زیرا این عنوان تمام زوایای امر را بر خواننده مکشوف میدارد. تبلور حقایقی که پشت پرده نهان مانده و آشکارسازی اهمیت پردازش موضوع بر همگان بهگونهای که با بیانی منطقی و منصفانه در پی دستیابی به راهبردی برای گذر از چالشهای پیش رو باشیم. سالیان سال است که مشکل رهایش سگهای ولگرد و جولان آنها در نواحی شهری و برون شهری (به ویژه مبادی ورودی شهرها) از دغدغههای مهم شهروندان، برنامهریزان شهری و مدیریت شهری بوده و گویا هنوز اولویتهای اجرایی مسئله برای برخی از ارگانها و نهادهای ذیربط همچنان در مراحل ارزیابی مقدماتی میباشند. به ویژه در نیمه دوم دهه 90 هجری شمسی، این چالش به تدریج از مبادی شهری به درون محلات شهری گسترش یافته و یافتن راهکاری قابل اجرا و بلند مدت برای آن به یکی از ضرورتهای توسعه پایدار شهری مبدل شد. رشد تصاعدی تعداد سگهای ولگرد و بدون صاحب که کسی عهدهدار مسئولیت پایش، نگهداری، عقیمسازی یا انتقال آنها به محیط زیست جانوری نمیباشد
در کنار افزایش موارد ایجاد رعب و وحشت و حمله گزنده آنها برای شهروندان بیدفاع که در مواردی سبب ابتلا به هاری و تحمل آسیبهای بدنی و حتی مرگ شهروندان شده است، نشانگر اهمیت پردازش به موضوع تعیین تکلیف قانونی آنها میباشد. اتخاذ برخی رفتارهای فرا قانونی و یا موقتی و جزیرهای نه تنها راهکار محسوب نمیشود که بدلیل تحریک گروههای مدافع حقوق حیوانات میتواند پاک کردن صورت مسئله به شمار آید. چند سال پیش در مقالهای در یکی از روزنامههای وزین و سراسری کشور عزیزمان در خصوص چالشهای ناشی از رهایش وعدم پایش سگهای ولگرد و دیگر جانوران موذی یا جانوران دارای رفتارهای کنترل نشده مطالبی نگاشتم. در آن مقاله به انتقال سگهای ولگرد به محیط طبیعی و زادگاه اصلی خودشان تاکید نمودم. زیرا این جانوران به دو دسته تقسیم میشوند دستهای که شناسنامه دار بوده و دارای اصالت و مالک مشخصی میباشند و مالک آنها موظف است طبق قانون مسئولیتهای بهداشتی - درمانی و هزینههای نگهداری و تغذیه آنها را متقبل شود و به آنها آموزشهای لازم را در خصوص مواجهه با شهروندان بدهد. در صورت وقوع هرگونه رفتاری از طرف حیوانات شهری و خانگی شناسنامه دار که با انتقال بیماری به دیگر شهروندان یا ایجاد فضای رعب و وحشت یا صدمه دیدن دیگر شهروندان شوند، مالک یا مالکان جانوران خانگی نسبت به رفع آسیب تحمیل شده و جبران غرامت مالی و معنوی ناشی از رفتارهای جانور یا جانوران تحت تملک خویش دارای مسئولیت کامل میباشند. و این وظیفه مراجع ذی صلاح و ارگانهای مرتبط است تا ضمن اخذ تعهد از مالک یا مالکان این جانوران، آنها را به قبول مسئولیتهای اجتماعی خویش واقف و موظف نمایند. معالاسف نبود قانون جامع حفاظت متقابل از حقوق شهروندان و جانوران در برابر یکدیگر شاهد وقوع حوادثی میباشیم که در آنها حقوق یکی از طرفین ضایع میشود. به عنوان مثال
