شناسهٔ خبر: 51996133 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه همشهری | لینک خبر

پشت‌پرده چکش پرصدای حراج تهران

عددی که در شامگاه جمعه روی صفحه نمایشگر حراج نقش بست، چشمگیر بود؛ ۱۵۸میلیارد و ۸۹۰میلیون تومان با هر معیاری عدد چشمگیری است که بیش از هر چیز، نشان رونق هنرهای تجسمی است. حراج تهران یک‌بار دیگر اقتدار بازار هنر ایران را به رخ کشید و نشان داد که اگر بخواهد می‌تواند دوباره همه توجهات را به‌خود جلب کند و بار رونق هنرهای تجسمی ایران را یک‌تنه به دوش بکشد. روزنامه

صاحب‌خبر -

مرتضی کاردر- روزنامه‌نگار

عددی که در شامگاه جمعه روی صفحه نمایشگر حراج نقش بست، چشمگیر بود؛ ۱۵۸میلیارد و ۸۹۰میلیون تومان با هر معیاری عدد چشمگیری است که بیش از هر چیز، نشان رونق هنرهای تجسمی است. حراج تهران یک‌بار دیگر اقتدار بازار هنر ایران را به رخ کشید و نشان داد که اگر بخواهد می‌تواند دوباره همه توجهات را به‌خود جلب کند و بار رونق هنرهای تجسمی ایران را یک‌تنه به دوش بکشد. چه در زمره موافقان حراج تهران باشیم، چه در خیل کسانی که حراج را دوست ندارند و آمارها و عددهای حراج را واقعی نمی‌دانند، نمی‌توانیم منکر شویم که حراج تهران در رونق هنرهای تجسمی در سال‌‌های اخیر تأثیرگذار بوده و سبب شده هنرمندان ایران، هم در بازارهای داخلی و هم در بازارهای بین‌المللی، قدر و قیمت پیدا کنند و عموم مردم نیز ارزش آثار هنری را در مقام اشیائی ارزشمند به رسمیت بشناسند.

رویه حراج تهران این‌گونه بوده است که معمولا یکی از 2 حراجی که در سال برگزار می‌شد، به هنر مدرن و معاصر ایران اختصاص داشت و حراج دیگر به آثار کلاسیک و مدرن. در حراج معاصر آثار هنرمندان جوان‌تر و نام‌های تازه‌تر به حراج می‌آمدند و حراج کلاسیک به آثار هنرمندان پیش از دوره مدرن مثل هنرمندان مکتب کمال‌الملک یا خوشنویسان نامدار سنتی و... اختصاص داشت؛ رویه‌ای که در دوره‌های گذشته تقریبا داشت جا می‌افتاد و به رویه ثابت حراج تبدیل می‌شد. اما کرونا که همه‌‌چیز را به هم ریخته و هنوز نیز مشغول تغییر همه شئون زندگی است، انگار رویه بازار هنرهای تجسمی و حراج تهران را نیز دستخوش تغییر کرده.
در حراج پانزدهم نه از نام‌های تازه خبری بود و نه از آثار قدیمی هنرمندان فراموش‌‌شده. حراج به هنر مدرن ایران اختصاص داشت، البته نه همه هنرمندان مدرن که بیشتر هنرمندان نامدار و کسانی که در بازار هنر برای خود جایگاه تثبیت‌شده‌ای دارند.
حراج پانزدهم تهران ازدحام بزرگان هنر مدرن ایران بود و به‌راحتی می‌شد، یک‌بار دیگر، جریان اصلی هنر مدرن ایران را در سده چهاردهم به تماشا نشست؛ پرویز تناولی، پرویز کلانتری، ژازه تباتبایی، مسعود عربشاهی، بهجت صدر، علی گلستانه، ابوالقاسم سعیدی، فریده لاشایی، سیراک ملکونیان، کورش شیشه‌گران، لیلی متین‌دفتری، منوچهر یکتایی، هانیبال الخاص، هوشنگ پزشک‌نیا، منصوره حسینی، قاسم حاجی‌زاده، گارنیک درهاکوپیان، بهمن محصص، پروانه اعتمادی و.... مجموعه‌ای از بهترین آثار این هنرمندان به حراج پانزدهم آمده بود. از این جهت حراج پانزدهم شبیه دوره‌های نخست حراج تهران بود که بیشتر مجال عرضه و ارائه آثار هنرمندان نامدار بود.
علاوه بر این، از هنرمندانی مثل منیر فرمانفرماییان، پرویز تناولی، سهراب سپهری، محمد احصایی و حسین زنده‌رودی، که بارها توانسته بودند به‌تنهایی جزو رکوردشکنان و صدرنشینان حراج باشند، 2 اثر در حراج پانزدهم ارائه شد.
شاید فروش کمتر از انتظار حراج چهاردهم سبب شد که حراج تهران در دوره پانزدهم از جهتی کم‌خطرتر و از جهتی متهورانه‌تر عمل کند و به سراغ هنرمندان نامدار برود و شمار آثاری که ارائه می‌کند، آنقدر باشد که رکورد فروش حراج تهران را تغییر دهد.
مجموعا ۸۰ اثر در حراج پانزدهم ارائه شد که تقریبا نیمی از آنها (۳۸ اثر) میلیاردی بودند. به‌نظر می‌رسد خریداران آثار هنر مدرن ایران باید قیمت‌های قدیمی را به خاطره بسپارند و آشکارا به عددهای میلیاردی سلام کنند. عددهای میلیاردی اگرچه اقتدار هنر مدرن ایران را یادآور می‌شود، در عین حال از سقوط ارزش پول ملی نیز حکایت می‌کند.

