غلامرضا بنی اسدی، روزنامهنگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
همه چیز به تصمیم شما بسته است آقای دکتر قالیباف. شما هستید که به عنوان رئیس مجلس شورای اسلامی باید ابطال مصوبه افزایش حقوق و مستمریهای تأمین اجتماعی را به دولت ابلاغ کنید. همان مصوبهای که دولت در بدعتی آشکار، پا روی قانون گذاشت و قانون مدارترین قشر را به خیابان کشاند.
الحمدلله کمیسیون تطبیق مقرراتِ مجلس محترم در نشستی با حضور نمایندگان دولت، قلم قرمز بر بدعت دولت کشید و با ابطال آن، امید به احقاق حق را در دل بازنشستگان زنده کرد. اما از آن روز دو هفته میگذرد، اما عملاً اتفاقی نیفتاده است. میگویند همه چیز به دست شماست.
باید به عنوانِ رئیس قوه مقننه به دولت حکم کنید مصوبه خود را – که خلاف قانون است – کنار بگذارد و مصوبه تأمین اجتماعی را که بر اساس مصوبه شورای عالی کار است، دستور به اجرا دهد. جامعه مظلوم بازنشستگان که جوانی و سلامت خود را برای پیشرفت کشور گذاشتهاند امروز منتظر همت شمایند تا دستشان را بگیرید.
بسیاری از اینان کسانی هستند که هنوز شما را به عنوانِ زلال و ارزشمندِ “برادر باقر” به یاد دارند. باورشان این است که برادر باقر، دست برادران و خواهران موی سفید خود را به حق خواهد گرفت.
آنان که در لشکر شما قد کشیدند و به فرمان شما به خط زدند، توقع دارند که “حاج باقر”شان، مثل آن روزها که در نقطه رهایی هم همراهشان میشد، امروز پشتشان بایستد. همه به یاد داریم که در تبلیغات انتخابات 1396، از یخچال خالی بازنشستهها گفتید و به حق غصه خوردید بر این قصه. گفتید آنچه به واقع حال بازنشسته و خواست اوست اما امروز همه چیز به تصمیم شما بسته است.
این خود شمائید که باید کار را تمام و امید را به مردم برگردانید. دولت جناب رئیسی که دارد رکوردهای ناامید سازی جامعه را جا به جا میکند. حالا نگاه همه ما به برادر باقر است. به مردی که از کودکی، مرد بود.
وقتی که مردان از نشستن بر صندلی لودر و بولدزر با تیر مستقیم پایین میافتادند. شما، به اندازه صد سال یک شبه مرد شدید برای زدن خاکریز. این را برای خیلیها گفتهام. روایت شهید بابانظر را در باره شما و شهید بابارستمی برایشان خواندهام.
ما باور داریم برادر باقر را. شما هم مثل کربلای 5 ما را باور کنید. فرض کنید امروز هم آن روزهاست. همه ما در شلمچهایم. به میدان بیایید برای کمک. میدانید آقاباقر که ماجرای ما و دولت، مسئله حق الناس است.
بی آنکه ریالی از بودجه عمومی به ما اختصاص یابد، از سپرده و پس انداز خودمان ارتزاق میکنیم. سرمان هم بلند است. دولتها تا 500 هزار میلیارد از جیب ما برداشتهاند اما به عنوان “ابربدهکار” ما، دست ما را از سفره خودمان کوتاه میکنند.
جالب است که همین امروز هم حق بیمه را به نرخ روز میگیرند از یک تا هفت برابر. هفت برابر را هم به قاعده 29 میلیون تومان اما پرداختیشان به حساب سال قبل است چیزی حدود 20 میلیون تومان. خب اگر قرار است به این قاعده بپردازند چرا ترازشان 9 میلیون بیشتر است؟ بگویند از سایر سطوح همین 10 درصد را میگیریم که میدهیم نه این که بیشتر بگیرند و کمتر بدهند.
برادر باقر! دارند پای امیدمان را لگد میکنند. به گرده ما میکوبند با تورم. به خیابان میکشند کسانی را که آرزویشان نشستن در خانه است. کاری بکنید سردار. حالشان خوش نیست.
انتهای پیام
∎
نظر شما