
نتیجه این نیست که اجرای قانون و امر به معروف و نهی از منکر را کنار بگذارید، بلکه اینست که ابتدا نگاهتان را به مردم و نوع حکمرانی تغییر بدهید، سپس از مردم بخواهید به قانون و احکام دین عمل کنند. مردم، ذاتاً خواهان قانون و شرع و اخلاقند و جامعه سالم را دوست دارند. آنها اگر حکمرانانی مقید به اجرای عدالت داشته باشند، خودشان به انجام امر بمعروف و نهی از منکر قیام خواهند کرد و قرآن کریم هم به همین دلیل است که این فریضه بسیار مهم را برعهده مردم دانسته است «کُنْتُمْ خَیْرَ اُمَّهٍ اُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَامُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر…» صدقالله العلی العظیم.
معین الدین سعیدی، نماینده مجلس:
گشت ارشاد به فرزندان ما استرس زیادی وارد میکند
رئیس جمهور می گفت گشت ارشاد برای مدیران راه می اندازد اما به جای آن، الان شاهد چنین فجایعی هستیم
معین الدین سعیدی، نماینده مردم چابهار در مجلس در گفت و گو با انتخاب، عنوان کرد: «آقای رئیسی اعلام کرده بودند که گشت ارشاد مسئولان و مدیران را راه میاندازیم اما به جای آن متاسفانه شاهد چنین فجایعی هستیم. آن هم در کشوری که در صحبت و شعار خود را پیرو مولای متقیان میدانیم.»
سعیدی بیان کرد: نیروی انتظامی، فارغ از اینکه برخورد فیزیکی با مهسا امینی صورت گرفته است یا نه، باید پاسخگو باشد و این موضوع به صورت ویژه پیگیری شود. وی تاکید کرد: «این پیگیری نباید از جنس پیگیریهای گذشته که وزیر به معاون خود و معاون وزیر هم به معاون خودش اعلام میکند و به جایی نمیرسد، باشد. بلکه این بار، یک بار برای همیشه موضوع گشت ارشاد باید تعیین و تکلیف شود.»
این نماینده مجلس افزود: «واقعا عایدی و خروجی این گشت ارشاد تاکنون چه بوده است؟ سری به خیایانهای اقصی نقاط کشور بزنید، آیا توانستهایم موضوعی مثل حجاب را که جزو آموزههای زیبای شرع محمدی است، با روشهای این چنینی تبیین کنیم یا خیر؟ معتقدم که بیشتر با این روشها فاصله ایجاد کردهایم. از طرفی این همه نهاد فرهنگی و تریبونهای مذهبی وجود دارد که باید پاسخ دهند که در این سالها در راستای تبیین حجاب عملا چه کردهاند؟»
نماینده مردم چابهار در مجلس خاطرنشان کرد: «به باور من زیبایی حجاب به این است که خود مردم ما به آن اعتقاد دارند و این اگر به نوعی برخواسته از خواست درونی فرزندان این سرزمین باشد، ارزشش به مراتب بیشتر خواهد بود.»
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس: جز طالبان هیچکس این رفتار را با شهروندانش نمیکند
جلیل رحیمیجهانآبادی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در گفت وگو با اعتماد، با تاکید بر اینکه کسانی نیاز به ارشاد دارند که امنیت مردم و کشور را به خطر میاندازند نه مردم به عملکرد گشت ارشاد اعتراض کرد و گفت: اینکه نمیشود هر کس در خیابان دست زن و بچه مردم را بگیرد و ببرد سوار ون کند و بگوید ارشادش میکنیم.
وی تاکید کرد: ارشاد کسی نیاز دارد که اختلاسها را میبیند و اقدامی نمیکند. ارشاد کسی نیاز دارد که حقوق آشکار ملت را به اسم اسلام تضییع میکند. ارشاد کسی نیاز دارد که چهره اسلام را در جهان فاتحه میخواند و رفتاری میکند که حیثیت ایران در جهان را لکهدار کرده است. آن کسی نیاز به ارشاد دارد که در حال سیاه کردن چهره کشور در جهان است و آن را به عنوان نظام ضد حقوق بشری معرفی میکند. این افراد نیاز به ارشاد دارند نه مردمی که در کوچه و خیابان همراه خانواده قدم میزنند.
