محمدصادق جنانصفت *
بدون چون و چرا باید زیر بار این داوری برویم که رفتار دولت درباره جابهجا کردن منابع ریالی یارانههای چند کالای اساسی سختترین روزها را به ویژه از نظر فشار بر روان مردم برای ایرانیان پدیدار کرده است، به این ترتیب که با این اقدام دولت قیمت شمار قابل اعتنایی از کالاهای مرتبط با آرد گندم و نیز قیمت فرآوردههای لبنی و خورد و خوراکی که با مرغ و تخممرغ تهیه میشوند با شتابی شگفتانگیز به بالاترین نقطه رسیدهاند. از سوی دیگر بیتصمیمی دولت درباره اعلام افزایش حقوق بازنشستگان و نیز افزایش میانگین 10 درصد حقوق کارمندان فشار مالی قابل اعتنایی را به وجود آورده است. دولت و شخص رییسجمهوری اما هنوز باور دارند باید تصمیمهای سخت اقتصادی بگیرند. از دیروز که سیدابراهیم رییسی تاکید کرد تصمیمهای سخت اقتصادی باید گرفته شود شهروندان، کارشناسان و اقتصاددانان گمانهزنیهایی را درباره این تصمیمها احتمالی در دستور کار قرار دادهاند. بیشترین گمانهزنی این است که دولت قصد دارد قیمت بنزین و حاملهای انرژی را افزایش دهد و تعادل را به بازار کالاها از نظر نسبی بودن قیمتها بردارد. با این همه اما سخنگوی دولت این گمانهزنی را رد کرد و گفت دولت نمیخواهد قیمت بنزین را افزایش دهد. چرا چنین گمانهزنیای درباره حرف رییسجمهور در یاد شهروندان زنده میشود؟ چون تصمیمهای سخت اقتصادی بیشتر رویکردی به سوی جیب و کسبوکار و خورد و خوراک و پوشاک شهروندان دارد. اما با توجه به اینکه رییس دولت سیزدهم این حرف را در همایش بینالمللی خصوصیسازی بر زبان آورده است میتوان گمان کرد او میخواهد درباره تصمیمهای سخت درباره مناسبات بینالمللی ایران اطلاعرسانی کرده و ایرانیان را در آمادهباش نگه دارد. به این معنی که رییسی از اینکه تحریم نفت ایران تا مدتها پابرجا میماند مطمئن شده و نیز میداند بازارهای سنتی نفت ایران که با ارائه ارزانترین نفت و با زمان دریافت طولانی یا تهاتر با کالاهای دیگر بوده است به دست روسها تسخیر شده و یا در حال تسخیر شدن است و نیز صادرات فولاد و سایر فلزات اساسی در خطر است و احتمال درآمد ارزی ایران در سال 1401 روندی کاهنده خواهد داشت. به این ترتیب و با توجه به افزایش قیمت جهانی غلات و نهادههای دامی و فشار فزاینده به تولید داخلی از ناحیه آزادسازی قیمت ارزهای معتبر و افزایش قیمت تمامشده تولید، روزگار مردم سختتر خواهد شد. بدترین اتفاقی که میتوان انتظار داشت رخ دهد سر به فلک کشیدن نرخ تورم و کاهش بیشتر قدرت خرید شهروندان و خالیتر شدن سفره تهیدستان است.
یک گمانهزنی دیگر این است که شاید دولت در بستر اصل 44 و نیز سازوکار خصوصیسازی بنگاههای دولتی میخواهد تصمیم سخت بگیرد. با توجه به کارنامه رییس دولت در منصب رییس دستگاه قضا که برگرداندن خصوصیسازیها به دولت بود شاید تصمیم سخت این باشد. البته میتوان گمانهزنی کرد که دولت برای کسب منابع تازه درآمدی بنگاههای تحت مالکیت خود را به ارزانترین قیمت بفروشد و با توجه به نهی او از اینکه نباید این بنگاهها به دولت فروخته شود و بخش خصوصی نیز میل خرید ندارد این بنگاهها در اختیار نهادهای خاص درآیند. گمانه بدتری هم وجود دارد و آن ناامید شدن دولت از تامین منابع درآمدی برای تعادل در دخل و خرج بودجه است که دولت را وادار میکند بانک مرکزی را به اسارت بیشتر برای چاپ پول به شکل آشکار و یا با استفاده از روشهای پیچیدهتر در آورد.
∎
نظر شما