شناسهٔ خبر: 55938489 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جمله | لینک خبر

گزارش «جمله» از ماجرای نامه امام خمینی(ره) به میخاییل گورباچف آخرین رهبر اتحاد شوروی:

کمونیسم در موزه‌های تاریخ سیاسی

گورباچف از این نامه استقبال کرد و چند هفته بعد با اعزام «شوارد نادزه» وزیر خارجه وقت خود به تهران به نامه امام پاسخ گفت اما پاسخ او نشان داد که از درک عمق و کنه پیام معنوی امام عاجز است، 4 سال بعد تنها زمان کافی بود تا همان طور که رهبر فقید انقلاب پیش‌بینی کرده بود، بزرگترین داعیه‌دار کمونیسم جهان به موزه تاریخ برود!

صاحب‌خبر -

سرویس سیاسی

میخائیل گورباچف آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق روز گذشته درگذشت. بسیاری گورباچف را در ایران با نامه تاریخی امام خمینی(ره)
به وی می‌شناسند.

میخائیل گورباچف از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۱ رییس دولت اتحاد جماهیر شوروی بود و اتفاقاتی همچون شکست ارتش سرخ در افغانستان، حادثه چرنوبیل و فروپاشی دیوار برلین در دوران وی رخ داد.یکی از فرازهای مهم تاریخ روابط ایران و شوروی که نام گورباچف در آن به چشم می‌خورد، ماجرای نامه امام خمینی(ره) به رئیس اتحاد جماهیر شوروی است. یازدهم دی ماه ۱۳۶۷، رهبر بزرگترین انقلاب دینی جهان برای «میخائیل گورباچف» رهبر بزرگترین حکومت کمونیستی دست به قلم برد و در نامه‌ به آخرین رئیس‌جمهور اتحادیه جماهیر شوروی نوشت که «از این پس کمونیسم را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جست‌وجو کرد».امام خمینی در این نامه، آخرین دبیرکل حزب کمونیست شوروی را به بازنگری در اندیشه‌های الحادی کمونیسم فرا خواند و از او خواست که درباره اسلام تحقیق کند.گورباچف از این نامه استقبال کرد و چند هفته بعد با اعزام «شوارد نادزه» وزیر خارجه وقت خود به تهران به نامه امام پاسخ گفت اما پاسخ او نشان داد که از درک عمق و کنه پیام معنوی امام عاجز است، ۴ سال بعد تنها زمان کافی بود تا همان طور که رهبر فقید انقلاب پیش‌بینی کرده بود، بزرگترین داعیه‌دار کمونیسم جهان به موزه تاریخ برود!پیام تاریخی امام به گورباچف توسط هیأتی ۳نفره به سرپرستی آیت‌الله جوادی آملی در تاریخ ۱۳ دی به وی ابلاغ شد.ساعت یازده روز چهارشنبه چهاردهم دی‌ماه ۱۳۶۷، هیأت سه‌نفره ایران به‌همراه سفیر جمهوری اسلامی ایران در مسکو با رهبر شوروی دیدار کرد و در این ملاقات، افزون بر گورباچف، وزیر امور خارجه شوروی، مترجم و یک خبرنگار برای حزب گزارش تهیه می‌کرد.آن‌ها از هیأت ایرانی در کمال ادب و احترام استقبال کردند و پس از تعارفات معمول که نزدیک پنج دقیقه طول کشید، آقای گورباچف در ابتدا اظهار داشت «ما با داشتن تفکرات گوناگون می‌توانیم زندگی مسالمت‌آمیزی در کنار هم داشته باشیم و چون شما برای ابلاغ پیام مهمی آمده‌اید، وقت‌تان را نمی‌گیرم و فرصت را در اختیار شما می‌گذارم».از آنجا که مضمون پیام اهمیت زیادی داشت، با تأنی و جمله به جمله برای آنها خوانده می‌شد تا مطلب به‌خوبی منتقل شود حتی در مواردی نیز به‌درخواست مترجم، جمله تکرار می‌شد تا او مطلب را به‌درستی بفهمد و به آقای گورباچف منتقل کند. کار قرائت پیام و ترجمه آن یک ساعت به‌طول انجامید و در این مدت، گورباچف در کمال ادب گوش می‌داد و تنها در دو جای پیام، رنگ چهره‌اش تغییر کرد و صورتش سرخ شد؛ یک مورد آن در قسمتی از پیام بود که امام می‌فرماید: «دیگر کمونیسم را باید در موزه‌های تاریخی جهان بنگریم و…»، ایشان در خلال قرائت پیام نیز بعضی از مطالب را یادداشت می‌کرد و برخی از مطالب را نیز معاونان و دستیارانش یادداشت می‌کردند.همان‌گونه که گفته شد، پیام حضرت امام دعوت به اسلام بود و در آن از مسائل سیاسی چون قطع‌نامه یا آتش‌بس یا… سخنی به‌میان نیامده بود و فقط در جمله‌ای با اشاره به موضوع افغانستان فرمودند: «اگر شما اسلام را بشناسید، دیگر در مورد افغانستان این‌گونه نمی‌اندیشید و تجدیدنظر می‌کنید.»، این مطلب نیز به‌نوعی به همان عینیت سیاست و دیانت اشاره داشت که امام به‌خوبی
به آن وفادار بودند.
واکنش گورباچف
پس از اتمام قرائت و ترجمه نامه امام، آقای گورباچف ابتدا از این پیام تجلیل کرد و آمادگی خود را برای ارسال جواب ابراز نمود و اظهار داشت: “ما برخی از اشتباهات گذشته را ترمیم می‌کنیم که بار دیگر مبتلا نشویم و نیز در مورد آزادی ادیان، قانونی را در دست تصویب داریم” و نیز افزود: “همان‌گونه که در طلیعه سخن گفتم ما می‌توانیم با داشتن مکتب‌ها و افکار گوناگون در کنار هم زندگی مسالمت‌آمیز داشته باشیم.”، سپس ضمن بیان این نکته که “ما هم دارای مکتب، ایده و فکری هستیم”، با شوخی و خنده گفت: “معلوم می‌شود حضرت امام از ایدئولوژی ما خوشش نمی‌آید. آیا می‌شود ما نیز ایشان را به مکتب‌مان دعوت کنیم؟”، اما بعداً دوباره بر جدی نبودن سخن آخر خود تأکید کرد.پس از اتمام سخنان گورباچف، هیئت ایرانی از سخن او و از این‌که یک ساعت و اندی به پیام و ترجمه آن گوش داده بود، تشکر کرد. اما در مورد مهم‌ترین حرف آقای گورباچف یعنی عدم دخالت در امور داخلی یک کشور، این گونه پاسخ داده شد: “شما به‌عنوان رهبر شوروی آزاد هستید از اعماق خاک این کشور تا اوج آسمان‌های این مرز و بوم، هرکاری انجام دهید چون متعلق به شماست اما این رهبری الهی (یعنی امام) با آب و خاک و آسمان کشور شما کاری ندارد، بلکه روی سخن او با جان شماست. آقای گورباچف! شما بعد از مرگ مانند درختی هستید که پس از شصت یا هفتاد سال می‌خشکد و از بین می‌رود یا مثل پرنده‌ای که بعد از مدت‌ها در قفس را برای او باز می‌کنند و او
برای همیشه آزاد می‌شود؟