شناسهٔ خبر: 54990396 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: عصر ایران | لینک خبر

ناطق بر مزار شجریان؛ چرا دوم خردادی‌ها به او بدهکار نیستند؟

انتشار تصویر ناطق نوری بر مزار شجریان برخی را دچار عذاب وجدان کرده که آیا از ناحیۀ مردم هم در حق این سیاست مدار محافظه کار جفا شده است؟ یادداشت حاضر در پاسخ منفی به این پرسش/گزاره است

صاحب‌خبر -


   عصر ایران؛ جمشید گیل- در روزهای اخیر عکسی از علی‌اکبر ناطق نوری بر مزار محمدرضا شجریان منتشر شده که حرف و حدیث‌هایی برانگیخته است. نفس حضور آقای ناطق بر مزار استاد شجریان، آن هم بدون لباس روحانیت، جذاب و دیدنی است! کلاه او هم بر این جذابیت افزوده است.

بر مزار شجریان؛ چرا دموکراسی خواهان به ناطق‌نوری بدهکار نیستند؟

اما برخی از کسانی که این عکس به دل شان نشسته زبان به انتقاد از خود و مردم رأی ناداده به او گشوده اند که چرا به ناطق جفا کردیم و چنان و چنین کردیم و ای وای بر ما!

واقعا معلوم نیست از کدام جفا حرف می‌زنند. اگر به اوجفایی شده چه ربطی به مردمی دارد که سال 76 به رقیب او - خاتمی -رای دادند؟ ظاهرا در کانون قدرت و در خود جناح اصول‌گرا با بی مهری هایی روبه رو شده است.

این ماجرا از سال 84 شروع شد که ناطق احساس کرد پروژۀ تعیین کاندیدای اصول‌گرایان، که به او واگذار شده سر کاری بوده و گویا از ابتدا قرار بوده کاندیدای این جناح در جای دیگری تعیین شود یا دست کم در عمل چنین شد.

در سال 88 هم ظاهرا ناطق معتقد بود میرحسین موسوی برندۀ انتخابات ریاست جمهوری شده و این موضوع هم گویا در تنزل موقعیت سیاسی او بی‌تاثیر نبوده است.

ناطق نوری در دهۀ 70 شمسی دو دوره رئیس مجلس شورای اسلامی بود و در این مقام در مجموع نقش مطلوبی از نظر نیروهای اجتماعی مدرن جامعۀ ایران ایفا نکرد. با مدرنیزاسیون هاشمی موافقت چندانی نداشت و با دموکراتیزاسیون خاتمی هم که مخالف بود.

در اواسط دهۀ 1370 در یکی از سخنرانی‌هایش به موضوعی پرداخت که احتمالا آن روزها از سوی عده‌ای مطرح شده بود و آن مقایسۀ ایران و کرۀ جنوبی بود. ناطق در آن سخنرانی با انتقاد از اینکه ما باید به راه کرۀ جنوبی برویم، سخنانی گفت قریب به این مضمون که کرۀ جنوبی به جایی نرسیده و چرا باید الگوی ما باشد؟ و بعد هم افزود: «کرۀ جنوبی زیر یوغ آمریکاست».

الان که حدود 27 یا 26 سال از آن سخنرانی گذشته، می‌توان مقایسه‌ای بین ایران و کرۀ جنوبی کرد و دربارۀ قدرت تشخیص و صحت رای ناطق نوری در آن زمان داوری کرد.

واکنش ناطق به شکست در انتخابات ریاست جمهوری سال 76 البته بزرگوارانه بود. او ساعت 2 بعد از ظهر روز شنبه سوم خرداد 76، در پیامی خطاب به خاتمی، پیروزی وی را تبریک گفت و منتظر شمارش تمام آرا نشد.

هر چند که آیت‌الله منتظری معتقد بود رأی خاتمی 22 میلیون بوده و دو میلیون از آرای او را به آرای ناطق افزوده‌اند تا کمی از او اعادۀ حیثیت شود. ستاد خاتمی هم که بابت تخلفاتی در برگزاری انتخابات شکایت کرده بود، بعد از اعلام نتیجۀ قید پیگیری شکایت را زد.

در مجلس پنجم هم مثل مجلس چهارم ریاست با ناطق نوری بود. زمانی که اراذل و اوباش درست 23 سال پیش در چنین شبی به کوی دانشگاه تهران حمله کردند، ناطق نوری به عنوان رئیس مجلس به جای محکوم کردن اقدام آن‌ها، از اینکه دانشجویان نیمه‌شب به خیابان امیرآباد آمده‌اند و شعار داده‌اند و مزاحم خواب همسایه‌ها شده‌اند، تلویحا انتقاد کرد و از مبهم بودن ماجرا حرف زد و با گفتن چنین سخنانی، از محکوم کردن حمله به کوی دانشگاه طفره رفت.

ناطق نوری نه در آن زمان که رئیس مجلس بود، نه قبل و بعد آن، هیچ گاه در دفاع از دموکراسی سخنی نگفت و اصولا سیاست مداری دموکراسی‌خواه نبوده است. بنابراین معلوم نیست چرا الآن طرفداران دموکراسی و لیبرالیسم باید عذاب وجدان بگیرند که قدر ناطق را ندانستند و در حق او جفا کردند!

در مجلس چهارم، زمانی که یکی از نمایندگان مجلس علیه دکتر سروش نطق کرد، سروش نامه‌ای به ناطق نوشت و خواستار پاسخ گویی به اتهامات آن نماینده در صحن مجلس شد ولی ناطق نه چنین اجازه‌ای به سروش داد نه به نامۀ سروش وقعی نهاد.
در اوج دوران اصلاحات هم ناطق نوری آن سو ایستاده بود. از سال 84 به بعد تا حدی آمده این سو، اما کار مهمی برای مردم آزادی خواه بی‌قدرت انجام نداده است زیرا سیاست‌مداری عمیقا محافظه‌کار است.

البته آقای ناطق حق داشته مطابق اصول و باورهایش عمل کند. ولی نیروهای اجتماعی دموکراسی‌خواه جامعۀ ایران چیزی به ایشان بدهکار نیستند. به دیگری شاید ولی به ناطق نوری نه.

با این حال ناطق نوری در چارچوب سیاست‌ورزی پس از انقلاب، در مجموع راست گرایی افراطی نبوده و اصول و مشی محافظه‌کارانه‌اش او را از درافتادن به ورطۀ تندروی فاشیستی بازداشته است.

به هر حال دیدن عکس ناطق نوری بر مزار بهترین خُنیاگر تاریخ ایران‌زمین، دل نشین بود. سیاست، بخشی از زندگی آدمیزاد است. دیدن سیاست مداران در کادری غیرسیاسی، معمولا خوشایندتر است.