شفقنا- روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان«ضرورت ايجاد تحول در سياست خارجي» این گونه آورده است:
حوادث تاريخي را نبايد فقط به کتابها و کتابخانهها سپرد. بازگو کردن جزئيات رويدادها حتي بعد از گذشت يکي دو دهه از آنها براي فراموش نشدنشان ضروري است. امروزه، بازگو کردن تاريخ با توجه به گستردگي رسانهها و امکانات ارتباطي، کاري بسيار آسان است. در چنين شرايطي اگر از رسانه ملي، مطبوعات و فضاي مجازي براي يادآوري آنچه در نشيب و فرازهاي کشور خودمان در همين چند دهه اخير گذشته است بهرهبرداري نکنيم، به اين کشور و اين ملت و به ويژه نسل کنوني و نسلهاي آينده ظلم کردهايم.
يک نمونه از اين ظلم را اين روزها در تقديس همسايه شماليمان روسيه توسط عدهاي خاص شاهد هستيم که موجب تأسف شديد است. بکار بردن کلمه «تقديس» درباره آنچه اين جريان فراموشکار و يا خود را به فراموشي زده اين روزها ميگويد، به اين دليل است که کار آنها از تطهير گذشته و اگر عنواني پربارتر از تقديس در اختيار داشتيم، آن را به کار ميبرديم.
کساني که عليرغم لاف دوستي که اين روزها با ما ميزنند، درست در همين روزها وقتي جنگندههاي رژيم صهيونيستي در حومه دمشق نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را به خاک و خون ميکشند، حاضر نيستند اين جنايت صهيونيستها را محکوم کنند و يا لااقل با ايران ابراز همدردي نمايند، در اينجا توسط تريبونداران حکومتي ما فعالان جبهه حق معرفي ميشوند! اين حضرات قطعاً فراموش نکردهاند که همين روسيه و همين رئيسجمهورش آقاي پوتين از حق وتوي خود براي ناکام کردن قطعنامههاي ضدايراني شوراي امنيت سازمان ملل استفاده نکردند و اجازه دادند ايران زير بند 7 منشور ملل برود. در ماجراي برجام هم تا توانستند کارشکني کردند و اکنون نيز که احياء برجام به مرحله نهائي رسيده، آن را به گروگان گرفتهاند و مذاکرات برجامي وين را به بنبست کشاندهاند. خيانتهايشان در جنگ تحميلي به ايران و همراهيشان با صدام و حزب بعث عراق هم که اظهرمنالشمس است. در ماجراي تحريمهاي آمريکا عليه ايران هم که تا توانستند با آن تحريمها همراهي کردند و ما ايرانيها را تيغ زدند. در سوريه هم که کار اصلي را ما انجام داديم ولي بهرهبرداري را آنها کردند و ميکنند…
با اينحال چه شده است که وزارت خارجه ما روشن و شفاف به ضربهاي که روسيه با تضمينخواهي اخيرش به مذاکرات برجام زده و آن را به بنبست کشانده اعتراض نميکند و از وزير خارجه تا سخنگو و تا مذاکرهکننده ارشد برجامي همگي ترجيح ميدهند در لفافه حرف بزنند و کاري نکنند که با تقديس اين همسايه شماليمان منافات داشته باشد؟ سفير روسيه در تهران هم که وقاحت را از حد گذرانده و به رسانههاي ايراني توصيه ميکند از بکار بردن تجاوز نظامي ارتش روسيه به اوکراين خودداري نمايند و به جاي آن از عنوان عمليات ويژه استفاده کنند. رسانه ملي ما هم که هنوز صلاح نميداند تجاوز نظامي روسيه به اوکراين را در قالبي غير از خبرهاي اقدامات خيرخواهانه و اهداء کمکهاي بشردوستانه روسیه! به مردم جنگزده اوکراين مطرح نمايد. روابط صميمانه پوتين با صهيونيستها و شکل گرفتن شهادت دو افسر پاسدار توسط رژيم صهيونيستي و به گروگان گرفته شدن توافق برجامي توسط روسيه همزمان با سفر نخستوزير رژيم نامشروع صهيونيستي به مسکو را هم که حضرات ناديده ميگيرند و با مالهکشيهاي حرفهاي تلاش ميکنند به تقدس کرملين خدشهاي وارد نشود.
قصد حمايت از اوکراين يا ناديده گرفتن نقش مخرب غرب و آمريکا در پديد آمدن شرايط بحراني ميان اوکراين و روسيه را نداريم ولي اين واقعيت را لازم است مورد تأکيد قرار دهيم که اگر وزارت امور خارجه ما روزي که در بهمنماه همين امسال سفير روسيه در تهران با اداي احترام به گريبايدوف فاسد و فرستادن عکس آن صحنه به فضاي مجازي برخورد ميکرد، امروز او جرأت نميکرد به رسانههاي ايراني چنان توصيه مداخلهگرانهاي کند و بزرگترهاي او هم جرأت نميکردند مذاکرات برجامي را گروگان بگيرند و به بنبست بکشانند. وقت آنست که در سياست خارجيمان تحولي اساسي پديد آوريم و به سياست موازنه واقعي در رفتار بينالمللي کشورمان بازگرديم تا مذاکرات را از بنبست نجات بدهيم و مانع پديد آمدن بنبستهاي جديد شويم.
نظر شما