سرمقاله روزنامه ۱۹ دی شماره ۳۴۳۳ مورخه هفتم خردادماه ۱۴۰۱ با عنوان «بیاعتمادی مردم از رفتارهای دوگانه ماست» به قلم مرتضی داستانی بدین شرح است:
این روزها بیش از همیشه میان جامعه شناسان و فعالان سیاسی موضوع کاهش اعتماد عمومی در جامعه مطرح و مورد بحث و بررسی قرار میگیرد عدم پذیرش اعلام کشته شدن عبدالباقی مالک برج متروپل از سوی مردم آبادان تا جایی که مردم به خیابان بریزند و شعار کشته شدن عبدالباقی دروغ است. دروغ است سر دهند، از علائم این کاهش اعتماد است. یا همین که حکومت و دولت از اعلام گران شدن تدریجی اجناس برای اینکه مردم به فروشگاهها نریزند و آنها را غارت نکنند. واهمه میکند یا کاهش مشارکت تدریجی مردم در انتخابات مختلف و همچنین عدم توجه به اخبار و رسانههای داخلی و وو.... از موارد مشخص کاهش اعتماد عمومی است.
جامعه شناسان معتقدند، کاهش اعتماد عمومی در یک جامعه تمام زوایای آن را تخریب میکند و سرمایههای اجتماعی را به باد فنا میدهد. هرچند در به وجود آمدن این بیاعتمادی عملکرد سرمایههای اجتماعی نقش مهمی دارد. وقتی مردم رفتار و گفتار دوگانه و متضاد از دست اندرکاران امور مادی و معنوی جامعه ببینند، بیتردید روزبهروز اعتمادشان از چهرهها و شخصیتها و جریانها سلب شده و سپس بیاعتمادی کلی و مجموعه ای پیدا میکنند.
مردم وقتی از یک تریبون رسمی و مهم کشور که بار هدایت و فرهنگی و معنوی مردم را در دست دارد، رفتار و گفتار منصفانه نبینند از او دل میکنند و اگر تکرار شود، بدبین و رویگردان میگردند.
مردم هنگامی که میبینند برخی ائمه جمعه و روحانیون اگر در دولت قبل به دلیل خروج ترامپ از برجام و برخی تصمیمهای اقتصادی گرانی ایجاد میشد، فریاد میزدند که جان مردم از گرانی به لب رسیده است و دولت باید فکری کند و امروز که دولت دیگری سر و کار است، گرانی را امتحان الهی میدانند! به انصاف و عدالت گوینده و این تریبون شک کرده و احساس فریبخوردگی میکنند و به همه چیز و همهکس بیاعتماد میشوند.
مراقبت و تلاش برای افزایش اعتماد مردم به نظام امروز مهمترین وظیفه همه دست اندرکاران و دلسوزان کشور و انقلاب است. کمترین کوتاهی و بیتفاوتی میتواند خسارات بزرگی را ببار آورد. بهوش باشیم که کشور آبستن این خسارات شده است.
∎
این روزها بیش از همیشه میان جامعه شناسان و فعالان سیاسی موضوع کاهش اعتماد عمومی در جامعه مطرح و مورد بحث و بررسی قرار میگیرد عدم پذیرش اعلام کشته شدن عبدالباقی مالک برج متروپل از سوی مردم آبادان تا جایی که مردم به خیابان بریزند و شعار کشته شدن عبدالباقی دروغ است. دروغ است سر دهند، از علائم این کاهش اعتماد است. یا همین که حکومت و دولت از اعلام گران شدن تدریجی اجناس برای اینکه مردم به فروشگاهها نریزند و آنها را غارت نکنند. واهمه میکند یا کاهش مشارکت تدریجی مردم در انتخابات مختلف و همچنین عدم توجه به اخبار و رسانههای داخلی و وو.... از موارد مشخص کاهش اعتماد عمومی است.
جامعه شناسان معتقدند، کاهش اعتماد عمومی در یک جامعه تمام زوایای آن را تخریب میکند و سرمایههای اجتماعی را به باد فنا میدهد. هرچند در به وجود آمدن این بیاعتمادی عملکرد سرمایههای اجتماعی نقش مهمی دارد. وقتی مردم رفتار و گفتار دوگانه و متضاد از دست اندرکاران امور مادی و معنوی جامعه ببینند، بیتردید روزبهروز اعتمادشان از چهرهها و شخصیتها و جریانها سلب شده و سپس بیاعتمادی کلی و مجموعه ای پیدا میکنند.
مردم وقتی از یک تریبون رسمی و مهم کشور که بار هدایت و فرهنگی و معنوی مردم را در دست دارد، رفتار و گفتار منصفانه نبینند از او دل میکنند و اگر تکرار شود، بدبین و رویگردان میگردند.
مردم هنگامی که میبینند برخی ائمه جمعه و روحانیون اگر در دولت قبل به دلیل خروج ترامپ از برجام و برخی تصمیمهای اقتصادی گرانی ایجاد میشد، فریاد میزدند که جان مردم از گرانی به لب رسیده است و دولت باید فکری کند و امروز که دولت دیگری سر و کار است، گرانی را امتحان الهی میدانند! به انصاف و عدالت گوینده و این تریبون شک کرده و احساس فریبخوردگی میکنند و به همه چیز و همهکس بیاعتماد میشوند.
مراقبت و تلاش برای افزایش اعتماد مردم به نظام امروز مهمترین وظیفه همه دست اندرکاران و دلسوزان کشور و انقلاب است. کمترین کوتاهی و بیتفاوتی میتواند خسارات بزرگی را ببار آورد. بهوش باشیم که کشور آبستن این خسارات شده است.
نظر شما