شناسهٔ خبر: 53580639 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: مثلث | لینک خبر

خطوط جادویی کریم؛ مثل یک روایت ترسناک

به روح اعتقاد ندارید؟ آنچه در شب های لیگ قهرمانان و در برنابئو رخ می دهد، قابل مقایسه با هیچ چیز دیگری نیست.

صاحب‌خبر -
آنچه دیگران می خوانند:
  • مهاجرت مهدی هاشمی به همراه همسر جوانش از ایران | مهدی هاشمی کشور را ترک کرد

  • جواد عزتی در دفترخانه طلاق | جواد عزتی از همسرش جدا شد ؟

  • توهین رامبد جوان به مجری عصر جدید | داد و بیداد احسان عیخانی در برنامه خندوانه

  • رفتار زشت احسان علیخانی به همراه داور عصر جدید | احسان علیخانی شورش را درآورد

  • احسان علیخانی ادای شرکت کننده عصر جدید را درآورد | ناراحتی شرکت کننده از احسان علیخانی

جذابترین ها
  • رونمایی ایران خودرو از تارای برقی با مهندسی معکوس تسلا|تصاویر و جزئیات

  • یک امکان جدید یک ماهه برای متقاضیان طرح مسکن ملی

  • لحظه سرقت شبانه تابلوهای راهنمایی و رانندگی|ویدئو

برترین‌ها
  • افزایش حقوق بازنشستگان امشب واریز می شود | افزایش عجیب حقوق بازنشستگان افزایش حقوق بازنشستگان امشب واریز می شود | افزایش عجیب حقوق بازنشستگان
  • تصادف شدید مهران مدیری | مهران مدیری زخمی شد تصادف شدید مهران مدیری | مهران مدیری زخمی شد
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:
به گزارش "ورزش سه"، شرح و توصیف اتفاقی که هفته گذشته در برنابئو رخ داد دشوار است. همانند شرح چیزی که وجود ندارد یا چیزی که وجود دارد ولی توصیفش ممکن نیست و نمی توان به آن دسترسی داشت. نمی توان تصویری خلق کرد و گفت، خوب به این نگاه کنید. اتفاقی که سه شنبه گذشته در بازی رئال مادرید برابر چلسی رخ داد مصداق بارز همین قضیه است.

توماس توخل برای نجات تیمش باید کاری انجام می داد. همانند کاری که در وقت استراحت پس از اتمام 90 دقیقه و پیش از شروع وقت های اضافه انجام داد. او تابلوی بزرگی در دست داشت و به میان بازیکنانش رفت تا توضیح بدهد که برای شکست رئال چه کاری باید انجام دهند. مارکوس آلونسوی خسته و ویران، از میان پاهای هم تیمی هایش به تابلو نگاه می کرد و سعی داشت حدس بزند مربی با رسم خط و خطوط روی تابلو، چه خواسته هایی در 30 دقیقه وقت اضافه دارد ولی آن ایده های تاکتیکی در ورزشگاهی با 60 هزار نفر تماشاگر به چه کار می آمدند؟ 60 هزار نفری که منتظر بلعیدن ستاره های چلسی همچون غذایی روی میز بودند.

در همان زمان و با چند متر فاصله، کریم بنزما، بدون در دست داشتن تابلو و روی دستانش سعی در شرح و توصیف ایده تاکتیکی خود برای وینیسیوس بود. او سعی داشت راه رسیدن به گل را برای ستاره برزیلی توضیح بدهد. بدون تابلو، ماژیک و هیچ چیز دیگری. او خطوطی نامرئی روی دستش می کشید و می گفت خطوط روی دستم را می بینی؟ مهم نیست چه معنایی دارند، فقط امشب ما را حذف نخواهند کرد و وینیسیوس نیز با تکان دادن سر، بنزما را تایید می کرد. او البته که متوجه همه چیز شده بود(پاس گل دوم و تعیین کننده را به کریم داد). او چهره رقیب را دیده بود که مثل پیراهنش زرد شده است.

شاید خیلی ها به روح اعتقاد نداشته باشند اما اگر در قبرستان تنها باشید و ناگهان صدای باز شدن قبرها و پاهایی روی برگ ها شنیده شود، حتی آماده ترین عضلات نیز منقبض می شوند و این اتفاق برای قهرمان اروپا روی گل سوم رئال رخ داد. آنها مرده ای را دیدند که از تابوت بیرون می آمد. ناگهان تمام داستان های ترسناکی که قبلا از برنابئو شنیده بودند، برای‌شان تداعی شد و به این باور رسیدند که آن داستان ها واقعیت داشته اند. 

آنچه در شب های لیگ قهرمانان و در برنابئو رخ می دهد، قابل مقایسه با هیچ چیز دیگری نیست. فقط اگر موزه پرادو اعلام کند که پنج‌شنبه‌ها، از ساعت 6 تا 7 بعد از ظهر، ولاسکز در اتاق 12 حاضر می‌شود تا لاس منیناس را دوباره نقاشی کند، قدرت رقابت با فضای برنابئو در لیگ قهرمانان را خواهد داشت.

 

نظر شما