صاحب‌خبر - گروه بین الملل جهان نيوز: دو سال پس از شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، بسیاری از تحلیلگران غربی و منطقه ای، به وضوح اعتراف می کنند که این اقدام دولتِ ترامپ یک خطای راهبردی بود که نه تنها منافع آمریکا در منطقه غرب آسیا را به شدت در معرض خطر قرار داده، بلکه عملا زمینه را برای قدرتمند تر شدنِ هر چه بیشتر ایران در عرصه تحولات میدانی این منطقه نیز فراهم کرده است.
 
به گزارش جهان نيوز، همزمان با فرارسیدن تاریخ سوم ژانویه 2022 که مصادف با دومین سالگرد ترور ناجوانمردانه سردار شهید "حاج قاسم سلیمانی" و "ابومهدی المهندس" به دست نیروهای آمریکایی (در اطراف فرودگاه بغداد) است، بار دیگر نام شهید سلیمانی و اقداماتِ فداکارانه وی در نبرد با تروریسم و مبارزه با استکبار جهانی و شرکای منطقه ای آن، به کرات مورد اشاره قرار می گیرد و گوشه های جدیدی از فداکاری و ایثارگری هایِ این شهید بزرگوار، از سوی منابع مطلع و افراد نزدیک به این شهید، به افکار عمومی عرضه می‌شود.

با این حال، نکته جالب در این میان است که در دومین سالگرد شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، حتی دشمنان این شهید بزرگوار نیز به طور ضمنی و بعضا صریح، لب به ستایش این شهید بزرگوار باز کرده اند و سیاستمدار نادان و ماجراجویی نظیر دونالد ترامپ را که فرمان ترور سردار سلیمانی را صادر کرد، به شدت نکوهش می کنند.

در این راستا، به طور خاص آمریکایی ها و شخصِ وزیر خارجه وقت این کشور"مایک پمپئو" تاکید داشتند که ترور سردار شهید قاسم سلیمانی، عملا نوعی "توازن جدید" را در روابط ایران و آمریکا در منطقه برقرار کرده است. پمپئو حتی سخنرانی را نیز پس از ترور سردار سلیمانی با عنوان "احیای بازدارندگی: نمونه ایرانی" انجام داد و در آن تاکید داشت که آمریکا در عصرِ پسا ترورِ سردار سلیمانی، "فضای امن تری" را تجربه خواهد کرد و بهتر می‌تواند منافع خود را مخصوصا ردر منطقه خاورمیانه تامین کند. این در حالی است که حمله موشکی سنگین ایران به پایگاه نظامی "عین الاسد" که به خونخواهی از عملیات ترور سردار سلیمانی انجام شد و تلفات سنگینی را به همراه داشت، عملا ضربه سنگینی را به آبروی بین المللی آمریکا وارد کرد و در عین حال، تشدید حملات گروه های مقاومت عراقی علیه نیروهای آمریکایی مستقر در این کشور و افزایش تلاش های سیاسی در پارلمان عراق جهت اخراج کامل نظامیان آمریکایی از این کشور و در ادامه راه، خروج نظامی آمریکا از افغانستان (که آن هم به جلوه ای عینی از خفت و تحقیر آمریکا تبدیل شد) و در دست بودن طرح خروجآمریکایی‌ها از سوریه، عملا بازوی قدرت ایران را در منطقه، به ضرر ایالات متحده آمریکا، به نحو قابل توجهی تقویت کرد.

