پس از دو سال احتمال صدور قطعنامه علیه ایران شدت گرفت؛
ایران درایستگاه شورای حکام!
صاحبخبر - نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی از روز دوشنبه (شانزدهم خردادماه) در وین آغاز به کار کرده و تا روز جمعه ادامه خواهد داشت تا امیدها را نسبت به حصول توافق بر سر احیای برجام به نا امیدی تبدیل کند. در این راستا ایالات متحده آمریکا و قدرتهای اروپایی در نظر دارند در نشست روز چهارشنبه، پیش نویس قطعنامهای را علیه تهران به شورای حکام ارائه دهند. در این قطعنامه پیشنهادی، آمریکا و تروئیکای اروپایی نگرانی عمیق خود را درخصوص عدم حل و فصل موضوع ذرات اورانیوم یافت شده در سه سایت اعلام نشده ایران به آژانس بینالمللی انرژی اتمی ابراز میدارند. آژانس پیشتر گزارش داده بود که در سه سایت اثراتی از اورانیوم غنیسازی شده یافت شده است. اما ایران روز یکشنبه و در آستانه برگزاری این نشست، نسبت به هر گونه اقدام سیاسی از طرف امریکا و تروئیکای اروپایی هشدار داده است. به گفته مقامات ایرانی تصویب قطعنامه پیشنهادی قدرتهای غربی در شورای حکام واکنش «متناسب، مؤثر و فوری» تهران را به دنبال خواهد داشت. روسیه و چین نیز که ازجمله امضا کنندگان توافق هسته درسال 2015 با ایران بودند، از تأثیر قطعنامه پیشنهادی علیه ایران بر روند مذاکرات با تهران ابراز نگرانی کردهاند. انها اعلام کردهاند که اگر اتحادیه اروپا میخواهد به توافق برسد باید به جای قطعنامه، تلاشهای دیپلماتیک بیشتری انجام دهد. عامل اول: فرسایشی شدن مذاکرات وین نشست شورای حکام در حالی آغاز به کار کرده که از ماه مارس مذاکرات احیای برجام میان ایران و قدرتهای جهانی متوقف شده و دیگر خبری از رایزنیهای هیئتهای دیپلماتیک در وین نیست. در جریان بودن گفتگوها در ماههای اخیر باعث شده بود تا جلسات شورای حکام از زمان پیروزی «ابراهیم رئیسی» بدون صدور قطعنامه علیه برنامه هستهای ایران به کار خود پایان دهد. هرچند در نشستهای پیشین شورا، چندین بار کار تا صدور قطعنامه علیه ایران پیش رفت اما پیشرفتهای دیپلماتیک در وین مانع از این میشد که آمریکا و اروپا با چنین سیاستی خطر آسیب زدن به مذاکرات را به جان بخرند. اما حالا که بیش از دو ماه است مذاکرات تعطیل شده و چشم انداز مثبتی هم در انتظار احیای برجام نیست، گمانهها در خصوص صدور قطعنامه بیش از گذشته افزایش یافته است. در واقع باید گفت خواستههای فرابرجامی تهران و واشنگتن باعث ایجاد بن بست کنونی و نقش مخرب آژانس بینالمللی انرژی اتمی شد و کار به جایی رسید که احتمالاً در نشست فصلی شورای حکام، قطعنامهای علیه ایران صادر شود. درحالی که استراتژی صحیح آن بود که هرچه سریعتر مذاکرات به نتیجه برسد و از همه مهمتر این مذاکرات در چارچوب برجام باشد. در واقع اگر دو طرف به چارچوب مذاکرات وفادار میماندند و در عین حال در کمترین زمان ممکن این توافقها به نتیجه میرسید، بدون شک شاهد این وضعیت پیچیده و بغرنج نبودیم. اکنون اکثر کارشناسان، فرسایشیشدن گفت وگوها را عامل اصلی و مهم وضعیت کنونی پرونده هستهای ایران دانسته و احتمال صدور قطعنامه علیه ایران را بالا ارزیابی میکنند قطعنانهای که در صورت صدور، یادآور ماههای ابتدایی ریاست جمهوری «محموداحمدینژاد» خواهد بود جایی که خروج ایران از تمام تعهدات هستهای موجب شد ظرف مدت کوتاهی شورای حکام قطعنامهای علیه برنامه هستهای ایران صادر و بلافاصله هم پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع داده شد و بعد از آن بود که پنج قطعنامه در شورای امنیت علیه ایران صادر شد. عامل دوم: فعال شدن جبهه ضد برجام عامل دیگر رساندن پرونده ایران به شورای حکام، فعال شدن بازیگران ضد برجامی مانند اسرائیل بود. گفتنی است بعد از توقف مذاکرات، اسرائیل با تلاشهای خود فشارهای همه جانبهای را از طریق سنا، جمهوری خواهان و حتی بخشی از دموکراتها به دولت بایدن وارد کرد. ضمن اینکه با تحریک شورای حکام (اقداماتی مانند سفر رافائل گروسی به اسرائیل) فشار نهادهای بین المللی را علیه ایران بیشترکرد. در کنار اقدامات اسرائیل، کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز تمایل چندانی به احیای برجام و لغو تحریمهای ایران نداشته و ندارند؛ کما اینکه بیانیه اخیر شورای همکاری خلیج فارس هم مؤید همین مسئله است. مجموعه این شرایط، تغییر رفتار دولت بایدن در قبال مذاکرات احیای برجام را به دنبال داشت. صدور قطعنامه یعنی پرونده سازی علیه ایران در شرایط فعلی نیز علی رغم موضع منفی برخی کشورها مانند چین و روسیه، احتمالاً در نشست روز چهارشنبه آژانس، قطعنامه شورای حکام علیه ایران صادر خواهد شد؛ چراکه در شورای حکام آژانس امکان اعمال حق وتو وجود ندارد و مخالفت چین و روسیه بیشتر به درد ثبت در تاریخ میخورد. اما صدور این قطعنامه شروعی جدید برای پرونده سازی علیه ایران است و فعالیت هستهای ایران را مجدداً دستمایه تقابل ایران با جامعه جهانی قرار میدهد. ایران پیشتر نیز تجربه چنین روندی را داشته است. برگ به برگ این پروندهها و قطعنامههایی که صادر میشوند، یک نوع مستندسازی علیه ایران است. هرچقدر ما این قطعنامهها را قبول نداشته یا آنها را ظالمانه بدانیم یا معتقد باشیم که سیاسی کاری آژانس بوده، تأثیری برای پیامدهای منفی آن طبق حقوق بین الملل نخواهد داشت و یک امتیاز منفی بزرگ برای ایران به شمار میرود. از پیامدهای منفی آن هم اینکه اولاً اضافه شدن یک قطعنامه جدید به زنجیره قطعنامهها علیه ایران است، ثانیاً مراکز جدیدی برای بازرسی اضافه میشوند، ثالثاً ایران در جامعه جهانی بابت عدم همکاری با آژانس سرزنش میشود ضمن اینکه کار آمریکا از این به بعد آسانتر خواهد شد و دولت این کشور راحتتر میتواند مطالباتش علیه ایران را پیش ببرد. البته از نظر اقتصادی این قطعنامهها تاثیری بر ایران ندارد چراکه درحال حاضر ریسک اقتصادی در کشور ما به عدد هفت یعنی بدترین ریسک سرمایه گذاری رسیده است. بنابراین از نظر اقتصادی از این بدتر نخواهد شد. اما از لحاظ بین المللی و تهدید منافع ملی و اینکه احتمال دارد باعث ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت شود، منفی است.∎