شناسهٔ خبر: 53921271 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فرارو | لینک خبر

روایت محسن هاشمی از سیمای نگران آقای رییسی

همواره آیت الله هاشمی از آقای رییسی بعنوان چهره‌ای معتدل و مثبت یاد کرده است، اما در این مراسم از نزدیک احساس کردم که آقای رییسی بگونه‌ای در محاصره مشکلات و تنگنا و محدودیت‌ها قرار دارد که نه می‌تواند به سمت حل مشکلات برود و نه با مردم درمیان بگذارد.

صاحب‌خبر -

محسن هاشمی رفسنجانی در یادداشتی که سایت انتخاب آن را منتشر کرده است، نوشت: بعد از ظهر شنبه بیست وهشتم ماه مبارک رمضان بود که دفتر رییس جمهور تماس گرفتند برای افطار جمعی از فعالان سیاسی با رییس جمهور دعوت کردند، دعوت را قبول کردم و بخاطر هوای بارانی و افزایش ترافیک چنددقیقه‌ای دیرتر از زمان تعیین شده به ریاست جمهوری رسیدم و در این فاصله از دفترایشان تماس گرفتند تا مطمئن شود به جلسه می‌آیم یا خیر، چند نفر از میهمانان دیگر نیز در صحبتهایشان از اینکه بخاطر دعوت دیرهنگام در این جلسه به افطاری‌های خانوادگی و کاری وعده داده شده که حتی خودشان میزبان بودند، نتوانستند بروند، مانند خود من که برای افطار بنیاد بیماری‌های خاص به عنوان یکی از میزبانان برنامه داشتم و از لزوم هماهنگی بیشتر در برنامه‌های دفتر رییس جمهور حکایت داشت.

به گزارش انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: فرصت کوتاهی در حد سه دقیقه برای هریک از حضار جهت صحبت وجود داشت که نهایتا به پنج دقیقه می‌رسید و به حدود یک چهارم میهمانان نیز زمان نرسید، در صحبت‌های چند دقیقه‌ای هریک از چهره‌های سیاسی نکات مفیدی وجود داشت که توسط آقای رییسی ودفتر ایشان ثبت می‌شد و بخشی از آن هم در رسانه‌ها انعکاس یافته است، نکته‌ای که من به آن اشاره داشتم لزوم توجه به بحران‌های همزاد وهم افزا بود که جامعه ایران را احاطه کرده و سیستم را به لبه پرتگاه برده است.

بحران‌های همزاد وهم افزا، چالش‌هایی هستند که ظهور همزمان آن‌ها با یکدیگر موجب تشدید و اثر افزایشی روی هم می‌گردد، در جامعه امروز ما شاهد چالش‌هایی نظیر بیکاری، رکود، تورم، کسری بودجه، آسیب‌های اجتماعی، کاهش اعتماد امیدی، سقوط ارزش پول ملی، فرار سرمایه، مهاجرت نخبگان، تحریم، ورشکستگی صندوق‌های بازنشستگی، بی ثباتی اقتصادی، حاشیه نشینی ۱۵ میلیون نفری و التهابات اجتماعی و در نهایت فقر فزاینده هستیم که هریک از این‌ها می‌تواند موجب تشدید دیگری بشود و یک لوپ منفی را در کل جامعه شکل دهد که در نهایت به سیر منفی سرمایه اجتماعی بیانجامد هر جامعه‌ای با دو یا چند عنوان از این آسیب‌ها مواجه باشد باید اعلان وضعیت خطر کند.

پس از برگزاری نماز جماعت وصرف افطار به سراغ آقای رییسی رفتم و در گفتگویی سرپایی وکوتاه به ایشان خبردادم که برای نخستین بار و پس از ۲۳ سال، خاطرات روزنوشت آیت الله هاشمی رفسنجانی، توسط وزارت ارشاد دولت ایشان دچار ممیزی شده است و لیستی بلند بالا ودر حدود صد مورد از مقدمه ومتن وپاورقی را برای حذف و اصلاح به دفتر نشر معارف انقلاب به عنوان ناشر این کتاب ابلاغ کرده اند که منجر به آسیب دیدن بخش مهمی از تاریخ انقلاب خواهد شد و همانجا نامه‌ای تنظیم و به رییس دفتر ایشان دادم.