در این رابطه به طور خاص "ویل اسمیت" نویسنده و تحلیلگر پایگاه خبری "نشنال اینترست" در مقاله ای می‌نویسد: «با توجه به افزایشِ تصاعدیِ انجام حملات علیه نیروهای آمریکاییِ مستقر در عراق و منطقه پس از ترور ژنرال سلیمانی، این ادعای مایک پمپئو که این موضوع(ترور سردار سلیمانی) بار دیگر معادله بازدارندگی در روابط ایران و آمریکا را متعادل کرد و مانع از انجام حملات بیشتر علیه نیروها و منافع آمریکا شد، سست بودنِ خود را کاملا نشان داد. ایران نه تنها به ترور ژنرال سلیمانی از طریق حمله موشکی گسترده پاسخ داد بلکه عملا راهبرد اساسی خود را بر پایه اخراج کامل نیروهای آمریکایی از منطقه تعریف کرد. جدای از این ها، ترور ژنرال سلیمانی تا حد زیادی بر شدت اختلافات داخلی در عراق نیز افزود. این در حالی است که در دوران حیات ژنرال قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، این دو نفر از قابلیت های قابل توجهی در مدیریت و مهار گروه های شبه‌نظامیِ عراقی برخوردار بودند و می توانستند مانع از وقوع اتفاقات چالشی در این کشور شوند. این در حالی است که پس از ترور این دو فرمانده، برخی گروه های عراقی به صورت خودسرانه دست به اقداماتی در عراق زدند که هم ثبات عراق را به خطر انداخت و هم امنیت نیروهای آمریکایی را به شدت خدشه دار کرد. جدای از این ها، ایران پس از ترور ژنرال سلیمانی، در تقویت بنیان های قدرت خود چه در بُعد موشکی و چه نفوذ منطقه ای و حتی هسته ای، مُصر تر و مصمم تر از هر زمان دیگری شد».



*ویل اسمیت تحلیلگر پایگاه تحلیلی-خبری "نشنال اینترست" در مقاله ای ضمن نکوهش تصمیم غیرعقلانی ترامپ در ترور سردار شهید "قاسم سلیمانی"، به طور خاص به این نکته اشاره می کند که این اقدام، تا حد زیادی به منافع ملی آمریکا آسیب زد و برعکس، ایران را در مطنقه و جهان قدرتمند‌تر کرد.

جدای از این ها، برخی تحلیلگران نیز بر این باورند که ترور سردار سلیمانی، تا حد زیادی به این دلیل از سوی دولت آمریکا عملیاتی شد زیرا این سردار ایرانی توانسته بود حوزه کنشگری آمریکا در مطنقه را به شدت محدود سازد. در این راستا، رایزنی های سردار سلیمانی با روسیه و چین جهت ورود به معادله جنگ داخلی سوریه، عملا موجب شد تا آمریکا نتواند به بازیگری یکه تاز در این کشور تبدیل شود. اضافه بر این، سردار سلیمانی با وارد آوردنِ ضربات سنگین به داعش و دیگر گروه های تروریستی در منطقه که شدیدا مورد حمایت واشنگتن، تل آویو و ریاض بودند نیز عملا منافع سیاسی و اقتصادی که آن ها از قِبَل حمایت از این گروه ها از آن ها برخودار می‌شدند را قطع کرد.

در این رابطه "مارکوس تنوریو" در مقاله ای برای پایگاه خبری"میدل ایست مانیتور"ضمن خطاب کردن سردار سلیمانی با عنوان "شهیدِ بزرگ بیت المقدس"می نویسد: "ژنرال سلیمانی در تمامی جبهه ها از جمله عراق، سوریه، لبنان، یمن، فلسطین و افغانستان، ضربات سهمگینی را به آمریکا و متحدان منطقه ای آن وارد کرد. ابتکار این شهید در هماهنگی انجامِ مانورهای نظامیِ مشترک در دریای عمان و اقیانوس هند با حضور کشورهایی نظیر چین، روسیه و هند، عملا موجب شد آمریکا تا حد زیادی انحصارطلبی خود در آب های منطقه ای را نیز از دست بدهد. مجموع این مسائل در نهایت موجب شد تا آمریکا طرح ترور وی را در دستورکار قرار دهد".



* مارکوس تنوریو در مقاله ای برای "میدل ایست مانیتور" ضمن خطاب کردنِ شهید سلیمانی با عنوان "شهید بزرگ بیت المقدس"، وی را فردی ارزیابی کرده که در تمامی جبهه ها توانست آمریکا را خوار و تحقیر کند و قدرت مسلمانانِ مستضعف را احیا، و باور آن ها به برقراری عدالت و مبارزه با ستم را تقویت کند.

آنچه در شرایط کنونی یعنی دو سال پس از شهادت سردار سلیمانی، بیش از همه بر دوستان و دشمنان ایران به یک اندازه ثابت شده این نکته است که حتی خونِ شهید سلیمانی نیز مایه عزت ایران شده و بنیان های قدرت ایران را بیش از پیش تقویت کرده است. موضوعی که تحقق آن صرفا از مردان بزرگ تاریخ همچون سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بر می آید.∎​