• واکنش تند وکیل آقای بازیگر به اتهام تعرض کتایون ریاحی | کتایون ریاحی زندانی می‌شود؟

• شگفتانه رئیسی برای مردم | شرایط پرداخت یارانه جدید تغییر کرد

• خبر خوش دولت برای این افراد | از ثبت نام وام فوری ودیعه مسکن جا نمانید

• چهره غمگین یکتا ناصر همه را شوکه کرد | بیماری یکتا ناصر چیست؟

• شکایت کتایون ریاحی به کجا رسید؟ | حرف های جنجالی کتایون ریاحی همه را شوکه کرد

• خبر خوش دولت برای حقوق کارگران | حقوق کارگران چند برابر شد
• تعیین و تکلیف دولت برای جاماندگان یارانه جدید | از ثبت نام یارانه جدید جا نمانید

   Play Video

 حجم ویدیو: 25.95M |  مدت زمان ویدیو: 00:03:31

به گزارش رکنا، نامش عمو عدنان است و با همین صمیمیتی که خطاب می شود بعد از آوار متروپل آبادان برای امداد رساندن به همشهری های خود تلاش می کند.اهالی آبادان می دانند که عمو عدنان بعد از آوار متروپل تا حالا به خانه اش نرفته است و شبانه روز برای کمک به آواربرداری در محل آوار حضور داشته است.

عدنان امیری پارسا در گفتگو با خبرنگار رکنا در مورد حضور شبانه روزی خود در کنار آوار متروپل برای امدادرسانی می گوید:« 5 دقیقه قبل از اینکه متروپل آوار شود به همراه مادرم در داروخانه نزدیک متروپل بودیم و داروهایش را گرفتیم.کمی که دور شدیم صدای مهیبی شنیدیم و بعد خاک غلیظی بلند شد.برگشتم و متوجه شدم که متروپل فرو ریخته است.از همان لحظه اول به تنها چیزی که فکر می کردم این بود که هر کمکی از دستم برمی آید انجام دهم تا شاید بتوانم کمک کنم همشهری هایم سالم از زیر آوار بیرون بیایند.برای همین از همان لحظه تلاش و کمک خودم را شروع کردم.»

عمو عدنان بعد از آوار متروپل به خانه نرفته است

بعد که امید به زنده ماندن افراد زیر آوار کم شد، حالا تلاش عمو عدنان این بود که جنازه ها را سالم از زیر آوار بیرون بیاورد:«من قبلا پیمانکار کارهای ساختمانی بودم و برای همین  کار با ماشین سنگین را بلد هستم.برای همین در عملیات آواربرداری با راندن ماشین سنگین به امدادگران در آواربرداری کمک می کردم.در نقطه هایی که حدس می زدیم شاید اجساد زیر آوار باشند با ریزه برداری و دقت سعی می کردیم، اجساد را سالم بیرون بیاورم که به دلیل ریزش بتن و میلگرد این کار خیلی سخت بود.»

عمو عدنان در این چند روز اجساد زیادی را سالم بیرون آورده و تحویل خانواده هایشان داده است.قلب عموعدنان برای آبادان و آبادانی ها می تپد.

در آخر می گوید:«وقتی فرماندار آبادان در محل حاضر شد، یکدفعه ساختمان دوباره ریزش کرد اما فرماندار از جایش تکان نخورد.لحظه خیلی تاثیرگذاری برای من بود.از دوستان و نزدیکانم کسی زیر آوار نبود اما همه همشهری های من در آبادان نزدیکان من محسوب می شوند.»