انصاف نیوز، پریسا هاشمی: دکتر اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران، با اعلام اینکه «کودکان شیرخوار رهاشده سال گذشته بین 170 تا 180 نوزاد بوده است»، به انصاف نیوز گفت «آمارگیری ادعای رهایی 5000 نوزاد در 10 روز گذشته چطور انجام شده است؟! این آمارها فقط مردم را از راه مطالبات خود دور میکند».
کامبیز نوروزی، نایب رئیس هیات مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران نیز دربارهی این موضوع گفت: در ایران سیاست بر حقیقت غلبه کرده است. بسیاری از افراد یا رسانهها سیاست و نبرد سیاسی را به هر چیز دیگری برتری داده و برای پیشبرد پروژه سیاسی از حقیقت و جستجوی حقیقت چشمپوشی میکنند.
پیدا شدن دو نوزاد طی یک هفته در ایران با موجی از واکنشها در فضای مجازی روبرو شد. نوزاد اول در کیسه و سطل زباله نوزاد دوم پیچیده شده در پتوی مسافرتی و کنار شیرخوارگاه آمنه پیدا شدند. در این میان محمدرضا محبوبفر به عنوان «جامعهشناس» در مصاحبه با یکی از رسانههای داخلی آمار عجیبی اعلام کرد که در بسیاری از رسانههای داخلی و خارجی بازتاب داشت. او مدعی رهاشدگی 5000 کودک در 10 روز گذشته شده بود. یک محاسبه سرانگشتی نشان میدهد طبق آمار محبوبفر چیزی بالغ بر حداقل ۱۸۰ هزار کودک در سال رها میشوند؛ یعنی چیزی بیش از 10 درصد نوزادان متولد شده در بدو تولد رها شدهاند! این آمار از کجا استخراج شده است؟ مصطفی اقلیما، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی انصاف این آمار را بررسی کرده و تاکید کرد: کودکان شیرخوار رهاشده سال گذشته بین 170 تا 180 نوزاد بوده است. هر کودکی که در کشور رها میشود بهزیستی با نامه و مجوز اداره سرپرستی دادگستری سرپرستی آن را قبول میکند.
او با بیان این که هرکسی به آمار کودکان رهاشده در ایران دسترسی ندارد، افزود: در سال چیزی بالغ بر 4700 تا 5000 کودک از شیرخوارگی تا 18 سالگی، به بهزیستی ارجاع داده میشود. در آمار سال قبل بهزیستی و اداره سرپرستی دادگستری کودکان شیرخوار رهاشده سال گذشته بین 170 تا 180 نوزاد بوده است. برخی از این نوزادان که اغلب دارای مادر معتاد هستند از بیمارستان تحویل بهزیستی میشوند. فردی که این آمار را ارائه کرده حتی روش تحقیق را هم بلد نبوده است. او میتوانست آمار دو سال قبل را از منابع رسمی بگیرد اما این کار را نکرده است.
«کاهش آمار نوزادان رها شده»
رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران در ادامه گفت: از 5 هزار کودکی که تحت پوشش بهزیستی هستند، حدود 3 هزار نفر به سن 18 سالگی رسیده و در سال از بهزیستی ترخیص میشوند. از نظر قانونی بهزیستی نمیتواند کودک بیش از 18 سال را نگهداری کند، آنها را خودکفا کرده و از پوشش خود خارج میکنند. بهزیستی برای کودکان 18 سال به بالا، مسکن (دو، سه نفر یک مسکن) تهیه و شغل پیدا میکند تا در جامعه مشکل پیدا نکنند.
او افزود: فردی که اطلاعات و سواد نداشته آمار 5000 نوزاد در 10 ساله را اعلام کرده و یک رسانه هم بدون هیچ بررسی این آمار را منتشر کرده است. این در حالی است که آمار نوزادان رها شده در حال کاهش است. چون اگر مادری نوزاد خود را نخواهد، پرسنل بیمارستانها طبق بخشنامهای، موضوع را سریع به بهزیستی اعلام میکنند.
«وفور قرص ضد بارداری در داروخانهها»
پدر علم مددکاری ایران تاکید کرد: فردی که این آمار عجیب و غریب را اعلام کرده، حتی دلیل افزایش رها کردن نوزادان را افزایش قیمت و کمبود وسایل پیشگیری از بارداری دانسته است. در حالی که از افزایش قیمت وسایل پیشگیری از بارداری چند ماه گذشته رخ داده؛ در حالی که دوران بارداری 9 ماه است. هنوز زود است که اعلام شود آیا افزایش قیمت این وسایل تاثیری در افزایش آمار بارداری دارد یا خیر. میتوانیم بگوییم تعداد فرزند زیاد باعث از هم پاشیدن خانوادههای فقیر میشود و شاید این خانوادهها با گرانی وسایل پیشگیری از بارداری با مشکل روبرو شوند. اما وسایل پیشگیری از بارداری وجود دارد و قیمت قرص پیشگیری از بارداری در هفته گذشته از 30 هزار تا بالای 100 هزار تومان بود. فروش وسایل پیشگیری از بارداری ممنوع نیست بلکه از توزیع رایگان آن جلوگیری میشود. ضمن آن که با هیچ اقدامی حکومت نمیتواند خانوادهها را مجبور یا تشویق به فرزندآوری کند چون خانوادهها با توجه به شرایط اقتصادی خود فرزندآوری میکنند. مردم عقل دارند و میدانند که بچه خرج دارد و اگر از پس هزینههایش برنیایند، اقدام به فرزندآوری نمیکنند.
