اخیرا نیز سران آلمان و قطر در یک کنفرانس مطبوعاتی در برلین نسبت به موفقیت مذاکرات احیای برجام ابراز خوشبینی کردند، هر چند که موضوع خرید گاز از قطر محور اصلی مذاکرات شولتس و آل ثانی بود.
بر اساس گزارش دویچه وله، تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر، میگوید که به حصول توافق میان ایران و ایالات متحده بر سر احیای برجام امیدوار است و حاضر است در این رابطه کمک کند.امیر قطر که در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با اولاف شولتس، صدراعظم آلمان، در برلین سخن میگفت، با ابراز خوشبینی نسبت به این که طرفین مذاکرات به اشتراک نظر برسند، گفت که برای یافتن یک راهحل در این رابطه آماده میانجیگری است.مذاکرات احیای برجام از فروردین ماه سال پیش در وین آغاز و بیستم اسفند متوقف شد.مهمترین موضوعات اختلاف میان ایران و طرف غربی، یکی خروج سپاه پاسداران از لیست گروههای تروریستی ادعایی آمریکا و دیگری عدم ارائه تضمینهای اعتباری در قبال فعالیت شرکتهای تجاری بین المللی در کشورمان است.
دولت جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا، برای خارج کردن سپاه پاسداران از فهرست سازمانهای تروریستی شرطهایی تعیین کرده که جمهوری اسلامی ایران به دلیل غیر منطقی بودن آنها پاسخ مثبتی در این خصوص نداده است. شکست بنبست مذاکرات وین هدف اصلی سفر انریکه مورا، معاون جوزپ بورل و هماهنگکننده مذاکرات وین، به تهران بود اما در ماورای این هدف اعلامی، اقدامات عملیاتی دیگری لازم است که به نظر می رسد هنوز مقامات اروپایی گامی در راستای تحقق آنها بنداشته اند! جوزپ بورل، هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا مدعی است که در پی سفر روز ۲۰ اردیبهشت مورا به تهران و مذاکره با مقامات جمهوری اسلامی گفت که این سفر به ''دو ماه بنبست'' در مذاکرات هستهای ایران و غرب پایان داده و واکنش مقامهای ایرانی به سفر و پیامهای انریکه مورا، ''به اندازه کافی مثبت" بوده است.به رغم این اظهارات بورل، هنوز هیچ نشانه و خبری در باره شروع دوباره مذاکرات وین در دست نیست.اولاف شولتس، صدراعظم آلمان نیز در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با امیر قطر، نسبت به دستیابی به توافق در وین ابراز امیدواری کرد و از ایران و طرفهای مذاکرات برجام خواست که اجازه ندهند فرصتهای موجود از دست برود.
اما سوال اصلی اینجاست که آیا مواضع طرف آلمانی در قبال برجام، واقعا با رویکرد ظاهری برلین در حمایت از احیای توافق هسته ای همخوانی دارد یا خیر؟!واقیعت امر این است که از دید آلمان، نقش اروپا فقط ایفای جایگاهی واسطهای است و آلمان هم کاملا تحت تصمیم مشترک اروپاییها حرکت میکند؛ تصمیمات مهم در پایتخت دو کشور ایران و آمریکا انجام میشود. گفتوگوهای فعلی با حضور دیگر امضاکنندگان توافق، فقط جریانی برای شکلگیری یک طرح جامع و اجرایی ازطرف دو کشور ایران و آمریکاست. در این معادله، تصمیم جمعی اروپاییان محلی از اعراب ندارد. از سوی دیگر، نباید فراموش کرد که با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، دیگر ما با ترکیبی به نام «تروییکای اروپایی» مواجه نیستیم.اساسا یکی از اصلی ترین دلایل وقفه در مذاکرات وین، همین عدم نقش آفرینی فعال از سوی ژرمنها و فرانسوی هاست. انتقادات برخی اعضای اتحادیه اروپا از سنگاندازیهای مشترک برلین و پاریس (خصوصا فرانسویها) در مذاکرات نشان میدهد که برخلاف ادعای مقامات آلمانی و فرانسوی، متدها و مولفههای دخیل در مذاکرات وین برای آنها نه از بروکسل (مقر اتحادیه اروپا) بلکه از کانونهای دیگری مانند تلآویو و ریاض تعیین میشود. آنچه در جریان برگزاری مذاکرات وین بار دیگر زیر سوال رفته است، به مفهوم و مصداق «اروپای مستقل» بازمیگردد.مسئه اصلی اینجاست که ژرمنها نیز به مانند فرانسوی ها حتی در این معادله منافع اتحادیه اروپا را مدنظر قرار نمی دهند و به منافع خود اهمیت می دهند. شکاف آشکار فرانسویها و ژرمنها با برخی بازیگران دیگر اروپایی بر سر احیای برجام بهوضوح نشان میدهد که از اتحادیه اروپا بهجز یک ساختار تزیینی و ظاهری و یک عنوان، چیز دیگری باقی نمانده است. بدون شک در آیندهای نزدیک، شاهد افزاش فشارهای علنیتر اعضای اتحادیه اروپا بر دولتهای امانوئل مکرون و اولاف شولتس بر سر نحوه مذاکره در آوردگاه وین خواهیم بود.