کودکی که در حمله سگهای ولگرد آسیب دیده باید چگونه و از چه طریقی خسارتهای مادی و معنوی تحمیلی بر وی جبران شوند؟ چه کسی و چگونه هزینههای درمانی جسم و روح وی را تامین مینماید؟ . لیکن در خصوص جانوران ولگرد که نه منبع تغذیه بهداشتی دارند و بیشتر از زبالهها یا دور ریز غذای شهروندان تغذیه مینمایند و نه مالکی که بتواند آموزش آنها را برعهده گرفته و نیازهای بهداشتی آنها را برطرف نماید و نه جا و مکانی مناسب برای استراحت و بیتوته دارند، بنابراین اینگونه جانوران بلاصاحب که در سطح شهرها پرسه میزنند و گاهی اوقات به دلایل فطری خویش رفتارهای غریزی خاصی از آنها سر میزند که سبب ایجاد جو رعب و وحشت برای شهروندان شده و امکان صدمه دیدن ساکنان محلی نیز وجود دارد و البته آنها برای زندگی شهری با مشخصات فعلی آمادگی ندارند و این امر متوجه فرد یا افرادی است که بدون قبول مسئولیتهای اجتماعی خویش، اصرار بر نگهداری اجباری این موجودات در زیستگاهی غیر از زیست بوم واقعیشان را دارند. جدای از دیدگاه فرهنگی و تنوع دیدگاههای فرهنگی در جوامع مختلف و موج تجدد گرایی که مبلغ همزیستی با سگ میباشند از نظر علمی کارشناسان علیرغم پذیرش اینکه جانوران شهری و خانگی (در برخی از جوامع) دارای استعداد بالای آموزشپذیری و تقلید رفتارهای انسانی میباشند لیکن رفتارهای مقلدانه آنها هرگز مانع از بروز رفتارهای پرخاشگری و ناهنجاری ناشی از اجبار به زیستن در زیستگاه دیگر نمیباشد. آنها بسیاری از رفتارهای صاحبان خویش را تقلید نموده یا حتی شبیهسازی مینمایند. نسبت به مالکان خویش دارای حس وابستگی میباشند. از سوی دیگر متغیرهای محیطی و تغییرات زیستگاهی به شدت بر رفتارهای آنها موثر میباشند. رفتار یک سگ تنها با رفتار گله سگها دارای تفاوتهایی میباشد. آلودگی صوتی ناشی از تردد خودروها در اتوبانها بر سیستم عصبی جانوران به شدت اثرگذار بوده و سبب بروز ناهنجاریهای رفتاری مانند حملهور شدن به خودروها و شهروندان میشود. برخ از این جانوران به دلیل حوادث پیش آمده یا ذهنیت سیال خویش نسبت به برخی خودروها با رنگ خاص، برخی شهروندان با لباس خاص یا تردد برخی از شهروندان در امکان خاص تحریک شده و اقدام به تهدید و گاهی حمله به اجسام و اشیاء و شهروندان مینمایند. بر این اساس تاکید بسیاری از کارشناسان در خصوصعدم تناسب محیطی زیست انسانی با ضروریات حیات جانوری برجسته میشود. محیط زیست انسانی جایگاهی برای زیست انسانها بوده و جایگاه مطلوبی برای بهره کشی اجباری از جانوران نمیباشد. شاید روزگاری گروههای طرفدار حقوق حیوانات همان گونه که بهره کشی از جانوران در نمایش سیرکها را غیر اخلاقی میدانند، اجبار جانوران به زندگی در محیطهای آپارتمانی و فضای کالبد شهری را نیز غیر اخلاقی بدانند. جانوری که آزاد آفریده شده تا در محیطهای طبیعی به زیستاش ادامه بدهد مجبور است در خرابههای شهری یا فضای سبز محدود شهری بیتوته نماید یا برای لذت برخی افراد در ازای جای خواب و سیر شدن در آپارتمانهای کم وسعت به اسارت درآید. قضاوت با شماست و کارشناسان متخصص پاسخ خواهند داد. فرصتی که در این مختصر مجال نمیگنجد. نگهداری حیوانات اهلی در روستاها که همجواری با محیط زیست جانوران دارد و همزیستی