اویل پرایس: ایران با توسعه میادین نفتی تحریمها را به چالش میکشد
نشریه تخصصی نفت در جهان، از عزم ایران برای توسعه میادین نفتی خود با وجود تحریمها خبر داد.
«اویل پرایس» نوشت: ایران در بحبوحه بحران جهانی نفت، برای توسعه ابرمیدان نفتی خود خیز برداشته است. وزیر نفت ایران اخیرا اعلام کرد برنامهای را اعلام کرد که بر اساس آن، ایران بنا دارد در میدان نفتی آزادگان، ۷ میلیارد دلار برای افزایش تولید نفت خام از ۱۹۰ هزار بشکه فعلی به ۲۲۰ هزار بشکه در روز در سال دوم و سپس تا ۵۷۰هزار بشکه در روز طی هفت سال آینده سرمایهگذاری کند. بنابر اعلام وی، در دوره ۲۰ ساله بهرهبرداری از میدان آزادگان، اگر قیمت پایه نفت را ۸۰ دلار در نظر بگیریم، بیش از ۱۱۵ میلیارد دلار درآمد برای کشور ایجاد میکند و ۲۴هزار نفر را مشغول به کار میکند.
ایران تنها کشوری است که ظرفیت افزایش عرضه به بازار جهانی نفت را دارد. موقعیت میدان آزادگان هم مرز با عراق، قابل توجه است، زیرا تعیین منشأ نفت خام استخراج شده از این میدان، برای آمریکا غیرممکن است.
راهبرد اصلی ایران برای تحت فشار قرار دادن ایالات متحده، معرفی خود به عنوان یک مخزن عظیم نفت و گاز است که برای کاهش قیمت جهانی و کاهش مشکلات اقتصادی ناشی از آن غیر قابل چشم پوشی است. زمینههای توسعهای به همکاری مشترک با عراق گره خورده است و به ایران اجازه میدهد تا با مبهم کردن منشا و مسیرهای ترانزیتی، تحریمها را بیش از 40 سال دور بزند.
ایران در حال حاضر مزیت قابل ملاحظهای در بین کشورهای نفتی دارد: با داشتن 157 میلیارد بشکه ذخایر اثبات شده نفت خام، نزدیک به 10 درصد از کل ذخایر جهان و 13 درصد از ذخایر نفت خام اوپک، یک قدرت بزرگ نفتی است. هر قدر که ذخایر نفت ایران بزرگ است، ذخایر گاز آن حتی بیشتر است. ذخایر گاز طبیعی اثبات شده ایران 1193 تریلیون فوت مکعب (Tcf) تخمین زده شده که پس از روسیه در رتبه دوم قرار دارد، 17 درصد کل گاز جهان و بیش از یک سوم کل گاز اوپک. به علاوه، نرخ موفقیت اکتشاف گاز ایران 75-80 درصد است که نسبت به میانگین نرخ 30-35 درصد جهانی، نرخ موفقیت بالایی است.
از میان این ذخیره عظیم هیدروکربنی، آزادگان یکی از مهمترین مخازن در منطقه غرب کارون است. یاران و یاوران از دیگر میادین بارارزش هستند. نه تنها هزینه برداشت نفت خام از میادین غرب کارون با هزینه برداشت از بهترین میادین عربستان (1تا 2 دلار در هر بشکه) برابری میکند بلکه برای هر یک درصدی که میزان برداشت از میادین غرب کارون بیشتر شود، ذخایر قابل استحصال 670 میلیون بشکه افزایش مییابد.
تهران تلاش میکند تا میدان نفتی مشترک خود با عراق را توسعه دهد. عراق تحریم نشده و تشخیص نفت عراق از نفت ایران در میادین مشترک تقریبا غیرممکن است. نفت در سمت عراق از همان ذخایری برداشت میشود که نفت در سمت ایران برداشت میشود. حتی اگر آمریکاییها یا افراد مورد اعتماد آنها اشخاصی را در هر دکل منصوب کنند آنها نمیتوانند تشخیص دهند که نفتی که خارج میشود از سمت عراق است یا ایران.
برای ایران کاری ندارد که این نفت را به همان جایی بفرستد که نفت عراق میرود. بخش عمدهای از این کار را میتوان از گذر زیرساختهای موجود نفت خام عراق از جمله کانتینرهای غول پیکر که در مراکز جنوبی صادرات بصره بارگیری میکنند انجام داد. همچنین میتوان مستقیما از بندر جیهان ترکیه و خطوط لولهای که از منطقه خودمختار کردستان میگذرد به جنوب اروپا رسید. برنامههایی برای توسعه خطوط لوله بیشتری که از عراق به اردن و سوریه میرسد نیز وجود دارد.