مصطفی اقلیما به نوزادی که کنار شیرخوارگاه آمنه پیدا شده اشاره کرده و گفت: آمارهای بیمارستانها و بهزیستی در کل کشور توسط مددکاران به انجمن مددکاری اجتماعی ایران اعلام میشود. در حال حاضر 36 استان داریم که در ماه یکی، دو کودک به بهزیستی ارجاع میشود. اما به جرات میگویم که تعداد نوزادان رها شده به 180 نمیرسد.
او در پایان گفت: باید از فردی که آمار میدهد سؤال شود که این آمار از کجا آمده است؟ در حال حاضر هزار مشکل در کشور وجود دارد و اعلام این آمارها باعث میشود، مشکلات اصلی فراموش شود و فکر مردم به این آمار منحرف شود و مردم را از مطالبات خود دور میکند. در هر کشوری وقتی یک دروغ بزرگ گفته میشود مشکلات اصلی فراموش میشود. چنین آماری قبل و بعد از انقلاب وجود نداشته و این دروغها فقط باعث انحراف فکر مردم میشود. واقعاً متاسفم کسانی به اسم و رسم کارشناس این اظهارنظرها را میکنند. هیچ متخصصی این آمارها را نمیدهد چون صد درصد اشتباه است و مردم را از مطالباتشان به راه دیگری سوق میدهد. حالا چرا این آمارها اعلام میشود و برخی رسانهها هم منتشر میکنند؟ من نمیدانم.
کامبیز نوروزی: وضعیت رسانهها در ایران بحرانی است
کامبیز نوروزی هم در گفتوگو با انصاف نیوز میگوید: در ایران سیاست بر حقیقت غلبه کرده است. بسیاری از افراد یا رسانهها سیاست و نبرد سیاسی را به هر چیز دیگری برتری داده و برای پیشبرد پروژه سیاسی از حقیقت و جستجوی حقیقت چشمپوشی میکنند.
خبری مبنی بر رها شدن 5000 نوزاد در 10 روز گذشته از رسانهای رسمی منتشر شد. براساس این خبر روزی 500 نوزاد در خیابان رها میشوند. انتشار این خبر در شرایطی که مردم ایران داغدار هموطنانشان در آبادانیها بودند، در شرایطی که هنوز آواربرداری متروپل تمام نشده، در شرایطی که گرانی هر روزه، افزایش سرسامآور قیمت اجاره بهای مسکن، جولان ریزگردها در کل ایران و… ذهن همه را به خود مشغول کرد، نقل محافل شد. بازنشر این خبر در رسانههای رسمی ایران و حتی رسانههای به اصطلاح حرفهای آنسوی آبی هم از عجایب بود. انتشار این خبر در رسانههای خارج پروپاگاندا علیه ایران است اما حرفهای بودن در بازنشر خبر چرا قربانی این پروپاگاندا شده است؟
کامبیز نوروزی، نایب رئیس هیات مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران در گفتوگو با خبرنگار انصاف نیوز انتشار و بازنشر این خبر را بررسی و تاکید کرد: این آمارها به سادگی قابل چالش است و یک سؤال ساده مطرح است که مستند این آمار چیست؟ خبر رهاسازی نوزاد از آن دست اخباری نیست که منتشر نشود. اما مهم این است که جمعآوری اطلاعات این قبیل رفتارها (رهاسازی کودک) ساده نیست و احتمالاً در کلانتریها و بهزیستی اطلاعات آن ثبت میشود. بنابراین سؤال اینجاست که گوینده خبر باید به صورت کامل مشخص کند این اطلاعات بر چه پایهای و چگونه جمعآوری شده است؟
او افزود: ناهنجاریها و جرائم قابل برآورد نیست چون براساس رفتارهای اتفاقی به وجود میآید. مثلاً نمیتوانیم آمار قتلهای امسال را بر مبنای تعداد قتلهای دو سال اخیر اعلام است. نکته حائز اهمیت دیگر این که تقریباً آماری از این معضلات نداریم. جهت دستیابی به اطلاعات اقتصادی منابع مختلفی مانند بانک مرکزی، گمرکات، مرکز آمار، وزارت صمت و… وجود دارد. اما برای آسیبهای اجتماعی از جمله رهاکردن نوزاد، منابع و تمرکز اطلاعاتی درست و کاملی وجود ندارد.
نایب رئیس هیات مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران با اشاره به این که کل زاد و ولد سالانه در ایران با کمی تفاوت حول و حوش یک میلیون نفر است، گفت: اگر در طول 10 روز 5 هزار نوزاد رها شده باشند، اگر روزی 500 نوزاد رها شده، یعنی در سال 180 هزار نوزاد (برابر با 18 درصد زاد و ولد) در خیابان رها میشود؟ اگر این تعداد واقعی باشد بیشک هر ایرانی در طول ماه یا سال باید یکی، دو نوزاد پیدا کنند. بنابراین اغراق در این آمار و عدد کاملاً مشهود است.