آقای جهان آبادی با بیان اینکه مگر این کشور کشوری است که هر کسی را هر جایش دیدید که حجاب او براساس استاندارد شما نبود باید دستش را بگیرید ببرید داخل ون و بعد ببرید داخل مرکز پلیس گفت: اسم این امنیت اجتماعی و کشورداری و حکومتداری نیست. کجای جهان چنین رفتاری وجود دارد؟ شما یک کشور را جز طالبان به من نشان بدهید که این رفتار را با شهروند خود انجام میدهد. نمیشود الگوی رفتاری ما با شهروندانمان در این کشور طالبان باشد.
غلامرضا نوری قزلچه، نماینده بستان آباد: مسئولین هیچ راهی جز عذرخواهی ندارند
«اوضاع چنان تأسف بار و در هر شکل آن غیر قابل دفاع است که مسئولین مرتبط هیچ راهی جز عذرخواهی رسمی از خانواده محترم مهسا امینی و مردم شریف ایران و همچنین پایان دادن به چنین رفتارهای غیر قانونی، پیش روی خود ندارند.»
مصطفی میرسلیم، عضو کمیسیون اصل نود: بانوان پاکدامن از ارکان پیروزی نظام هستند
«بانوان مبارز و پاکدامن از ارکان پیروزی نظام مقدس ما بوده و هستند. کسانی که امروز میخواهند با ابزار ترویج فحشا و لاابالیگری باعث اختلافافکنی و آبروریزی و تضعیف کشور شوند، به زودی مفتضح خواهند شد.
این خصلت بیآبرویی منافقان است که سعی میکنند به هر بهانهای با سوء استقاده از لجام گسیختگی فضای مجازی، دست به آبروریزی از جمهوری اسلامی بزنند.»
ابراهیم رضایی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی: فوت مهسا امینی و کاسبی غربگرایان
«فوت مهسا امینی برای همه تأثرانگیز بود الا برای غربگرایان خارجی و داخلی که در مرگ او جشن گرفتند. آرزوی غربگرایان مرگ مهسا بود تا مجالی پیدا کنند عقدههای خود را علیه مردم و انقلاب بیرون بریزند. آنها قبلاً هم از جنازه ندا آقاسلطان کاسبی کرده بودند.»
فریدون عباسی، عضو کمیسیون انرژی: زنان، مادرانه جامعه را حفظ کرده اند
«زنان مومنه و پاکدامن ایرانی با حفظ هویت ملی در طول تاریخ در حفظ تمدن ایرانی اسلامی در هجمه اهریمنان ثابت قدم و مادرانه جامعه را حفظ کرده اند. امروز نیز نخواهند گذاشت لشکر شیطان حماسه اربعین حسینی که بستر ساز آزادی فلسطین از شر رژیم صهیونیستی است را خدشه دار سازد.»
محسن پیرهادی، عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی: خود را مکلف به پیگیری علت فوت مهسا امینی میدانم
«خود را مکلف به پیگیری علت فوت مهسا امینی میدانم، اطلاع از چرایی و چگونگی بروز این ضایعه، حق مردم است. پیگیری این خسران نباید محدود به آخرین حلقه زنجیره یعنی نیروی انتظامی شود بلکه باید ریشهها و ارکان این مسئله موشکافی و مورد بررسی قرار گیرد.»
علیرضا عباسی، عضو کمیسیون کشاورزی: موضوع رعایت حجاب باید به صورت ریشهای حل و فصل گردد
«اگر در سالهای گذشته ارگانهایی مانند وزارتخانههای فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، علوم، کشور، ورزش و جوانان و سازمانهایی مانند صداوسیما و تبلیغات و… به وظایف خود در رابطه با عفاف و حجاب به درستی عمل میکردند و دچار ترک فعلهای فاحش نمیشدند و همچنین مدعیان کنونی نیز با این ترکفعلها همراهی و یا به نشانه رضایت، سکوت نمیکردند، نیازی به ورود پلیس نبود!
