شفقنا- روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان«گفتاردرماني جواب نميدهد» این گونه آورده است:
اميد دادن به مردم توسط دولتمردان و اصحاب قلم و سخن خوبست بشرط آنکه از پشتوانهاي عملي برخوردار باشد. مردم، وقتي انطباق سخن و عمل را ببينند، اميدوار ميشوند و به اصحاب سخن و قلم و دلتمردان اعتماد پيدا ميکنند.
در اين معادله، رابطه معکوسي هم وجود دارد که بسيار خطرناک است. افرادي که تلاش ميکنند با گفتاردرماني و نوشتاردرماني، مردم را سرگرم کنند ولي گفتهها و نوشتههايشان پشتوانه عملي ندارد، اين اقداماتشان موجب نااميدي مردم و بياعتمادي ميشود. به همين دليل است که اميرالمؤمنين عليهالسلام ميفرمودند من هرگز چيزي نميگويم که خودم به آن عمل نکرده باشم.
فرموده حضرت علي عليهالسلام، در دو عرصه کاربرد دارد؛ عرصه اخلاقي و عرصه حکمراني. در عرصه اخلاقي، مخاطبان از گويندهاي که گفتهاش با عملش منطبق است الگوبرداري ميکنند و در حکمراني، مردم با لمس کردن آثار عملي وعدههاي حکمرانان، به آنان اعتماد مینمایند و به آينده زندگي خود اميدوار ميشوند و رابطه خود با حکومت را مستحکم ميکنند. خطر، هنگامي چهره نمايان ميکند که به گفتهها عمل نشود، وعدهها بيپشتوانه باشند و حکمرانان تلاش کنند به جاي ايجاد تحول عملي در زندگي مردم، آنها را با گفتاردرماني سرگرم کنند و وقت بخرند.
در روزهاي اخير، چند تن از مسئولين خبر از افزايش صدور نفت ايران به ميزان قبل از تحريم دادند. رسانه ملي نيز اين خبر را با گزارشهاي تفصيلي پشتيباني کرد و در مجموع تلاش خوبي براي ايجاد اميد در دلها به عمل آمد. عدهاي بلافاصله اين خبر و اين تلاش را زير سؤال بردند و خواستار آمار و ارقام شدند. آنان اين نکته را هم مطرح کردند که اگر اين ادعا صحت دارد، پولهاي اينهمه نفت صادرشده که شما ميگوئيد پولش را هم دريافت کردهايد، چه شده و چه کاري با آن انجام دادهايد؟
هرچند از اين ايراد و سؤال، بوي تلاش براي ايجاد ترديد در افکار عمومي ميآيد ولي دولتمردان بايد همواره براي مواجهه با اين قبيل ترديدافکنيها و پاسخ دادن به چنين سؤالهائي آمادگي داشته باشند. جهان امروز، جهان ارتباطات است و کسي نميتواند خود را متکلموحده بداند و انتظار داشته باشد مردم هرچه را او ميگويد بپذيرند و هيچکس سخن او را زير سؤال نبرد و يا از او مطالبه سند و مدرک براي اثبات ادعاهايش نکند. ارائه آمار و ارقام نيز در صورتي که تحولي عملي در زندگي و معيشت مردم ايجاد نکنند بيفايده است. راه چاره اينست که دولتمردان به پيدايش تغييرات ملموس در عرصه اقتصادي نجات يافتن مردم از گرانيها و خارج شدن معيشت از تنگناهاي تورم و افزايش قيمتها استناد کنند. اگر چنين تغييراتي در عرصه اقتصادي پديد بيايد بطوري که مردم بتوانند کاهش قيمتها و افزايش قدرت خريد خود را احساس کنند، علاوه بر اينکه به سخنان مسئولين اعتماد ميکنند و در وجود آنها اميدواري پديد ميآيد، به تلاشهاي ترديدافکنانه اين و آن نيز اعتنا نخواهند کرد. در چنان وضعيتي، مردم حتي به صحنه مبارزه عليه کساني که بخواهند خدمات مسئولين را ناديده بگيرند وارد ميشوند و تلاشهاي آنها را خنثي خواهند کرد.
در شرايطي که قيمتها هر روز افزايش مييابند و خبري از کنترل بازار کالاها و خدمات نيست و قشر محروم جامعه صورت خود را با سيلي سرخ نگه ميدارد، سخن از بازگشت صدور نفت به ميزان قبل از تحريم و دريافت پول آن گفتن فقط ميتواند نوعي گفتاردرماني باشد که همه ميدانند جواب نخواهد داد. چاشنيهائي از قبيل اينکه گفته شود افزايش فلانقدر درصدي سفرهاي نوروزي نشانه رونق اقتصادي کشور و بهبود زندگي مردم است، نيز حتي به اندازه يک قرص آسپيرين هم نميتوانند دردهاي مزمن معيشتي قشر محروم، که اکثريت جامعه را تشکيل ميدهند، را تسکين بدهند. کساني که از تعداد مسافران نوروزي آمار گرفتهاند، لطفاً از اينکه اين مسافران از کدام قشر جامعه هستند هم آمار بگيرند تا معلوم شود تفريحات نوروزي آيا نصيب قشر محروم هم شده است يا نه؟ علاوه بر اينها، طبيعي است که بعد از دو سال محدوديتهاي کرونائي وقتي اين محدوديتها برداشته ميشوند، ميزان سفرها افزايش مييابد و نبايد آن را با دوران محدوديتها مقايسه کرد. استناد به سفرهاي نوروزي به عنوان يک ابزار تبليغاتي در دولتهاي گذشته نيز مرسوم بود و ايرادها هم به شکلهاي مختلف به آن دولتها هم تذکر داده ميشد ولي گويا گوش دولتمردان بدهکار چنين تذکرهائي نيست و هرگز نميتواند جاي گفتاردرماني را در ادبيات حکمرانان بگيرد؟
نظر شما