آیت الله ابوالقاسم علیدوست، رئیس انجمن فقه و حقوق حوزه علمیه قم گفت: واقعا برخی ورودها خودش مصداق منکر است. من ابدا مثل برخی ها نمی خواهم کل قضیه را زیر سؤال ببرم ولی این نکته هست که با بعضی مسائل باید دقیق تر برخورد شود. این ساده انگاری ها لطمه می زند و بعضی وقت ها کار به جایی می رسد که اگر میلیاردها دلار یا تومان خرج می شد میسر نبود که یک مسأله را این طور خراب کرد. به تعبیری چنان بد دفاع می شود که کار ضایع می شود و از بین می رود.
به گزارش جماران، رئیس انجمن فقه و حقوق حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه امر به معروف و نهی از منکر کارگزاران توسط مصلحان جامعه در رأس هرم امر به معروف ها و نهی از منکرها است، گفت: ببینید یک حکم مسلم الهی در مورد حجاب به چه دست اندازی افتاده که در لجبازی و سیاسی شدن از آن چه چیزی در بیاید. کسی نمی تواند بگوید حجاب از احکام ضروری اسلام نیست؛ ممکن است کسی که خودش باید از یک سری منکرات نهی شود عهده دار کار شود. بنابر این، ما باید هیچ منکری را جانشین هیچ منکری نکنیم و نباید به بهانه اینکه این منکر اصلی است منکر دیگری را در پوشش قرار دهیم.
محورهای گفت و گو با آیت الله ابوالقاسم علیدوست را در ادامه می خوانید:
_ اینکه یک عده دیگران را امر به معروف و نهی از منکر کنند و حاکمیت هم وارد شود و شهروندان را امر به معروف و نهی از منکر کند، یک نکته اساسی اینجا مغفول می ماند و آن «امر کارگزاران به معروف» و «نهی کارگزاران از منکر» است. ما این را توجه نمی کنیم که در واقع امام حسین(ع) می خواهند کاخ یزید و بنی امیه را امر به معروف و نهی از منکر کنند. آنچه که بعد از پیامبر(ص) رخ داده و ام المصائب بوده را امام می خواهند امر به معروف و نهی از منکر کنند. یکی از کارهایی که حاکمیت باید انجام دهد این است که زمینه نصیحت به ائمه مسلمین پیاده شود؛ که در قالب امر به معروف و نهی از منکر خودش را نشان می دهد.
به موازاتی که مردم امر به معروف می شوند باید کارگزاران نظام هم امر به معروف شوند
لذا اشکال ندارد که تلویزیون، ائمه جمعه و مسئولان کشور از امر به معروف و نهی از منکر بگویند اما به موازاتی که توده مردم امر به معروف و نهی از منکر می شوند باید کارگزاران نظام هم امر به معروف شوند. یعنی اصلا باید سیستمی تعریف شود که کارگزار نتواند منکری را انجام بدهد و یا اگر انجام داد، نهی از منکر شود. تا ما به صورت نهادینه به اینجا نرسیم فکر می کنم شیرینی و لطافتی که امر به معروف و نهی از منکر دارد خودش را نشان ندهد.
نکته دوم این است که این روزها خیلی بحث از امر به معروف و نهی از منکر می شود. آقایی هم در یکی از درس ها گفت تا وقتی به زخمی شدن نکشد اشکالی ندارد و همه موظف هستند؛ اجماعی هم نقل می کنند که باید بحث کرد. مسأله امر به معروف و نهی از منکر بسیار ظریف است. قرآن با این دو نهاد دو نوع برخورد می کند؛ یک جا می فرماید امر به معروف و نهی از منکر کنید اما یک وقتی نهاد امر به معروف را مطرح می کند. نکند ما به خاطر ساده انگاری و جهل این دو نهاد را به جایی برسانیم که متأسفانه از مسیر خودش خارج شود. لذا گاهی باید امر به معروف و نهی از منکر نهادینه شود.
من وارد مطلب سوم می شوم که بعضی وقت ها واقعا باید از برخی ها خواست که ورود نکنند. چند روز پیش یکی از وکلای محترم از من سؤال کرد در وضعیتی که الآن کشور دارد، باید چه کرد؟ من گفتم اول بیا روی کارهایی که نباید کرد صحبت کنیم. چه نباید کرد و چه کسانی نباید حرف بزنند و کار کنند؟ البته بعد هم درست، دغدغه مند، غیرتمندانه و عزتمندانه بپردازیم به اینکه چه کار باید کرد.
