شناسهٔ خبر: 51732777 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جهان نیوز | لینک خبر

حفظ قرآن شرط بخشش قاتل

پسر جوانی که هشت‌سال قبل هنگام خوابگردی والدینش را با شلیک گلوله به قتل رسانده بود، مشروط به حفظ قرآن بخشیده شد.

صاحب‌خبر - به گزارش جهان نيوز به نقل از روزنامه جوان، ۲۶‌آذرماه‌سال‌۹۲، مأموران پلیس تهران از قتل زوج میانسالی در خانه‌شان در خیابان بهار باخبر شدند. وقتی مأموران به محل حادثه رفتند، با اجساد عزت ۵۵‌ساله و فریبا ۵۰‌ساله روبه‌رو شدند که بر اثر شلیک گلوله به سر کشته شده بودند. دختر خانواده که به خاطر بریدن شیلنگ گاز و استشمام بوی گاز از خواب بیدار شده و با اجساد پدر و مادرش روبه‌رو شده‌بود، مورد تحقیق قرار گرفت. او به مأموران گفت: «ساعتی قبل به خاطر بوی شدید گاز از خواب پریدم و بلافاصله دو برادرم را از خواب بیدار کردم. وقتی به اتاق خواب پدر و مادرم رفتیم با اجساد آن‌ها روبه‌رو شدیم که خونین روی زمین افتاده‌بودند. من که از دیدن آن صحنه شوکه شده‌بودم، همان موقع با مأموران تماس گرفتم، اما بعد از لحظاتی متوجه شدم یکی از برادرانم به نام مسعود در خانه نیست و فرار کرده‌است. احتمالاً او از این حادثه خبر داشته باشد.»

با انتقال اجساد به پزشکی قانونی، پسر ۲۲‌ساله زوج میانسال تحت تعقیب قرار گرفت و چند روز بعد از حادثه شناسایی و بازداشت شد. مسعود وقتی مورد تحقیق قرار گرفت به قتل پدر و مادرش اعتراف کرد، اما درباره انگیزه‌اش به پلیس حرفی نزد و گفت به خاطر بیماری‌اش با اسلحه مجهز به صدا خفه‌کن پدر و مادرش را به قتل رسانده است.

او در اظهاراتش گفت: «در این سال‌ها هیچ اختلافی با پدر و مادرم نداشتم به همین خاطر انگیزه‌ای برای کشتن آن‌ها نداشتم. فقط از بچگی در خواب حرف می‌زدم و مدتی بود خوابگردی می‌کردم و شب‌ها در خواب راه می‌رفتم. در خواب کار‌های عجیبی هم انجام می‌دادم و فقط بعد از بیدار شدن از خواب متوجه می‌شدم چه کار‌هایی انجام داده‌ام. شب حادثه نیز وقتی از خواب بیدار شدم فهمیدم سراغ صندوقچه پدرم رفته‌ام و اسلحه‌ای را که مجهز به صدا خفه‌کن بود برداشته و با آن به سر پدر و مادرم شلیک کرده‌ام. باور کنید اصلاً متوجه این کار نشدم. وقتی خواهرم مرا از خواب بیدار کرد و به طرف اتاق خواب پدر و مادرم رفتیم متوجه شدم مرتکب قتل آن‌ها شده‌ام به همین خاطر از ترس و وحشت فرار کردم، اما دستگیر شدم.» او درباره بریدن شیلنگ گاز نیز گفت: «در این باره هم چیزی به خاطر ندارم. من خواهر و برادرانم را دوست داشتم و با آن‌ها مشکلی نداشتم. باور کنید برای بریدن شیلنگ گاز هم اختیاری نداشتم و در خواب این کار را انجام داده بودم.» با ثبت این اظهارات متهم به پزشکی قانونی فرستاده شد و با اثبات ادعای‌اش درباره خوابگردی وی راهی زندان شد.

متهم در اولین جلسه محاکمه که در شعبه دهم دادگاه تشکیل شد، مقابل هیئت قضایی قرار گرفت. ابتدای جلسه، برادر متهم در جایگاه ایستاد و گفت: «آن شب خواب بودیم که خواهرم با استشمام بوی گاز از خواب بیدار شد. او برای نجات جان من و برادرم ما را از خواب بیدار کرد سپس وقتی سراغ پدر و مادرم رفتیم با اجساد آن‌ها روبه‌رو شدیم. هنوز هم باور نمی‌کنم برادرم دست به چنین کاری زده‌باشد.» وی درباره خواسته‌اش از دادگاه گفت: «وقتی خوابگردی مسعود ثابت شد با خواهرم تصمیم گرفتیم از قصاص گذشت کنیم، اما یک شرط داریم و آن اینکه مسعود باید در مدتی که زندان است کل قرآن را حفظ کند. به این شرط ما قصاص نمی‌خواهیم.» در ادامه خواهر متهم نیز با گذاشتن این شرط برادرش را بخشید.

سپس متهم بار دیگر ماجرا را شرح داد و گفت حادثه ناخواسته بود و از خواهر و برادرش شرمنده‌است. با پذیرفتن این شرط از سوی متهم، وی در مدت هشت سال زندگی در زندان توانست کل قرآن را حفظ کند. به این ترتیب وی با رضایت قطعی خواهر و برادرش روبه‌رو شد و توانست از مرگ نجات پیدا کند.

به این ترتیب پرونده با اعلام گذشت از سوی خواهر و برادر متهم از جنبه عمومی جرم به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده‌شد تا متهم به زودی در شعبه دهم دادگاه در وقت رسیدگی از خودش دفاع کند.

نظر شما