بزرگان همیشه صدرنشین
4 اثر در حراج تهران قیمتی بیشتر از ۱۰میلیارد تومان یافتند و بر صدر حراج پانزدهم نشستند.
چنان‌که انتظار می‌رفت «شاعر نشسته» اثر حجمی برنزی پرویز تناولی، مجسمه‌ساز نامدار ایرانی، که قیمت آن بین ۱۲ تا ۱۴میلیارد تومان برآورد شده بود، در نهایت ۱۴میلیارد و ۶۰۰میلیون تومان چکش خورد و بر صدر آثار حراج پانزدهم تهران نشست.
«شیراز» از مجموعه آینه‌کاری‌های منیر فرمانفرماییان، به قیمت پایه ۸میلیارد تومان، در نهایت به قیمت ۱۳میلیارد تومان به فروش رسید.
یکی از نقاشی‌های درختی سهراب سپهری نیز ۱۱میلیارد و ۸۰۰میلیون تومان چکش خورد و در رتبه سوم قرار گرفت.
«لا+لا+صر» اثر حسین زنده‌رودی نیز که قیمت آن بین ۸ تا ۹میلیارد تومان برآورد شده بود، در نهایت به قیمت ۱۱میلیارد تومان به فروش رسید.

جهش‌های چشمگیر
شاید مهم‌تر از اثر نخست پرویز تناولی، اثر دوم او بود. مجسمه برنزی کوچک تناولی که به قیمت پایه ۶۰۰میلیون تومان ارائه شده بود، پس از رقابتی طولانی میان خریداران، در نهایت ۲میلیارد و ۴۰۰میلیون تومان چکش خورد؛ دقیقا چهار برابر قیمت اولیه. مجسمه تناولی ابعادی بسیار کوچک دارد (۱۹در5/31) و چنین قیمتی برای آن کمی دور از انتظار است. همین اتفاق هنگام ارائه تابلوی دیگر سهراب سپهری نیز تکرارشد. اثر دوم سهراب که به قیمت ۳میلیارد تومان در حراج ارائه شد، پس از جدالی سخت و طولانی، در نهایت دوبرابر قیمت اولیه چکش خورد و ۶میلیارد تومان به فروش رسید و در رتبه پنجم حراج پانزدهم قرار گرفت.
«عقل سرخ» ایرج اسکندری نیز که قیمت پایه آن ۲۰۰میلیون تومان بود، در نهایت ۶برابر قیمت اولیه به مبلغ یک میلیارد و ۲۰۰میلیون تومان به فروش رسید، اگرچه رقابت بر سر «عقل سرخ» تنها میان 2نفر صورت گرفت.
اثر کمینه‌گرایانه حجت شکیبا نیز به مبلغ ۶۵۰میلیون تومان، بیش از 4برابر برآورد اولیه، چکش خورد تا او نیز در شمار هنرمندانی باشد که آثارشان جهش چشمگیری یافته‌اند.
در میان جهش‌‌های چشمگیر حراج نباید از اثر فریده لاشایی نیز گذشت. اثر فریده لاشایی به قیمت 2.5میلیارد تومان عرضه شده بود و در نهایت ۴میلیارد و ۲۰۰میلیون تومان چکش خورد.