در حالیکه پلیس به جرم انجام وظیفه و یا نادر موارد اشتباه عملکردی از سوی دشمن به صورت هدفمند و برخی دوستان از روی ناآگاهی، ناجوانمردانه مورد هجمه قرار میگیرد، سوالاتی ایجاد میشود که آیا فعالان سیاسی، فرهنگی اجتماعی و رسانهای، نهادهای مرتبط را به دلیل عدم انجام وظیفه و ترکفعلهای صورت گرفته مورد انتقاد و مطالبه قرار دادهاند؟ و آیا میدانند مطالبه توام ایجابی و سلبی در زمینه عفاف و حجاب می تواند به سلامت اخلاقی جامعه کمک و از موج سواری معاندین جلوگیری نمایند!
به عنوان نماینده مردم از دستگاههای متولی، عمل به وظایف قانونی را مطالبه نموده و می خواهیم در صورت داشتن فعالیتهای مثبت در زمینه عفاف و حجاب اقدامات تبیینی و آموزشی خود را به صورت شفاف به مردم گزارش دهند. موضوع رعایت حجاب باید بصورت ریشهای و فرهنگ مبنا حل و فصل گردد.»
مصطفی نخعی، عضو کمیسیون انرژی: بازنگری در روش ها باید جزو محورهای مهم رسیدگی باشد
«ضمن تسلیت به خانواده محترم مهسا امینی، همانطور که رییس محترم مجلس اشاره کردند، موضوع با جدیت و منصفانه در مجلس شورای اسلامی پیگیری و گزارش آن به استحضار مردم عزیز خواهد رسید. قطعا بازنگری در روشها می بایست جزو محورهای مهم رسیدگی باشد.»
محمدرضا مبلغی، عضو کمیسیون فرهنگی: باید در شیوههای امر به معروف و نهی از منکر تجدیدنظر شود
«با ابراز تأسف و تأثر فراوان از درگذشت خانم مهسا امینی و اتفاقی که برای آن مرحوم افتاده است، به خانواده محترم و بازماندگان ایشان تسلیت و تعزیت عرض میکنم و همدردی خود را اعلام می نمایم. در این خصوص باید وظایفی به صورت جامع پیگیری شود که عبارت است از:
۱- ضرورت پیگیری قضایی جامع و کامل نسبت به موضوع مرگ مهسا امینی. همچنین ضرورت بررسی و پیگیری این موضوع از سوی مجلس شورای اسلامی جهت روشن شدن کامل ابعاد این اتفاق و اعلام نتیجه آن به مردم عزیز
٢- لازم است در شیوههای امر به معروف و نهی از منکر تجدیدنظر شود و بازسازی صورت گیرد به گونهای که خود شیوهها، شیوههایی «معروف» باشند، چه آنکه با «غیر معروف» نمیتوان امر به معروف را که واجب مهمی است اقامه کرد. فاقد الشیء لا یعطیه
٣- افزون بر ضرورت بازسازی شیوههای اقامه معروف، تطبیق آن نیز باید به دست کسانی صورت گیرد که از اهلیت و آگاهی کافی برای رعایت همه چارچوبهای امر معروف و نهی از منکر برخوردار باشند.باید نسبت به بسیاری از افراد که امر به معروف میکنند «امر به معروف» کرد تا معروف را به درستی انجام دهند.»
اقبال شاکری، عضو کمیسیون عمران: در صورت قصور، با خاطی برخورد خواهد شد
«فوت خانم مهسا امینی هموطن اهل سقز اتفاق تلخی بود. ضمن ابراز همدردی با خانواده محترمشان، وظیفه دیدم علت فوت را از مسؤولین مربوطه جویا شوم. مجلس، دادستانی و فراجا در حال تحقیق و تفحصند و اطمینان دادند در صورت قصور، با خاطی برخورد خواهد شد. مطالبه نمایندگان اطلاع رسانی شفاف و سریع است.»
