«جهانصنعت» نوشت: نکته اول شروع گمانهزنیهایی درباره آثار این ملاقات بود. برخی تصور کردند که این دیدار مقدمه پست گرفتن روحانی است و برخی مثل عبدالرضا داوری سریعا حدسیات خود را در این باره توئیت کرده و مثلا از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشتند. برخی دیگر اما اثر این ملاقات را در حد فروکش تب محاکمه و برخورد با روحانی که برخی در مجلس بر طبل آن میکوبند، دانستند. گروه دیگری نیز با اشاره به برخی جزئیات مطرح شده در این ملاقات که البته به صورت رسمی هم در اخبار نیامده بود، فضای این جلسه را به گلهگذاری روحانی از دولت جدید و نادیده گرفتن اقداماتش تقلیل دادند.
دومین نکته قابل توجه اما این بود که کدام خط خبری، این خبر را منتشر کرد و از این کار چه هدفی را دنبال میکرد. چراغ اول را در این باره محمد مهاجری، فعال رسانهای اصولگرا و نزدیک به علی لاریجانی روشن کرده و در توئیتر خود از این موضوع خبر داد. بعد هم برخی سیاسیون اصلاحطلب مثل جواد امام چون طرف مصاحبه قرار گرفته بودند، خبر را تایید کردند. بر همین اساس دیدیم که برخی سیاسیون و اهل رسانه، خاصه در جریان اصولگرایی اینطور تحلیل کردند که طیف لاریجانی یعنی راست میانه درصدد است تا با این کارهای اخیر زمینه احیای خود و اعتدالگراها را فراهم کرده، به جریان اصلاحات نزدیک شود و خلاصه اینکه یک بار دیگر به عرصه قدرت برگردد! این تحلیل را میتوان در مصاحبه اخیر سعیدآجرلو مدیرمسوول «صبح نو» که روزنامه نزدیک به قالیباف است، با روزنامه اصولگرای «فرهیختگان» دید.
اهمیت این تحلیل اما وقتی بیشتر میشود که دقت داشته باشیم هیچیک از روزنامههای جریان اصلاحات در شماره دیروز خود ماجرای دیدار روحانی و رهبری را بیش از خبر ندیدند و تنها «آرمان ملی» بود که آن را نشانه عدم تمایل روحانی به خداحافظی با عرصه سیاست دانست. این واکنش اصلاحطلبان به معنی آن است که برنامه راست میانه و اعتدالیون برای برگشت به عرصه سیاستورزی و ترمیم روابط خود با اصلاحطلبان با موفقیت همراه نبوده است. این ناکامی اما به معنی حذف این طیف سیاسی یا دست از کار کشیدنشان نیست زیرا تا اولین کارزار سیاسی پیشرو یعنی انتخابات مجلس آتی، یک سال و اندی زمان داریم و اصلا هم فرصت کمی نیست. این را هم نباید فراموش کرد که برخی سیاسیون معتقدند دیدار اخیر روحانی شاید به معنی تمایل او برای بازگشت به سیاست باشد اما این تمایل به این زودیها عملیاتی نخواهد شد. این را نیز ناصر ایمانی، تحلیلگر سیاسی اصولگرا میگوید. آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی «جهانصنعت» با او در این باره است:
گفته شده آقای روحانی با رهبری دیدار کردهاند؛ خبر را هم تیم رسانهای نزدیک به آقای لاریجانی منتشر کرد. برخی این طور تحلیل کردند که جریان راست میانه درصدد است با احیای چهرههای خود در عرصه سیاست، حضور پررنگتری داشته باشد. نظر شما چیست؟
اصل این ملاقات تبعا مبنی بر درخواستی از سوی آقای روحانی و اجابتی از سوی رهبری بوده است.
این را بر اساس اطلاع میگویید چون دیروز اخبار غیررسمی هم شنیدیم مبنی بر اینکه از روحانی برای این ملاقات دعوت شده است.
ممکن هم هست که دعوت شده باشد، خیلی فرق ندارد. به هرحال روال دفتر رهبری این است که افراد تقاضای ملاقات میکنند و رهبری هم موافقت میکنند لذا ما فرض را بر این میگذاریم. بر این اساس اینکه آقای روحانی درخواست ملاقات دادهاند، خود معنادار است. اینکه رهبری درخواست او را پذیرفته است هم معنادار است. به نظر من این دو معنا مهمتر از محتویات جلسه است.
و این معناها از نظر شما چیست؟
آقای روحانی با این درخواستها نشان داده که میخواهد در مجموعه نظام سیاسی موجود همچنان که تاکنون بودهاند، ادامه دهند و نمیخواهند حرکتهایی انجام دهند که به نوعی روبه روی نظام ایستادن تلقی شود.