اما شاید مهمترین نکته این مراسم، نه سخنان رسمی مطرح شده در نشست ونه گفتگو‌های حاشیه آن، بلکه شرایط عجیب و سختی بود که آقای رییسی در آن قرار گرفته است واین شرایط را بخوبی می‌توان در چهره، سخنان و زبان بدن ایشان حس کرد.

نام آقای رییسی از حدود سی سال قبل در خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی، ذکر شده است و ایشان بعنوان رییس بازرسی کل کشور دیدار‌های زیادی با آیت الله داشته است و همواره آیت الله هاشمی از آقای رییسی بعنوان چهره‌ای معتدل و مثبت یاد کرده است، اما در این مراسم از نزدیک احساس کردم که آقای رییسی بگونه‌ای در محاصره مشکلات و تنگنا و محدودیت‌ها قرار دارد که نه می‌تواند به سمت حل مشکلات برود و نه با مردم درمیان بگذارد.

البته روسای جمهور پیش از این نظیر آقای خاتمی و روحانی نیز کما بیش در چنین شرایطی بوده اند، اما تفاوت عمده آن‌ها با آقای رییسی در این بود که بدنه اجتماعی حامی آن‌ها و جریان سیاسی اطرافشان، به نوعی تنگنا‌های ایجاد شده برای رییس جمهور را درک کرده ودر جهت عبور از آن با رییس جمهور همراهی و حمایت می‌کرد، اما آقای رییسی با مشکلات و موانعی مواجه است که نه می‌تواند بتن‌هایی آن‌ها را حل کند و نه از سوی حامیانش برای حل آن‌ها حمایت می‌شود.

بخصوص در شرایط اخیر که مهمترین مشکل کشور گرانی‌های بی سابقه و تشدید تورم همراه با تحریمهاست که یکی از راه حل سریع وموثر مدیریت این شرایط پذیرش توافق هسته‌ای وافزایش درامد ارزی کشور است.

اما جریان سیاسی حامی آقای رییسی که هویت خود را در مخالفت با برجام می‌بیند نه تنها از پذیرش این توافق حمایت نمی‌کند بلکه حتی اگر اعضای دولت آقای رییسی در جهت حل آن گام بردارند اقدام به تخریب آن‌ها می‌کند ودر مقابل نسخه‌ای نیز برای حل مشکلات شدید معیشتی مردم جز شعار‌های کلی ارائه نمی‌کند.

شاید آقای رییسی، نخستین رییس دولتی باشد که در فاصله ۹ ماه از آغاز مسئولیتش، در یک دو راهی سخت قرار گرفته است:

اگر در جهت پذیرش توافق هسته‌ای حرکت کند از سوی برخی جریان‌های سیاسی حامیش متهم به سازشکاری وادامه راه لیبرال‌ها وغربگرا‌ها می‌شود واگر تحریم‌ها را رفع نکند ومشکلات اقتصادی تشدید شود، از سوی مردم متهم به خلف وعده و پیمان شکنی در جهت کاهش تورم وحل مشکلات اقتصادی می‌گردد.

سختی این دوراهی و تنگنا را در همان دقایق کوتاهی که در حال گفتگو با آقای رییسی بودم در چهره ایشان می‌دیدم و روز بعد از ملاقات که اخبار افزایش قیمت ماکارونی و نان صنعتی منتشر شد و با واکنش شدید افکار عمومی در فضای مجازی همراه گردید، این سختی را بیشتر حس کردم.

شاید اکثر چهره‌های اصلاح طلب حاضر در مراسم نیز چنین احساسی داشتند، اگرچه ما خود را در جریان سیاسی آقای رییسی تعریف نمی‌کنیم، اما حساسیت و خطرات باقی ماندن د راین دو راهی سخت برای کل جامعه و آینده نظام را درک می‌کنیم اقتصاد طبقات متوسط وفقیر جامعه بیشتر از این تاب تحمل فشار‌ها و نوسانات را ندارد.

اگر جریانات سیاسی تندرو اصولگرا از واقعیات و فکت‌هایی نگران کننده‌ای که مدیران دولت آقای رییسی با آن‌ها مواجه هستند، آگاه بودند، شاید اینگونه بر تنور شعار نمی‌دمیدند و می‌دانستند که ما همه با هر سلیقه و نگاه سیاسی، سوار کشتی جامعه ایران هستیم و اگر این کشتی نتواند فشار طوفان اقتصادی را تحمل کند، سرنوشت مشترکی در انتظار ماست.

نظر شما