خسته از رقابت نفسگیر
با این همه، نباید از نظر دور داشت که ازدحام نام‌های بزرگ و قدر و قیمت بسیاری که آثارشان داشت، سبب شد که شماری از آنها به چشم نیایند و نتوانند به اندازه‌ای که انتظار می‌رفت، رشد کنند. مثلا در شرایط معمولی و ترکیب آثار هنرمندان نامدار و نام‌های تازه و آثار گران‌قیمت و آثار ارزان‌تر انتظار می‌رفت آثار هنرمندانی مثل منوچهر یکتایی، محمد احصایی، لیلی متین‌دفتری، پروانه اعتمادی، سیراک ملکونیان، گارنیک درهاکوپیان، هوشنگ پزشک‌نیا و دیگران قدری بیشتر از اینها رشد کند و رقابت‌های جدی‌تری بر سر تصاحب آثارشان میان خریداران دربگیرد. حتی اثر بهمن محصص که ۵میلیارد و ۶۰۰میلیون تومان چکش خورد و در رتبه ششم حراج قرار گرفت، می‌توانست در شرایطی طبیعی‌تر در جایگاه بالاتری بنشیند. جدال‌های سال‌های گذشته بر سر آثار بهمن محصص هنوز فراموش نشده است.
حراج پانزدهم در دقایق پایانی کمی افول کرد و پس از چکش خوردن آثار اصلی، به‌ویژه آثار پرویز تناولی، منیر فرمانفرماییان و سهراب سپهری، شماری از خریداران محل حراج را ترک کردند. خستگی ناشی از رقابت طولانی بر سر خرید آثار هنرمندان محبوب را نیز نباید در ماجرا بی‌تأثیر دانست.

