شناسهٔ خبر: 56201023 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: بولتن‌نیوز | لینک خبر

وقتی اعضای تیم‌های ملی کشتی باعث نجات یک زندانی شدند

چند روز قبل قاضی میثم حسین‌پور، بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران، با پرونده مردی مواجه شد که از ۱۱ سال قبل به اتهام قتل زنی در زندان بود...

صاحب‌خبر -

به گزارش بولتن نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، چند روز قبل قاضی میثم حسین‌پور، بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران، با پرونده مردی مواجه شد که از ۱۱ سال قبل به اتهام قتل زنی در زندان بود و با وجود اینکه ۶ نفر از اولیای‌دم رضایت داده بودند، اما ۲ نفر دیگر از آن‌ها خواسته‌شان دریافت دیه یا قصاص قاتل بود. مرد محکوم به قصاص، اما توانایی پرداخت دیه را نداشت و به همین دلیل ۴ بار پای چوبه دار رفت، اما هر بار با تلاش مسئولان قضایی توانسته بود مهلت بگیرد. اولیای دم حاضر به دریافت دیه بودند، اما مرد زندانی توانایی پرداخت ۲۰۰ میلیون تومانی که آن‌ها خواسته بودند را نداشت. در این شرایط بود که قاضی حسین‌پور به فکر فراهم کردن مبلغ دیه برای نجات جان این مرد افتاد و این قاضی خوش ذوق که به‌دلیل انجام کار‌های خیرخواهانه به چهره‌ای مردمی تبدیل شده بود، این‌بار هم فکر جالبی به سرش زد تا موجبات آزادی مرد زندانی را فراهم کند.
او که پیش از این باعث آزادی چند زندانی شده و به همین دلیل در یکی از برنامه‌های تلویزیونی به‌عنوان چهره مردمی انتخاب و به‌عنوان یادبود جامی به او هدیه داده شده بود، به این فکر افتاد تا این هدیه (جام) را بفروشد و با پول آن بخشی از دیه ۲۰۰ میلیونی مرد زندانی را فراهم کند.
از سوی دیگر حمید سوریان، قهرمان سابق کشتی و نایب‌رئیس فدراسیون کشتی کشور که از این ماجرا خبردار شده بود نیز تصمیم گرفت برای نجات مرد زندانی، دست به‌کار شود. او ۲ پیراهن تیم ملی را به اردو برد و از همه ملی‌پوشان کشتی خواست آن را امضا کنند. به این ترتیب قرار شد ۲ پیراهن و جام آقای قاضی تا پیش از اربعین برای آزادی زندانی مورد نظر، به فروش برسد.
زندگی را هدیه داده‌ام

خیری که دو پیراهن تیم ملی و تندیس آقای قاضی را خریداری کرده، مرد کارخانه داری است که سال‌ها در زمینه آزادی زندانیان فعالیت چشمگیری داشته است. او ۳۹ ساله و معتقد است که وقتی زندگی را به یک نفر هدیه می‌دهد، لبخند و رضایت خدا را در زندگی خودش حس می‌کند و بار‌ها نتیجه این کارهایش را در زندگی اش دیده است.

مرد خَیر که حاضر نیست نامش نوشته شود، می‌گوید: روز شنبه بود که گزارش فروش تندیس قاضی و پیراهن تیم ملی را در روزنامه خواندم و متوجه شدم که پول حاصل از فروش تندیس و پیراهن قرار است صرف آزادی یک زندانی شود که از ۱۱ سال قبل در زندان بوده است. همانجا بود که تصمیم گرفتم برای نجات این زندانی، تندیس و پیراهن را خریداری کنم؛ چرا که به‌نظرم اقدام جالب و تأثیر‌گذاری بود. مرد خیر به محض خواندن گزارش، با دادسرای جنایی تهران تماس گرفت و آمادگی خود را برای خرید پیراهن و تندیس اعلام کرد.
او می‌گوید: از قبل مبلغ ۲۵۰ میلیون تومان برای انجام کار خیر کنار گذاشته بودم که پس از خواندن این گزارش، به دلم افتاد که باید به این زندانی کمک کنم. ۲۰۰ میلیون تومان صرف نجات این زندانی شد و ۵۰ میلیون دیگر هم قرار است در پرونده‌ای دیگر و برای نجات یک زندانی دیگر مورد استفاده قرار بگیرد.

مرد خیر پیش از این نیز باعث آزادی یک نوجوان محکوم به قصاص از زندان شده و قرار است یک محکوم به قصاص دیگر را نیز تا پیش از اربعین از زندان آزاد کند. او می‌گوید: سال ۹۹ بود که متوجه شدم پسری در نوجوانی با فردی درگیر شده و ناخواسته باعث قتل وی شده بود. او در آستانه قصاص بود که بعد از رایزنی‌های فراوان اولیای دم رضایت دادند و او را در ازای پرداخت دیه بخشیدند.

پسر زندانی، اما توانایی پرداخت دیه را نداشت که وقتی ماجرای پرونده او را شنیدم پول دیه را فراهم کردم و او از زندان آزاد شد. فرد دیگر هم زنی است که دیروز شنیدم از ۱۵ سال قبل در زندان به سر می‌برد. او جان مردی را که قصد تجاوز به وی داشته را گرفته و اگرچه در ابتدا به قصاص محکوم شده بود، اما مدتی بعد حکم او شکسته شده و به خاطر دفاع مشروع به پرداخت دیه محکوم شد.

او توانایی پرداخت پول دیه را ندارد و به همین دلیل است که این همه سال از زندگی اش را پشت میله‌های زندان گذرانده است. اگر خدا بخواهد قرار است مبلغ دیه در پرونده را بپردازم تا موجبات آزادی او هم فراهم شود.

مرد خیر علاوه بر پرداخت دیه و آزاد کردن زندانیان، در زمینه ساخت مدرسه و احداث مرکز ترک اعتیاد و نجات معتادان نیز فعالیت دارد. او می‌گوید: شرکت و کارخانه من حدود هزار پرسنل دارد که آن‌ها هم در این کار خیر سهیم می‌شوند. به تازگی کار احداث یک مدرسه ۱۲ کلاسی در قرچک را به‌عهده گرفته‌ام و قرار است از پاییز کار ساخت آن شروع شود.

از طرفی پارسال در یک روز سرد زمستانی به خیابان رفته بودم که چشمم به چند کارتن خواب افتاد. از آن پس تصمیم گرفتم یک سالن برای معتادان بسازم تا شرایط ترک و خلاص شدن آن‌ها از مواد‌مخدر فراهم شود. به همین دلیل یک مرکز ترک اعتیاد در کهریزک وجود دارد که هزینه احداث سالن بزرگ و گسترده کردن بنای آن را به‌عهده گرفتم و در فرصتی کوتاه چندین معتاد در آن مرکز نگهداری شده و موفق به ترک مواد‌مخدر شده‌اند.

برچسب‌ها:

نظر شما