برای محمولههای آسیایی، کشتیها میتوانند به سادگی سوئیچ سیستم شناسایی خودکار که امکان ردیابی و شناسایی کشتیها را فراهم میکند، خاموش کنند. کشتیها همچنین میتوانند به آبهای حوزه قضایی مالزی (و تا حدی کمتراندونزی) حرکت کنند و سپس صادرات نفت را به چین ارسال کنند. با نفتکشهایی که در نهایت به مقصد آن کشور میروند و در دریا یا خارج از بندر، نفت ایران را به نفتکشهایی با پرچم دیگر کشورها انتقال میدهند.
ایندیپندنت: ایرانِ از خریدار سلاح به صادرکننده تبدیل شده است
نشریه انگلیسی معتقد است فروش سلاح از سوی ایران به روسیه، تحولی بسیار بزرگ و معنادار است.
برزو درآگاهی که سابقه نگارش مقاله برای لس آنجلس تایمز را هم دارد، در ایندیپندنت نوشت: دیدار سران روسیه و ترکیه در ایران، نمایش اتحاد و همگرایی بالقوه نظامی است و به عنوان یک وزنه قدرتمند در مقابل دیدار رئیسجمهور آمریکا از اسرائیل و عربستان به حساب میآید. هرچند مسئله سوریه در دستور کار گفت وگوها بود اما در ماههای اخیر از فوریت چندانی برخوردار نبوده و با اعلام این هدف توسط آمریکا که در پی انزوای ایران به خاطر برنامه هستهای و روسیه به خاطر یورش به اوکراین است، دیگر مسائل امنیتی به اولویت این دیدار تبدیل شده است.
ایران، روسیه و ترکیه (عضو ناتو که روابطش با این پیمان به چالش خورده ) میخواهند بیهودگی تلاشهای آمریکا برای بازدارندگی یا چالش این کشورها را مورد تاکید قرار دهند. زمان نشست تهران هم بلافاصله پس از دیدارِ شدیدا مورد انتقادِ بایدن از خاورمیانه پیشبینی شده بود.
از نگاه کارشناسان، منافع روسیه و ایران در سالهای اخیر بهطور فزایندهای هم افق شده است. نیکول گراوسکی، پژوهشگر مرکز بلفِر میگوید: «از زمان آغاز جنگ اوکراین شاهد هستیم که روسیه توجه بسیار بیشتری به روابطش با ایران نشان میدهد و اهمیت این روابط را بالا برده است.»
جیک سولیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا اخیرا ادعا کرد که ایران قصد دارد صدها پهپاد رزمی را به روسیه بفروشد. فروش سلاح به یک قدرت هستهای، تحول پر اهمیتی خواهد بود. ایران چند دهه خریدار تسلیحات چینی و روسی بوده، اما اخیرا با سرمایهگذاری بر برنامه بومی تولید و فروش پهپاد، دیپلماتهای غربی را به هشدار و ابراز نگرانی واداشته است.
گراوسکی میگوید پهپادهایی که ایران به روسیه میفروشد، از همان نوعی است که به حوثیها در یمن فروخته است. این واقعیت که روسها به فنآوری ایران متکی باشند، مسئله مهمی است و نشان میدهد این رابطه، رابطهای یکطرفه نیست، به ویژه هنگامی که پای فناوری نظامی در میان باشد.
خروج ایران از شوک تحریمها و کرونا
آمار رشد اقتصادی نشان میدهد ایران از شوک تحریمها و کرونا خارج شده است.
روزنامه همشهری با اشاره به رشد اقتصادی بالای 4 درصد در گزارش بانک مرکزی نوشت: این رشد در دو سال اخیر نشان میدهد اقتصاد ایران به صورت نسبی از شوک کرونا و تحریمها خارج شده است.
تازهترین نماگر اقتصادی بانک مرکزی که دادههای مرتبط با اجزای رشد اقتصادی در آن بهروزرسانی شده نشان میدهد شاخص رشد اقتصاد ایران در پایان سال۱۴۰۰ با احتساب ارزش افزوده نفت ۴.۴درصد و بدون نفت ۳.۹درصد برآورد شده است. اندازه کیک اقتصاد ایران به ارزش افزودهای بستگی دارد که در بخشهای اصلی نفت، کشاورزی، صنایع و معادن شامل صنعت و معدن و ساختمان و خدمات ایجاد میشود و بهصورت طبیعی شاکله رشد اقتصادی ایران را میزان تولید، صادرات و قیمت نفت صادراتی تشکیل میدهد.