پاسخ به چند پرسش رایج درباره حراج آثار هنری
حراج آثار هنری تهران همواره درگیر پرسش‌ها و ابهام‌هایی بوده که ذهن عموم مردم را که به‌روشنی از فرایند قیمت‌گذاری و نحوه فروش آثار مطلع نیستند، ‌درگیر کرده است. پرسش‌ها و ابهام‌هایی که هر بار به شکلی بازتولید می‌شوند؛ ازجمله اینکه قیمت‌گذاری آثار بر چه اساسی انجام می‌شود یا خریداران آثار هنری چه کسانی هستند یا اینکه آیا قیمت‌هایی که برای آثار اعلام می‌شود واقعا رد و بدل می‌شود یا نه و آخر اینکه آیا آثاری که در حراج ارائه می‌شوند در ایران می‌مانند یا از کشور خارج می‌شوند؟
  قیمت‌گذاری آثار هنری براساس جایگاهی که در هنر امروز ایران دارند یا نقشی که در شکل‌گیری جریان‌های امروز هنر ایران داشته‌اند، صورت می‌گیرد. علاوه بر این، جایگاه هنرمند در بازار هنر ایران و بازارهای بین‌المللی نیز در قیمت کار او تأثیرگذار است. به‌عنوان نمونه پرویز تناولی و منیر فرمانفرماییان از چهره‌های جهانی هنر ایران به شمار می‌روند که در بازارهای جهانی نیز طرفداران بسیار دارند. در مقابل سهراب سپهری که همواره از رکوردشکنان حراج تهران بوده، هنرمندی است که بیشتر خریداران داخلی سراغ آثار او می‌روند و در میان مجموعه‌داران ایرانی جایگاه والایی دارد، اما لزوماً آثار او در بازارهای بین‌المللی نمی‌توانند به قیمت حراج تهران عرضه شوند.
  بسیاری از آثاری که در حراج تهران به فروش رسیده‌اند در سال‌های بعد در حراج‌های بین‌المللی عرضه شده‌اند و بارها پیش آمده که دوباره به حراج تهران بازگشته‌اند. به‌عنوان نمونه اثر «لا+لا+صر» از حسین زنده‌رودی که دیروز در حراج تهران به مبلغ ۱۱میلیارد تومان چکش خورد، پیش‌تر در حراج بونامز لندن ارائه شده بود. عرضه آثار هنری در حراج‌های بین‌المللی امری طبیعی است.
  خریداران آثار هنری در حراج تهران مجموعه‌داران خصوصی و گالری‌داران و معامله‌گران آثار هنری هستند. ممکن است نهادهای دولتی و شرکت‌های خصوصی و بانک‌ها نیز به خرید آثار اقدام کنند؛ چنان‌که بسیاری از بانک‌ها و شرکت‌های بین‌المللی نیز از گذشته خرید آثار هنری را به‌عنوان سرمایه در دستور کار خود داشته‌اند و از میان بانک‌های ایرانی نیز بانک پاسارگاد مجموعه‌ای از آثار هنرمندان نامدار ایرانی دارد.
  اما افزایش چشمگیر قیمت‌ها چرا در حراج تهران اتفاق می‌افتد؟ برگزار‌کنندگان حراج تهران معتقدند قیمت آثار در حراج تهران باید با حراج‌های منطقه‌ای و حراج‌های بین‌المللی یکسان باشد؛ به‌گونه‌ای که کسی نتواند آثار هنرمندان ایرانی را به قیمت کمتر در حراج تهران تهیه کند و در حراج‌های بین‌المللی به فروش برساند؛ لذا برای یافتن قیمت واقعی آثار حراج تهران باید آنها را به دلار تبدیل کنیم و بعد ببینیم که قیمت واقعی‌شان چقدر است.
  مدیر حراج تهران علیرضا سمیع‌آذر است؛ کسی که مدیریت موزه هنرهای معاصر تهران را در کارنامه‌اش دارد. علیرضا سمیع‌آذر مدرس تاریخ هنر معاصر جهان و به‌طور ویژه متخصص جریان‌های هنری نیمه دوم قرن بیستم است و صاحب آثاری چون «اوج و افول مدرنیسم»، «انقلاب مفهومی»، «امواج پست مدرن» و «زایش مدرنیسم ایرانی». او از مجموعه‌ای از کارشناسان در کنار خود بهره می‌برد، اما به‌دلیل اشرافی که بر جریان‌ها و شخصیت‌های هنر مدرن ایران و احاطه‌ای که بر بازار هنر دارد، اغلب خود اصلی‌ترین تعیین‌کننده پذیرش و نحوه ارائه و قیمت‌گذاری آثار است.
  قیمت آثار هنری شاید برای عموم قدری عجیب به‌نظر برسد، اما بازار هنرهای تجسمی دست‌کم در نیم‌قرن اخیر همواره بازار پررونقی بوده است و بسیاری از سرمایه‌گذاران ترجیح داده‌اند که روی آثار هنری سرمایه‌گذاری کنند و اغلب نیز از این سرمایه‌گذاری سود برده‌اند؛ چراکه هر چه زمان می‌گذرد، قدر و قیمت آثار هنری بیشتر معلوم می‌شود.
  با این همه، در هر حراجی ممکن است خریداران یا واسطه‌هایی به‌صورت کاذب قیمت یک اثر را بالا ببرند و به شکل صوری بر سر خرید اثری رقابت کنند، اما کوشش برای خلق قیمت‌های کاذب آثار هنری چیزی نیست که در درازمدت پایدار باشد و جامعه دوستداران هنرهای تجسمی نتوانند به کذب آن پی ببرند.

نظر شما