او تاکید کرد: انتشار چنین اطلاعاتی که به سادگی قابل تردید است، عمدتاً ناشی از غیرتخصصی شدن روزنامهنگاری است. یک روزنامهنگار در حوزه فعالیت خود یا باید تخصص داشته باشد یا اطلاعات اولیه را بداند تا اگر در یک مصاحبه نکات قابل تردید یا نادرست را به سرعت شناسایی کرده و از انتشار آن خودداری کند یا از گویند این نکات سؤالات تکمیلی بپرسد تا میزان روایی و صحت خبرش را روشن کند.
نایب رئیس هیات مدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران افزود: بعضی اعداد و ارقام جاذبه خبری و ژورنالیستی دارد. «رها سازی 5 هزار نوزاد در طول 10 روز» جاذبه خبری بسیار زیادی دارد اما وسوسه جاذبه خبری نباید باعث شود که روزنامهنگار از دقت در مطلب غافل شود. من انتشار این دست از گزارشها را در رسانهها (که گهگاه رخ میدهد) ناشی از نداشتن آگاهی عمومی، جامعهشناسی و آماری روزنامهنگار میدانم.
کامبیز نوروزی با بیان این که وضعیت رسانهها در ایران بحرانی است، گفت: رسانه در ایران دچار مشکلات فراوانی است و این مشکلات در فعالیت آن اثرگذار بوده است. متاسفانه یکی از این جنبهها کمتوجهی برخی رسانهها به روزنامهنگاری تخصصی است که منجر به چنین اشتباهاتی میشود.
او به بازنشر گسترده این خبر در ایران و خارج اشاره و تاکید کرد: در ایران غلبه سیاست بر حقیقت اتفاق ناگوار است. بسیاری از افراد یا رسانههایی که سیاست و نبرد سیاسی را به هر چیز دیگری برتری میدهند برای پیشبرد پروژه سیاسی از حقیقت و جستجوی حقیقت چشمپوشی میکنند. هم در نیروهای محافظهکار این ویژگی دیده میشود و هم در رسانهها به ویژه خارج از کشور که با موضع سیاسی خاص فعالیت میکنند. در این صورت وقتی یک خبر یا اطلاعات و آماری منتشر میشود که با دقت نظر حرفهای قابل تردید جدی است، تردید را کنار گذاشته و آن خبر را منتشر میکنند. بازنشر گسترده اینگونه خبرها ناشی از غلبه سیاسی بر حقیقت است که گهگاه در بین تندروهای راست و چپ دیده میشود.
ساقط شدن رسانههای رسمی
نوروزی در پاسخ به این سؤال که چرا بیشتر مردم آمارهای عجیب و غریب را قبول دارند؟ گفت: مواجهه جامعه با رسانه و خبر به دلیل عوامل متعددی است. تفکر سواد رسانهای نگاه توتالیتر را بازتاب میدهد و انتظار دارد مردم از رسانه همان درکی را داشته باشند که حاکمان دارند. جریان اخبار ضعیف در ایران به دلیل ضعف شدید و مفرط رسانه در ایران است. رادیو و تلویزیون دو نهاد بسیار مهم رسانهای هستند اما صدا و سیما به دلیل مدیریت اشتباه تقریباً از کارکرد افتاده است. روزنامههای ایران نیز با بحرانهای شدیدی که به آنها تحمیل شده اثرگذاریشان را از دست دادهاند. در حال حاضر بیشترین اثرگذاری گردش اخبار در ایران را پلتفرمهایی مانند واتساپ، تلگرام و… دارند و اصولاً اکثریت کاربران آن مردم هستند نه روزنامهنگاران حرفهای. اطمینانبخش نبودن انتشار اخبار در ایران ناشی از بیسوادی مردم نیست، بلکه به دلیل ساقط شدن رسانههای رسمی و دچار نقص شدن کل جریان خبر است.
او افزود: علاوه بر این یک نارضایتی عمومی در جامعه، زمینه پذیرش اخبار تلخ را در مردم افزایش داده و آنها را نسبت به منابع رسمی بدبین کرده است. به عنوان مثال مردم خبر فوت حسین الباقی که توسط دادستان خوزستان اعلام شد را باور نکردند. من نمیدانم این خبر راست است یا دروغ در حالی که هر جای دنیا اگر دادستان خبری اعلام کند همه میپذیرند.
کامبیز نوروزی تاکید کرد: مشکل اصلی این است که نظام گردش اطلاعاتی در ایران دچار اختلال کارکردی شدید شده و هیچ کس هم به فکر این موضوع مهم نیست که با امنیت ملی سر و کار دارد بهبود پیدا کند و گردش اطلاعات در ایران با رعایت دو اصل آزادی و استقلال رسانه احیا و بازسازی شود.
انتهای پیام
∎
نظر شما