لذا واقعا برخی ورودها خودش مصداق منکر است. من ابدا مثل برخی ها نمی خواهم کل قضیه را زیر سؤال ببرم ولی این نکته هست که با بعضی مسائل باید دقیق تر برخورد شود. این ساده انگاری ها لطمه می زند و بعضی وقت ها کار به جایی می رسد که اگر میلیاردها دلار یا تومان خرج می شد میسر نبود که یک مسأله را این طور خراب کرد. به تعبیری چنان بد دفاع می شود که کار ضایع می شود و از بین می رود.
در هر حال، امر به معروف و نهی از منکر دو نهاد مقدس و ضروری است. البته باید شرایطش در نظر گرفته شود و باید اولویت بندی شود. هیچ کس نباید از این دو نهاد در حاشیه امن قرار بگیرد.
بعضی امر به معروف ها ، نشود بهتر است
چرا امام حسین(ع) فرمودند امر به معروف از جهاد بالاتر است و کدام امر به معروف از جهاد بالاتر است؟ آیا به قول شهید مطهری همین مسائلی که حول دکمه و پیراهن و موی مردم می چرخد می تواند از جهاد بالاتر باشد یا چیزی که حضرت رسول(ص) فرمود «کلمه حق در برابر پادشاه ظالم» است؟
این نهادها تعبدی نیست و تابع آثار است. اولا مگر جهاد مصداقی از نهی از منکر نیست؟! اگر جهادی باشد که مصداق دفع منکر نباشد ما آن را جهاد نمی دانیم و کشتار می دانیم. یا جهادی که به قصد هدایت و دلالت باشد، مگر از امر به معروف و نهی از منکر جدا است؟! در کلمه صحبت نکنیم که یک وقت کسی برای من لغت بیاورد و فکر کند من به لغت توجه ندارم.
اینها قسیم همدیگر نیستند؛ گاهی وقت ها ما برای آسانی مفاهمه اینها را جدا می کنیم. اگر بنای بر جدایی باشد، مسلما برخی جهادها از برخی امر به معروف ها بالاتر است؛ و به عکس، گاهی یک کلمه از سال ها جهاد و جنگ بالاتر است. اینها را باید در بستر عمل گرایی، نتیجه گرایی، هدف گرایی و غایت گرایی انداخت و تعیین کننده، اثر مترتب بر اینها است.
بعضی امر به معروف ها بهتر است نشود؛ یعنی در واقع امر به معروف نیست. ممکن است من چون سابقه خوبی ندارم یا مخاطب نگاه خوبی به من ندارد، من نباید ورود کنم. حاکمیت اگر می خواهد به امری وارد شود باید ببیند که آیا ورودش منجر به نتیجه می شود؟ اینها نکاتی است که باید توجه شود.
مصادیق مهم منکر و معروف جامعه امروز ما چیست؟
منکر، منکر است و نباید در جامعه باشد. نباید بعضی از منکرات در حاشیه امن قرار بگیرد و همه منکرات باید دیده شود. یعنی مثلا اختلافاتی که متأسفانه در جامعه امروز هست و گاهی انقلابی ها به جان هم می افتند، این یک منکر است که هیچ مرزی هم نمی شناسند و هیچ چیزی را هم مراعات نمی کنند. فساد اقتصادی و رانت خواری، اینکه مسئولی وعده بدهد و هیچ تعهدی نسبت به محقق کردن وعده هایش نداشته باشد، افراد صالح در مصادر امور کمتر باشند و افرادی ولو فی الجمله بیایند که صلاحیت کار ندارند و عدم شفافیت از منکرات است.
ببینید یک حکم مسلم الهی در مورد حجاب به چه دست اندازی افتاده که در لجبازی و سیاسی شدن از آن چه چیزی در بیاید. کسی نمی تواند بگوید حجاب از احکام ضروری اسلام نیست؛ ممکن است کسی که خودش باید از یک سری منکرات نهی شود عهده دار کار شود. بنابر این ما باید هیچ منکری را جانشین هیچ منکری نکنیم و نباید به بهانه اینکه این منکر اصلی است منکر دیگری را در پوشش قرار دهیم.
نظر شما