آنها در شرایط بهداشتی و همکاری با کشاورزان و دامپروران از جنس دیگری است. حیوانات اهلی مفید علاوه بر آنکه سهمی در چرخه تامین غذای انسانها دارند منبع درآمد پایداری نیز برای روستائیان محسوب میشوند. بیماریهای مشترک میان انسان و دام که بیش از 40 نوع بیماری را در بر میگیرند نیز با روشهای کنترلی مانند انجام دستورالعملهای بهداشتی و واکسیناسیون دامها زیر نظر دامپزشک تا حد زیادی قابل پیشگیری میباشند. در صورت پیدایش بیماریهای واگیردار دامی نیز امحاء دام و طیور آلوده شده در دستورکار دامپزشکها قرار میگیرد تا مانع از گسترش دامنه شیوع بیماریها شوند. حال آنکه برای کنترل بیماریها و درمان سگهای ولگرد نیازمند نظارت جامع پیشگیرانهای میباشیم. در این میان برخی جانوران نیز مانند سگها و گربهها علی رغم اینکه درآمدزایی اقتصادی برای روستائیان ندارند اما از دیر باز نوعی از همزیستی مسالمتآمیز را با انسانها تجربه کردهاند و حتی در برخی از جوامع به درون خانههای شهروندان نیز راهی یافته اند. در دهههای اخیر نیز ظهور نوعی از تجدد گرایی تحت عنوان مهربانی با حیوانات در برنامههای رادیویی و تلویزیونی و اخیراً در رسانههای اجتماعی و شبکههای مجازی توسط برنامهریزان و برنامه سازان پس و پیش پردهها در حال تبلیغ و تملق میباشد و هدف اصلی آن تعمیق سگ زیستی و گربه زیستی در میان خانوادههای شرقی میباشد. سیر فزونی بخش این تبلیغها به گونهای است که برنامههای ویژهای برای مدتهای مدید به تشریح روابط افراد با حیوانات خانگی آنها اختصاص یافته و حتی در این برنامهها اصرار عجیبی بر پذیرش حیوان به عنوان عضوی از اعضای خانواده و یا جایگزینی برای فرزندآوری مطرح میشود. با توجه به تنوع سلایق شخصی و کم رنگ شدن تمایل به تشکیل خانواده و فرزندآوری در برخی از جوامع مدرن امروزی و سوق یافتن انسانها به درون گرایی و تنهایی افراطی، همزیستی با سگها و گربهها نسخهای است که اطبای رسانهای و کارشناسان آنها برای نسل نو میپیچند و البته اینکه این جایگزینها که عمر کوتاهی هم دارند چگونه رهیافتی برای بشر معاصر میباشند خود جای بسی سوال است و قضاوت با خواننده است. مدافعان رسانهای حیوانات گاهی اوقات مهربانیهای ظاهری و عنصر آموزش و وفاداری را در همزیستی سگی و گربهای برجسته مینمایند حال آنکه تغذیه اجباری و یکنواخت جانوران با غذاهای فرآوری شده خود نوعی اجحاف در حق جانوری است که اقتضای طبیعیاش آزاد زیستن و کسب غذای دلخواه منطبق با غریزهاش از دامن طبیعت میباشد. اگر در تحقیقات دانشمندان مشخص شود جانورانی که در فضای کالبدی شهرها و در آپارتمانهای کوچک به اسارت گرفته شدهاند در محیط طبیعی مدت بیشتری عمر میکنند آیا بازهم تجویز نسخه زندان شهری و بهره کشی از آنها در دستورکار برخی مدعیان حقوق حیوانات قرار میگیرد؟ . آیا ادعای شبیهسازی محیط زیست طبیعی با محیط زیست انسانی برای نگهداری از جانوران خانگی قابل بررسی و راستی آزمایی میباشد؟ علاوه بر تمایل به تغییرات فرهنگی و همشکل کردن همه فرهنگها و سود سرشار اقتصادی حاصل از تغذیه و نگهداری و هزینههای جانبی همزیستی انسان با جانوران خانگی باید حقایقی در پشت پرده باشد که همچنان مکشوف نشده اند. جدای از تفاوتهای فرهنگی و جدای از مسائل اقتصادی سگ و گربهپروری و جدای از نحوه پذیرایی و نظرات و دیدگاههای موافق و مخالف نگهداری جانوران خانگی که خارج از مجال این مقال است، یافتن راهکاری برای تامین امنیت شهروندان در برابر سگهای ولگرد به حداقل رساندن مخاطرات ناشی از همزیستی اجباری با آنها و یافتن راهکاری برای غلبه بر خودخواهی بشر در به اسارت کشیدن و بردگی و بهره کشی غیر عقلانی از جانوران میباشد. در کشورهای ینگه دنیا که قرن هاست همزیستی مسالمتآمیز با جانوران شهری (سگ و گربه و...) برقرار میباشد، قوانین سخت گیرانه و نظم مشخصی هم وجود دارد. بنابر گزارشهای متعددی سالانه هزاران سگ شناسنامه دار یا ولگرد دلیل تهدید امنیت عمومی توسط پلیس از پای در میآیند و صاحبان سگهای شناسنامه دار موظف به قبول تعهدات کامل خویش در برابر هرگونه شکایت مطرح شده از طرف شهروندان در خصوص رفتارهای آزاردهنده یا تهدیدکننده سگهای خویش میباشند و در صورت بروز جراحت بدنی و عوارض ناشی از آن که سگهای شناسنامه دار عامل آن حادثه باشند، مالکان آنها در برابر احکام سنگین دادگاهها و جبران خسارتهای مادی و معنوی به وجود آمده مسئول شناخته میشوند. در سایر کشورها و جوامع نیز افرادی به جهت تظاهر به روشنفکری در منظر دیگران و مدگرایی و مدرن نمایی و جبران خلاهای عاطفی و... اقدام به سگ گردانی و سگپروری میکنند که چنانچه این جانوران خانگی تحت نظر دامپزشک بوده و سلامت و بهداشت آنها تایید شده و مسئولیت نگهداریشان را مالکان آنها پذیرا باشند و در صورت بروز مخاطراتی مانند جنون لحظهای و گازگرفتگی و دریدگی اعضاء و جوارح بدن رهگذران صاحبان قانونی آنها تحت محاکمه و جبران خسارتها قرار گیرند، در محدوده قانون و مطابق با مصوبات قانونی میتوانند عمل نمایند. بنابر مستنداتی که وجود دارد سگهای ولگرد عامل برخی از حملههای جنونآمیز منجر به ابتلا به هاری و جراحتهای بدنی و حتی مرگ ناشی از گزیدگی و پارگی رگها و ماهیچهها در شهروندان بیدفاع شده اند. با رشد تصاعدی جمعیت سگهای سرگردان که بدون منبع غذایی و سرپناهی در محلات شهری پراکنده میباشند و هیچ کس مسئولیت نگهداری آنها را برعهده نمیگیرد و به ویژه در ساعات اولیه و ساعتهای پایانی شب در نواحی شهری جولان میدهند. در کوچه پس کوچههایی که تراکم و تردد انسانی نزدیک به صفر میباشد حضور قابل توجه سگهای ولگرد مشهود میباشد. شواهد و قراینی وجود دارد که رفتارهای گلهای سگهای سرگردان با یک قلاده سگ تنها متفاوت بوده و احتمال بروز رفتار تهاجمی گله سگها در مواجهه با کودکان و سالخوردگان و دیگر شهروندان بیدفاع افزایش مییابد. رفتارهای غریزی و ذاتی گله سگهای ولگرد بدون توجه به تردد شهروندان پیرامون آنها میباشد. از سوی دیگر متغیرهای فصلی و آب و هوایی و گرمایش و سرمایش جوی بر رفتارهای تهاجمی سگهای ولگرد موثر میباشند. بسیار مشاهده شده که