کمال حسین پور، عضو کمیسیون عمران: دوقطبی سازی زمینه های سوء استفاده را فراهم می کند
«فصل الخطاب همه مسائل برای تمام سازمان ها و ارگان های کشور حاکمیتِ قانون است. ضمن تاکید بر برخورد جدی و بدون اغماض با هرگونه قصور و تقصیر احتمالی، نباید با بی تدبیری و دوقطبی سازی زمینه های سوء استفاده جریان های غیرهمسو و معاند را فراهم آورد. مجلس حتما به وظایف نظارتی خود عمل می کند.»
اظهارات زهره الهیان، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی
«خبردرگذشت مهسا امینی بسیار ناراحت کننده است.
ضمن تسلیت به خانواده محترم ایشان از نیروی انتظامی پیگیری صورت گرفته که مشخص شد، به دستور فرماندهی نیروی انتظامی فورا تیم بازرسی تشکیل شده تا اگر تخلفی صورت گرفته باشد با خاطی برخورد جدی و درخور صورت گیرد.
از آنجا که خاطر مردم عزیز از این اتفاق تأثر بار جریحه دار شده تیم بازرسی و قوه قضاییه در اعلام نتیجه پرونده به افکار عمومی تسریع کنند. کمیسیون امنیت مجلس بر این پرونده تا پایان نظارت خواهد داشت.
ضمنا پزشکی قانونی اعلام کرده هیچگونه آثار برخورد فیزیکی و ضرب و جرح مشاهده نشده و همچنین در سوابق پزشکی مهسا امینی زمینه بیماری قلبی و صرع از کودکی وجود داشته است.»
سمیه رفیعی، عضو کمیسیون کشاورزی: مقصران این حادثه باید سخت مجازات شوند
«به عنوان عضو کوچکی از قشر عظیم زنان جامعه به مردم عزیز و بانوان سرزمینم قول میدهم از تمام ابزار های نظارتی مجلس برای پیگیری ماجرای دختر ایران، مهسا امینی استفاده خواهم کرد.
مقصران این حادثه باید سخت مجازات شوند چرا که قصور فرد یا افرادی نباید به پای انقلاب و نظام گذاشته شود… به قول سردار دلها اینها دختران ما هستند…»
فاطمه محمدبیگی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان: حفظ کرامت بانوان باید در اولویت باشد
«اتفاق ناراحت کننده ای که برای خانم مهسا امینی افتاد، موجب تاثر بسیار شد. قطعاً این موضوع را از طریق مجلس و فراکسیون زنان مورد پیگیری قرار می دهیم. بی شک قصور در این زمینه پذیرفتنی نیست. همانگونه که رعایت قانون بر همگان الزامی است، حفظ کرامت بانوان نیز باید در اولویت باشد.»
حمیدرضا شریعتمداری: رنج و مرارتهایی دوچندان
دکتر حمیدرضا شریعتمداری عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در پی درگذشت مهسا امینی نکاتی را متذکر شد که در بخش هایی از این یادداشت آمده است: جان باختن مهسا امینی چه بر اثر سهلانگاری یا تقصیر صورت گرفته باشد یا بهصورت اتفاقی و تصادفی، در هرحال، در فرآیندی و در موقعیتی صورت گرفته، که با عنوان مشیرِ «گشت ارشاد» از آن تعبیر میگردد، بنابر این، طبیعی است که نگاهها و از جمله، انتقادها معطوف به این پدیده، و زیرساختهای نظریِ آن بشود.