در ۱۱سال گذشته، بخش نفت، گاز و پالایش و پتروشیمی ایران با فشار ۲شوک تحریمی مواجه شده است. در سال۹۱ ارزش افزوده بخش نفت ۳۷.۴درصد و در سال بعد ۸.۹ درصد کم شد و در سال۹۷ هم بخش نفت رشد منفی ۱۸.۴ درصد و در سال بعد هم رشد منفی ۳۶.۲ درصد را تجربه کرد. بالاترین رشد ایجادشده در بخش نفت مربوط به سال۱۳۹۵ بوده که با رشد ۶۱.۶ درصدی ناشی از برداشتهشدن تحریمها رخ داد اما این میزان رشد در بخش نفت استمرار نداشت. روایت جدید بانک مرکزی نشان میدهد در ۲سال گذشته ارزش افزوده بخش نفت مثبت و بالا بوده و بخش زیادی از رشد اقتصادی ایران هم ناشی از رشد ۹.۶ درصدی سال۹۹ و ۱۰.۱ درصدی سال گذشته در بخش نفت بوده است.
افزون بر فشار تحریمها ناشی از خروج آمریکا از برجام که اثر آن بر شاخص رشد اقتصادی سالهای ۹۷ و ۹۸ نمایان شده، همزمان شوک سخت دیگری هم به اقتصاد دنیا و البته ایران وارد شده و ظهور نشانههای جدی شیوع ویروس کرونا در اوایل بهمن۹۸ اقتصاد را در وضع سختتری قرار داد.
موتور پیشران اقتصادی ایران در ۳سال باقیمانده از دولت سیزدهم میتواند در صورت رفعنشدن تحریمها، صنعت و معدن و بهویژه بخش ساختمان و البته خدمات باشد. از اینرو مهم است که دولت چه برنامهای برای حرکت سریعتر بخش ساختمان و خدمات ارائه میدهد و شاید یکی از گزینههای محتمل سرعتدادن به پروژه ساخت سالانه یک میلیون مسکن باشد که بهطور زنجیرهوار میتواند صنایع و خدمات مرتبط با ساختوساز را به لکوموتیو اقتصادی ایران تبدیل کند. افزون بر این افزایش حجم تجارت و رونق صادرات غیرنفتی هم میتواند یاریرسان رشد اقتصاد قلمداد شود که لازمه آن تقویت دیپلماسی اقتصادی بهویژه با کشورهای همسایه و منطقه خواهد بود.
باراک: خروج از برجام اشتباه بود دیگر نمیتوان مانع هستهای شدن ایران شد
نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی با ناامیدی تمام میگوید: ایران، اتمی شده و باید بپذیریم که دیگر نمیتوانیم جلو هستهای شدن ایران را بگیریم.
ایهود باراک در یادداشتی که در مجله آمریکایی تایم منتشر کرده، مینویسد: تلاش برای جلوگیری از تبدیل شدن ایران به یک قدرت هستهای، در پایینترین سطح خود قرار دارد و ظاهرا به سمت شکست پیش میرود. در سال 2015، توافق به رهبری آمریکا برای به تعویق انداختن برنامه ایران نتوانست به اندازه کافی پیش برود و خروج آمریکا در سال 2018، به ایران این امکان را داد تا حرکت تدریجی و پیوسته خود به طرف وضعیت آستانه هستهای را مشروعیت بخشد. آنها در سال 2018، 17 ماه با نقطه گریز هستهای فاصله داشتند اما امروز احتمالا فقط 17 روز فاصله دارند.
اکنون هنگام روبهرو شدن با واقعیت فرا رسیده. 9 ماه پیش وزیر امور خارجه آمریکا گفت اگر توافقی در عرض چند هفته به دست نیاید، ممکن است ارزش امضا نداشته باشد و حالا ماهها از آن زمانبندی گذشته و ایران به غنیسازی اورانیوم ادامه داده و از کشوری که روسیه نظارت بر آن را به عهده داشت، به کشوری تبدیل شده است که پهپادهای مسلح روسیه را تامین میکند. در این مرحله، یک توافق جدید عمدتا برای حفظ ظاهر مفید خواهد بود، و برای هر دو طرف یک «چتر انکار» برای نیازهای داخلی فراهم میکند- برای ایالات متحده، اجتناب از واقعیتها و انتخابهای سختتر و برای ایرانیها حفظ تحریمها در سبکترین سطح ممکن.
