شناسهٔ خبر: 55919584 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

چنگ‌اندازی مجدد کیهان به صورت رسانه‌های داخلی

پیشنهاد مناظره به حسین شریعتمداری و محمد ایمانی

صاحب‌خبر -

یادداشت ویژه‌ی بخش تحلیلی انصاف نیوز: دولت‌های عربی جنوب خلیج فارس در خارج و حلقه‌ی کیهان و کاسبان تحریم و امنیت در داخل، با هرگونه توافقی میان ایران و کشورهای غربی مخالفند و هم‌صدا بر ضد برجام سخن می‌گویند، سم‌پاشی می‌کنند و دست‌شان که برسد، اقدامات عملی هم برای بایگانی‌شدن توافق خواهند داشت.

رویکرد کیهانیان و اسرائیلیان از نگاهی دیگر‌ هم به هم شبیه است؛ چه آنکه همان میزان که رژیم اسرائیل به‌دنبال برنامه‌های اسلام‌ستیزانه و مخالف با گسترش اسلام است، رویکرد کیهانیان نیز در سال‌های اخیر نه تنها پرِ کاهی به معنوی شدن مردم کمک نکرده، بلکه بخش قابل توجهی از آنان را نیز از باورهای مذهبی رانده است.

اما به واقع انگیزه‌های اسرائیل و کیهان در موضوع مخالفت با برجام چیست؟ این انگیزه‌ها در مخالفت با توافق گرچه متفاوت به نظر می‌رسد اما از یک ریشه است؛ توافق ایران و غرب، سکه‌ی مظلوم‌نمایی آنان را از رونق می‌اندازد و امکان کاسبی با امنیت (منطقه برای اسرائیل و کشور برای کیهان) را از آنان سلب می‌کند. برای همین هم هست که شاهد دور تازه‌ای از تحرکات مخالفان برجام در داخل و خارج هستیم.

درباره‌ی تحرکات اسرائیل به اندازه‌ی کافی اطلاع‌رسانی شده اما فعالیت‌های کیهان کمتر از این منظر زیر ذره‌بین رفته است. به نظر می‌آید میان بالا رفتن احتمال توافق و لجن‌پراکنی کیهان علیه رسانه‌های داخلی، که عمدتا منتقد دولت «مهرورزی» محمود احمدی‌نژاد و دولت «مردمی» سیدابراهیم رئیسی بوده‌اند، ارتباط مستقیم وجود دارد.

کیهان که جز معدودی آن را به‌عنوان یک رسانه نمی‌خوانند و نمی‌دانند عصبانی‌ست و این عصبانیت ریشه‌هایی دارد. یکی از ریشه‌های عصبانیت کیهانِ شریعتمداری که وجهی از آن را در پرخاش به همکاران خود در رسانه‌های داخلی می‌بینیم به تصمیم نظام برای احیای برجام بازمی‌گردد. هر چه به پیش آمدیم تصمیم‌گیران بیشتر از قبل به اهمیت حیات و احیای این توافق پی برده‌اند و گام نهادن آنان در چنین مسیری برای کیهانی که حتی در این روزها هم همچنان برجام را خسارت محض می‌داند مایه‌ی عصبانیت است.

علت دیگر عبور بی سر و صدای رئیسی از تفکر کیهانی در عرصه‌ی دیپلماسی است؛ آنان که از «خُرد کردن دهان کسی که از مذاکره با آمریکا حرف بزند» سخن می‌گفتند و رئیس‌جمهور فرانسه را «ابلیس پاریس» می‌خواندند حالا از رد و بدل کردن پیام و پیشنهاد میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده می‌گویند، «فعلاً» به مذاکره‌ی غیرمستقیم با آمریکا رضایت داده‌اند و خبر گفت‌وگوی ۱۲۰ دقیقه‌ای «آیت‌الله دکتر رئیسی» با همان که «ابلیس پاریس» می‌خواندند را به‌عنوان خبری مهم در حوزه‌ی فعالیت‌های دیپلماتیک دولت سیزدهم در بوق و‌ کرنا می‌کنند.