با گرم شدن هوا و به ویژه در شرایط وقوع شرجی و افزایش درصد رطوبت هوا، پرخاشگری سگها و رفتار تهاجمی آنها در مواجهه با خودروهای عبوری و افراد پیاده به شدت افزایش مییابد. یکی دیگر از متغیرهای اثرگذار بر شکلگیری رفتار تهاجمی اینگونه جانوران، احساس گرسنگی و عدم یافتن غذا میباشند. در صورتی که جانوران ولگرد برای مدتی به منابع مناسب غذایی دسترسی نداشته باشند با رفتار خویش از شهروندان غذا مطالبه میکنند. تنوع منابع غذایی و غذارسانی به سگهای ولگرد نیز یکی از عوامل افزایش جمعیت آنها در نواحی شهری میباشد. تلاش برای خودنمایی و خروج از انزوا به ویژه زمانی که جانوران بلاصاحب در محیطهای کم تراکم و کم تردد پرسه میزنند ممکن است سبب بروز رعب و وحشت در شهروندان شود حال آنکه سگ ولگرد به قصد حمله یا بدون قصد حمله به فرد نزدیک شده باشد. طراحی شهرهای هوشمند 15 و 30 دقیقهای که مبنای آن تحرک بیشتر شهروندان و انجام امور روزانه از طریق پیاده روی در سطح محلات شهری میباشد و بسیاری از کارشناسان مدیریت شهری و برنامهریزان توسعه شهری برای حفظ سلامتی شهروندان بر تحقق آن تاکید دارند در صورتی محقق میشود که شهروندان در نواحی شهری امنیت پیاده روی داشته باشند، اما تعدد مراکز تجمع و گلههای سرگردان سگهای ولگرد مانع از تحقق پیاده روی امن میشود. شهروندانی که ترس و ناامنی ناشی از نزدیک شدن و احاطه شدن توسط سگهای ولگرد را درک کرده باشند یا بر اثر حمله سگ یا تظاهر به حمله سگهای ولگرد دچار آسیبهای ذهنی و جسمی شده باشند تا مدتها باید تحت درمان روانشناسی غلبه بر ترس از مواجهه مجدد با جانوران شهری قرار گیرند. شهروندی که در ساعتهای پایانی روز و در تاریکی خیابان قصد عزیمت به منزل شخصی خویش را داشته و در نزدیکی محل سکونتاش با تجمع سگهای ولگرد روبرو شده با ارسال تصاویر و گرفتن فیلمی از تعدد سگهای ولگرد و بیتوته آنها در مسیر تردد خویش و اشتراک تصاویر در فضای مجازی از دیگر شهروندان افراد مسئول در این امر، چگونگی امکان ورود به منزل یا خروج از منزل خویش را با وجود آن همه سگ ولگرد سوال میکند. از طرفی کشتار جانوران بلاصاحب نیز رویکردی موقتی و غیر اخلاقی میباشد. کشتار این موجودات دارای جان و درک و شعور و سپس رهاسازی اجساد آنها در گوشهای از بیغولههای اطراف شهر و یا رها کردن آنها با دست و پای بسته و یا خوراندن و تزریق سم یا غذای مسموم به آنها از نظر اخلاقی، وجدانی، عرفی و دینی و عقلی اقدامی ناپسند و کاری عبث و بیهوده بوده و از سوی هیچ مرجع قانون مداری نسخهای برای این گونه اقدامات تجویز نمیشود. یک راهکار جامع پس از تنظیم و تدوین قانون کامل مسئولیتپذیری نگهداری سگهای شناسنامه دار و مهار و کنترل سگهای ولگرد و جرم انگاری برای مالکان بیتوجه و ضرورت جبران خسارتهای تحمیلی به شهروندان، برگزاری نشستهای هم اندیشی و هم افزایی و تشکیل کارگروهی مشترک از طرفداران حقوق حیوانات و فعالان این عرصه با نهادهای قانونی ذی صلاح در این حوزه و شنیدن نقطه نظرات و طرح دیدگاهها تا رسیدن به نتایجی