متدینی که دینداریاش از روی دغدغه است، از سویی، شاهد هتک مسلماتِ اسلامی، مثل حجاب و حریمهای زن و مرد است(و البته میداند که مسلمات و محرمات به این یکی محدود نمیشود، اما این یکی پیش چشمِ او و خانوادهی او، و تهدیدکنندهی صیانتِ اخلاقیِ جامعه و حتی خودِ او و حریمِ اوست)، و از دیگر سو، شاهد ناکارآمدیهای نظام سیاسی و فرهنگیِ کشورش است که بهنام دین شکل گرفته و با همین نام و نشان، درپی اجرای این حکم الهی، که قالب قانونی هم یافته، برآمده است، اما هرچه جلوتر رفته، ناکارآمدتر جلوه کرده است.
دینداران هم باید عزادار مخدوششدن برخی مسلمات دینیشان باشند، هم سوگوارِ عملکردِ مجریانِ(و به آن بیفزایید: تریبونداران، خطیبان، ذاکران، نهادهای فرهنگی و آموزشی و…)دیننشان باشند که در عمل،
۱. چهرهای خشونتبار از دینی ارائه میکنند که پایه و داعیهاش ابتنای دین و احکام دین بر انتخابگریِ افراد و نفیِ اکراه و تحمیل است؛
۲. با فروگذاشتنِ بسیاری از دیگر مسلمات دینی، مثل همهی قوانینی که به عدالت در همهی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسیاش برمیگردد، یا هرآنچه مربوط به عملکرد حاکمان و دستگاههای رسمی و قانونی میشود، به این پرسش و بلکه شائبه، دامن میزنند که چرا در اولویتگذاریها، تصمیمگیران و کارگزاران، به ترجیح این آموزهی دینی بر دیگر آموزهها رسیدهاند؟! چرا آن وعدهی رئیسجمهور، ناظر به گشت ارشاد برای مسئولان، جامهی عمل نمیپوشد؟ چرا حذف یا اصلاح سرنخها و سرچشمههای انواع مختلفی فساد اقتصادی و اداری که حتما شناسایی شدهاند، در اولویت قرار نمیگیرد؟ چرا با الکترونیکشدن همهی فرآیندهای اداری، شفافیت را پیاده نمیکنند؟ چرا «سوتزنی» برای فرارهای مالیاتی فعال میشود، اما افشاگرانِ فسادهای اقتصادی و غیراقتصادیِ مسئولان با انواع مجازاتها و محدودیتها روبهرو میشوند؟! و جاهایی دیگر از این سنخ؟
۳. اصلاح و آفتزداییِ نظام تربیتی آموزشی، چه در نظام آموزش رسمی و چه در نهادهای دینیِ حوزه و روحانیت که پایه و اساس تربیت نسلهای مختلف هستند، در دستور کار قرار نمیگیرند.
نظام و جامعهای که از بیحجابی یا سستدینیِ نسل جوانش مینالد، چرا عیب کار خود را در نظامهای آموزشی و تربیتیای که اینان همه محصول آن هستند، نمیجوید و نمیزداید؟ چرا این نظامها نتوانستهاند معرفت و مصونیت لازم را به این نسلها منتقل کنند تا دربرابر نگرشها و گرایشهای درونی و بیرونیِ ناسازگار با دینداری، مقاومت کنند؟ اگر به این نتیجه رسیدهاند که همهی توش و توان خود را صرف کردهاند، ولی نتیجه نگرفتهاند، پس شاید تصمیم درست این باشد که بیش از این، در این مقولهها دخالت نکنند و مردم را در نوع تعاملشان با دین آزاد بگذارند و فقط وظیفهی تبلیغ دین را عهدهدار شوند و اجرا و تطبیق دین را به خودِ مردم و پسندِ آنها واگذار کنند و اگر در آن مراحل تمهیدی و زیرساختی، کوتاهی کردهاند، راه علاج را در همان سرچشمهها، بجویند و بپویند، نه در مظهرها و نمودها.
حتما این را هم خواهیم یافت که با وجود اینهمه مشکلات اقتصادی و بحرانهای اجتماعی، مجالی برای تثبیت نظام تعلیمی و تربیتیِ دینی وجود ندارد. با وجود این استدلال، در مرحلهی بروز و ظهور دینگریزی هم باید اولویت را به معیشتِ جامعه داد، نه به جلوههای دینداری.
∎