ریشه‌ی سوم عصبانیت هم خلق‌وخوی انحصارگری‌ست که در میان کیهان‌نشینان به اصل لایتغیر تبدیل شده است. در روزگاری که «هر فرد یک رسانه است» و دیگر امکان سانسور خبری در عمل از میان رفته است انحصارگرایی مطلوب اهالی کیهان نفس‌های آخر خود را می‌کشد و شنیده شدن صدای ناقوس مرگ این ایده‌ی کیهانی برای آنان که سینه‌چاک انحصار و هر نوع نگاه استبدادی‌اند عصبانیت هم دارد!

راه پیشنهادی ما به اهالی کیهان از جمله آقایان حسین شریعتمداری و محمد ایمانی، این است که دست از انحصار و حق مطلق‌انگاری خود بردارند و به «معجزه‌ی گفت‌وگو» ایمان بیاورند؛ به‌جای نوشتن یادداشت‌های سریالی اخیر علیه رسانه‌های «دیگر» و اینکه گزینه‌ی داغ درفش را پیشنهاد دهند، حضور در میز مناظره را بیازمایند.

در باره‌ی این پرخاشگری اخیر کیهان‌نشینان  فرضیه‌هایی را هم می‌توان مطرح کرد:

۱. فرضیه‌ی نخست آنکه شاید آنان مشغول بیان آرزوهای خود برای برخورد با رسانه‌های رقیب باشند و از آنجا که گوش شنوایی برای پذیرش نجواهای یواشکی‌شان در نهادهای مسئول نیافته‌اند در حال واگویه کردن آن برای مخاطبان‌شان هستند!

۲. فرضیه‌ی دوم مقدمه‌چینی برای برخورد سخت با رسانه‌های جریان میانه‌رو است؛ کاری که خبرگزاری اصولگرای فارس در انجام آن سابقه‌ی مشعشعی دارد. به این معنا که جماعتی برای آغاز برخوردهای زنجیره‌ای با یک قشر خاص (در اینجا رسانه‌های اصلاح‌طلب و‌ میانه‌رو) نیاز به موج‌سازی رسانه‌ای دارند تا بخشی از افکار عمومی و حتی تصمیم‌گیران موثر کشور در هنگام برخورد با آن قشر، از قبل «توجیه» شده باشند!

۳. فرضیه‌ی سوم هم می‌تواند این باشد که کیهان‌نشینان دلواپس سرخوردگی اقلیتِ اقلیت هستند؛ آنها که انتخاب چهر‌ه‌ای مثل سیدعباس صالحی برای مدیرمسئولی موسسه‌ی اطلاعات از سوی رهبری را هم برنمی‌تابند و در این نگرانی هستند که «نکند نظام کوتاه آمده باشد»، ممکن است این سروصداها و پرخاشگری‌ها که طبق معمول اتهام‌زنی‌های بی سند و مدرک هم چاشنی آن است برای تشفی خاطر هوادرانی از این جنس باشد!

اما نتیجه‌ی چنین رفتاری از سوی کیهان‌نشینان چه خواهد شد؟

برای پاسخ به این پرسش نیازی به کنکاش و بررسی چندانی نیست و تنها کافی‌ست سال‌های گذشته را به خاطر بیاوریم که چگونه همین تفکر خسارت‌بار، مرجعیت رسانه‌ای را به خارج از کشور اهدا کرد.

نتیجه‌ی دیگرِ عمل به توصیه‌های کیهانی نمایش بیش از پیش شکاف میان عملکرد مسئولان با آرمان‌های مردم در انقلاب خواهد بود.

و سومین نتیجه‌ی اجرای خواسته‌های کیهان از سوی نهادهای مدنظر، سرخوردگی و حذف فعالان رسانه‌ای است که نه تمایلی به عبور از چارچوب‌های قانونی دارند و نه اهل بله‌قربان‌گویی‌هایی که مورد پسند کیهان‌نشینان است، هستند.

سخن آخر آنکه چه بخواهیم چه نه، در میان بخشی از جامعه حسین شریعتمداری و کیهانِ او «سخنگوی نظام» دانسته و نامیده می‌شود، از همین رو ممکن است در ذهن برخی چنین رفتار و گفتاری به پای بزرگانی نوشته شود که در مقام مخالفت با برخوردهای سلبی در حوزه‌ی فرهنگی و اجتماعی سخن‌ها گفته‌اند. از این رو، امید است که بزرگان نظام در مواجهه با این سخنگویِ بد صدا تدبیری بیندیشند که گفت: «گر تو قرآن بر این نمط خوانی / ببری رونق مسلمانی»

انتهای پیام

نظر شما