مطلوب و قابل قبول میباشد. رسیدن به تفاهمی پایدار در زمینه عقیمسازی و انتقال آنها به محیط زیست مناسب یا نگهداری در پناهگاههای بهداشتی و یا هر راهکار معقول دیگری که مورد توافق طرفین باشد. از یاد نبریم اگر چالش کنونی به بهترین نحوی پایان نپذیرد هر لحظه امکان دارد شهروند دیگری مورد حمله سگهای ولگرد قرار گرفته و مجروح و دچار نقص عضو شده یا جان بسپارد. راهکاری پایدار که ضمن احترام به دیدگاه طرفداران واقعی حقوق حیوانات و تلاش برای بهبود شرایط نگهداری این موجودات مستعد و آموزش پذیر، ضامن جان و سلامتی شهروندان نیز باشد. شنیدن خبر غمانگیز درگذشت یکی از اساتید دانشگاه در یکی از کلانشهرها براثر حمله سگهای ولگرد، تهاجم گلهای خونین سگهای ولگرد به کودکان و نوجوانان و کندن گوش و زخمی کردن بدن آنها و حتی جراحاتی عمیق که بدلیل پارگی رگهای حیاتی سبب فوت کودکان و نوجوانان میشود. حملهور شدن گلهای سگها به زن جوان بیدفاع در خیابانهای خلوت یکی از شهرهای استان خوزستان و فوت ایشان یا تهاجم گلهای سگهای ولگرد به خانوادهای یزدی که در پارک نشسته بودند و صدها خبر ریز و درشت دیگری که گاه و بیگاه رسانهای میشوند و یا در سکوت خبری پنهان میمانند. این مقال بدون هیچ گونه هدفی در انتقاد یا تخریب دیدگاههای متفاوت و گاه متناقض شهروندان در خصوص همزیستی با جانوران شهری و یا برجسته نمایی واقعیت تلاش دارد تا با یافتن راهکاری ماندگار و دائمی از حجم اخبار دردناک و جانکاه ناامنی شهروندان بدلیل هجوم سگهای بلاصاحب کاسته شده و این چالش مرتفع گردد. یکی از اهداف پردازش اخبار ناشی از وقوع اینگونه حوادث، شفافسازی موضوع و شناخت ضرورتها میباشد. درک اصل قضیه بسیار ارزشمند است و هرگونه سوء تفاهم احتمالی را بر طرف مینماید. زیرا هم این موجودات زبان بسته با ویژگی آموزشپذیری بالا نیازمند جا و مکان و تغذیه مناسب در محیطی امن میباشند که با فطرت و غریزه آنها همخوانی کامل دارد. هم شهروندان حق دارند بدون ایجاد مزاحمت سگهای ولگرد در سطح شهرها تردد نمایند. بنابراین همچون مقالهای که پیشتر نگاشتم با ادای احترام به همه نظرات و دیدگاههای موجود و به ویژه دیدگاههای کارشناسی، نظر شخصی بنده این است که به جای آنکه این موجودات صاحب جان و دارای شعور و استعداد در زبالههای شهری و میان انبوهی از پسماندهای غیر بهداشتی بدنبال غذا باشند و در فضای کالبدی نامتجانس شهری که با فضای غریزی و ذاتی زیستگاه آنها فاصله بسیار دارد تحت انواع تنشهای عصبی قرار گرفته و به عنوان مثال در صورت مواجهه با متغیرهای فصلی (شرجی محیطی و سوز سرما و...) حس پرخاشگری و تهاجمی آنها علیه شهروندان بیدفاع تحریک شود و فضای دلهرهآوری برای شهروندان به وجود آورند، پس از عقیمسازی به محیط زیست مطلوب جانوری مانند جنگل ها، مراتع و
سبزه زارها و... منتقل شوند یا به پناهگاهی مشابه زیستگاه خویش که امکان تامین غذا و امنیت خویش را بازیابند.
نیما نعمتی - کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری و توسعه پایدار
نظر شما