ایهود باراک همچنین نوشت: تابستان امسال ایران به یک کشور در آستانه هستهای شدن تبدیل میشود بله، هنوز 18 تا 24 ماه طول میکشد تا مهارتهای خود را در مورد تصفیه اورانیوم فلزی و بستهبندی آن در یک کلاهک موشکی صیقلی کنند. اما این مراحل را میتوان در یک آزمایشگاه یا کارگاه کوچک اجرا کرد و بهراحتی نمیتوان کار آنها را دنبال کرد. ممکن است حتی حکومت ایران با سیاست انکار این کار خود را پیش ببرد و خلاف این را وانمود کند و در رژیم معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) باقی بماند تا از تحریمهای سنگینتر جلوگیری کند. اما این واقعیت را تغییر نخواهد داد. پس از بیش از 20 سال تلاش، ایران در آستانه عبور از نقطه بیبازگشت برای عضویت در باشگاه هستهای
است.
این بلندپروازی حکومت ایران بوده. آنها با موفقیت جهان (غرب) را به چالش کشیده و هستهای شدند. آنها همچنین از پایان اجباری برنامههای هستهای لیبی و آفریقای جنوبی و سرنوشت برنامههای هستهای عراق و سوریه که توسط حملات هوایی اسرائیل در سالهای 1981 و 2007 نابود شدند، درس گرفتند و از این سناریوها اجتناب کردند. در سالهای 1981 و 2007، این برنامهها بهاندازه برنامه ایران پیشرفته نبودند. به گزارش عصر ایران، نخستوزیر اسبق اسرائیل میافزاید: بهدلایل غیرقابل توضیح، پس از خروج ایالات متحده از برجام در سال 2018، نه ایالات متحده و نه اسرائیل، طرح B نظامی موجود را تهیه نکردند حملهای سریع که میتواند برنامه ایران را حداقل چندین سال به تاخیر بیندازد. این حمله نظامی در سال 2018 و احتمالا زمانی که ایران 17 ماه تا نقطه گریز هستهای فاصله داشت، میتوانست موفقیتآمیز باشد و برنامه هستهای ایران را چند سالی به عقب براند، اما در وضعیت کنونی که ایران احتمالا تنها 17 روز با رسیدن به نقطه گریز فاصله دارد، اوضاع کاملا متفاوت است و حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران چیزی را عوض نخواهد کرد.
فرآیند افزایش سطح غنیسازی از 60 درصد به بالای 90 درصد، بسیار سریعتر و سادهتر از فرآیندهای قبلی است. این مرحله آخر به فضاهای کوچکتری نیاز دارد، احتمالا در تونلهای بسیار عمیق و دور از دسترس هر سلاحی. بنابراین حتی اگر هوش عالی داشته باشید (که همیشه اینطور نیست) و در زمان واقعی بدانید چه اتفاقی در حال رخ دادن است، ممکن است متوجه شوید که نمیتوانید کارهای زیادی در مورد آن انجام دهید. قبلا بیش از یکبار در مورد کره شمالی این اتفاق برای ایالات متحده افتاده است.
دانشمندان هستهای ایران طی سالهای گذشته ترور شدند تا جلوی پیشرفت برنامه هستهای ایران گرفته شود. اما حالا واقعیت این است که هم اسرائیل و هم آمریکا میتوانند بر فراز آسمان ایران علیه این یا آن سایت یا تاسیسات عملیاتی انجام دهند اما زمانی که ایران یک کشور در آستانه واقعی هستهای است، این نوع حمله نمیتواند فرآیند تبدیل شدن به قدرت هستهای ایران را به تعویق بیندازد. در واقع حتی حمله نظامی میتواند روند ساخت سلاح هستهای را برای ایرانیها سریعتر سازد و به آنها مقداری مشروعیت را بهدلیل دفاع از خود ارائه دهد. امروز چنین حملهای نه چندان شانس تعویق برنامه هستهای ایران را دارد و مضاف بر آن ریسک یک جنگ تمامعیار بین اسرائیل و ایران را هم در پی دارد.
نظر شما