سیدعماد حسینی- سمیر جعجع از رهبران لبنانی همسو با برنامههای سعودی اعلام کرده خبری از دولت وحدت ملی نخواهد بود و ما به دنبال چهرههای جدیدی برای ریاست مجلس هستیم.
با وجود آنکه این جمله از سوی رهبر پرحاشیهترین جریان مخالف جریان مقاومت که به همراه متحدینش تلاش کرد خلاء نبود سعد حریری را به هر نحو ممکن برای ریاض پر کند، در محاسبات برنده و بازنده انتخابات مجلس لبنان چندان سخن مهمی محسوب نمیشود و وزنه فراکسیونش با ۱۹ کرسی در مقابل مهمترین رقیبش در صحنه رقابت بر سر کرسیهای طایفه مسیحیان؛ یعنی جریان ملیگرای آزادی با ۱۸ کرسی چندان پیشتاز محسوب نمیشود، اما صرف گفتن این مساله به معنای نشان دادن مسیری است که مقتدی صدر بعد از اعلام پیروزیاش در عراق در آن قدم برداشت و در بهترین شرایط به همان باتلاق بنبست سیاسی عراق منتهی خواهد شد.
به اعتقاد برخی کارشناسان امور منطقه، اگر به نظریه توطئه اعتقاد داشته باشیم، گردانندگان پشت پرده صحنه انتخابات در لبنان تقریباً همان کسانی بودند که پیش از این در عراق انتخابات را به سمت و سوی شرایط فعلیاش یعنی بنبست پیش بردند.
به بیانی واضحتر، دستهای منطقهای و بینالمللی در کار هستند که مناطق خاصی را به شکل تدریجی و مرحله به مرحله از طریق بنبستهای هدایتشده، به تصاحب خود درآورند.
بر خلاف عراق که بعد از سقوط رژیم صدام حسین و شکلگیری ساختار جدید در این کشور، ائتلاف شیعی همواره بر سر قدرت بود، در لبنان فرایند پیچیدهتری بر ساختار سیاسی و پارلمانی این کشور حکمفرماست، به نحوی که طی چند دهه گذشته تنها در انتخابات سال 2018 (دور قبل) ائتلاف طرفدار مقاومت اکثریت را در پارلمان به دست آورد.
در حال حاضر نیز بر اساس آخرین آمار و ارقام اعلام شده به طور بالفعل ۶۲ کرسی از ۱۲۸ کرسی پارلمان در اختیار طرفداران مقاومت است، در حالی که به گفته تحلیلگران بیطرف هنوز مشخص نیست هر ۶۶ نماینده دیگر راهیافته به مجلس با مقاومت مخالفت قاطعانهای داشته باشند.
به بیانی واضحتر، حتی اگر ادعای رهبران جریانهای رقیب (بخوانید مخالف) مقاومت را هم در رابطه با پایان اکثریت ائتلاف احزاب مقاومت در مجلس لبنان بپذیریم، باز هم این امر دلیلی بر آن نیست که بقیه شخصیتهایی که خارج از لیستهای مقاومت وارد مجلس لبنان شدهاند- به ویژه شخصیتهای مستقل- مخالف مقاومت بوده و حاضر باشند بدون آنها کابینهای تشکیل شود.
پس در حالی که امروز بسیاری از کارشناسان فروپاشی اقتصادی را مهمترین دغدغه لبنانیها معرفی میکنند، باید اعتراف کرد آنچه حتی خطرناکتر بوده و شاید در مقدمه حل این مشکل باید به آن پرداخته شود، معضل نبود سمت و سوی صحیح و واقعی برای تشکیل کابینه است.
از همین ابتدا و با توجه به پافشاری شخصیتهای جنجالی همچون سمیر جعجع مبنی بر شرکت ندادن دادن طرفهای رقیب در کابینه و شکلگیری دولت ائتلاف ملی، احتمال طولانی شدن روند تشکیل کابینه در چارچوب یارکشیها و بده بستانهای درونپارلمانی بعید به نظر نمیرسد.
این تجربه قبل از این توسط مقتدی صدر در عراق انجام گرفته و به بنبست رسیده بود، اما ظاهراً بازیگردانان اصلی این روند تمایل زیادی به کپیبرداری از آن در صحنههای دیگر هم دارند تا همان سناریوی به کار رفته علیه حشدالشعبی و متحدانش در عراق، در لبنان نیز علیه حزبالله و متحدانش عملی شده تا در آنجا نیز در مقابل خواست مقاومت برای تحقق وحدت ملی، رویکرد دفعی در پیش گرفته شود.