موافقت رهبری هم معنای آن است که ایشان هم تمایل ندارند که آقای روحانی به حاشیه کشیده شود. بالاخره یک شخصیت سیاسی است و سالها کار کرده و البته انتقاداتی هم به عملکرد او وارد است که حساب آن جداست. به همین خاطر فکر میکنم این ملاقات مهم است ولو اینکه در آن یک ساعت فقط چای خورده باشند.
آیا این تمایل دوطرفه مقدمه آن است که روحانی پست جدید بگیرد؟ به هر حال یکی از مسائل در ماههای گذشته این بود که او در جایگاه خاصی به کار گرفته نشده است.
این بحث دوم است. دقت داشته باشید که خیلی از این ملاقاتها انجام میشود و اخبار بسیاری از آن هم منتشر نمیشود. میخواهم بگویم این ملاقات که خبر آن پخش شده و آقای روحانی هم بابت آن ابراز خوشحالی و رضایت کرده بودند، ممکن است به معنای آن نباشد که به او مسوولیت داده شود. اصلا ممکن است که آقای روحانی خود تمایلی نداشته باشد که در ادامه فعالیت سیاسی مشخص و تابلوداری انجام دهد.
در این صورت معنای این ملاقات فقط آن است که روحانی بنای تبدیل شدن به اپوزیسیون را ندارد.
ممکن هم است که برخی فضاهای سنگینی که طی چند ماه گذشته علیه آقای روحانی ایجاد شد با توجه به تخلفات او و… این ملاقات این حسن را دارد که فضا به نفع او قدری تغییر کند.
یعنی صرفا این بحث محاکمه روحانی تمام میشود و روحانی هم جایگاه خاصی نمیگیرد؟
بله، فضا تغییر خواهد کرد. ممکن است که آقای روحانی فعلا تصمیم به بازگشت به عرصه سیاست را نداشته باشد و ممکن هم هست که بخواهد چنین کند اما زمان آن هم الان نیست و فرضا میتواند انتخابات مجلس باشد.
برگردیم به موضوع انتشار خبر. این خبر از سوی تیم رسانهای نزدیک به لاریجانی به رسانهها رسید. به نظر شما چقدر محتمل است که این اقدام در جریان برنامه جریان اعتدالگرا و راست میانه که در سالهای اخیر در تعامل با اصلاحطلبان توانستند در قدرت باشند و سیاستورزی کنند، برای احیای وضعیت خود صورت گرفته باشد؟
این تحلیل و سوال شما به خاطر ذهنیتی است که در همه وجود دارد و آن هم ناشی از کمکها و حمایتهایی است که آقای لاریجانی از دولت روحانی میکرد و اتفاقا یکی از موارد اتهامی او در نامه شورای نگهبان همین موضوع بود. اما باید یک سری مسائل را از هم تفکیک کنیم.
این حمایتها در زمانی بوده که روحانی رییسجمهور بوده و لاریجانی هم رییس مجلس. قاعدتا کشور با همراهی این دو نهاد میتواند پیش برود. وضعیت و شرایط الان که هیچیک در آن جایگاهها قرار ندارند، اما متفاوت است. لاریجانی آن زمان به عنوان رییس مجلس به رییس دولت کمک کرده است. اگر در آن جایگاههای نبودند لاریجانی هرگز در تیم روحانی قرار نمیگرفت چون اینها اختلافنظرهایی دارند.
لاریجانی را کنار بگذاریم. به نظر شما آقای روحانی با انتشار خبر دیدار خود با رهبری میتواند جایگاه خود را در عرصه سیاسی و رسانهای احیا کند؟ به هر حال او بعد از اتمام دولت به حاشیه رفت.
هرگز. تنها اتفاقی که ممکن است بعد از این ملاقات رخ دهد این است که فضای تند بر علیه روحانی قدری کاهش یابد. اما روحانی واقعا ظرفیت سیاسی خاصی در شرایط موجود ندارد که بتواند با اتکا به آن برگردد؛ نه بین اصلاحطلبان و نه بین اصولگرایان و نه حتی بین افراد غیرجناحی و بین مردم.
پرونده آقای روحانی از نظر فعالیت سیاسی حالاحالا بسته است، اما این به معنی آن نیست که در آینده هم نخواهد فعالیتی داشته باشد.
دیدیم که روزنامهها و رسانههای اصلاحطلب از خبر دیدار روحانی و رهبری خیلی استقبال نکرده و به تحلیل آن هم چندان نپرداختند. آیا به معنی آن است که دفتر همراهی با اعتدالیون و میانهروها برای جریان اصلاحات بسته شده؟
نه به این معنا نیست. به این معنا است که اصلاحطلبان چون در هشت سال گذشته از دولت روحانی ضربه خوردند، اکنون این رویکرد را دارند. دوستان مختلف در این هشت سال بارها به اصلاحطلبان توصیه کردند که این همه خود را به روحانی نزدیک نکنید و کردند و این اشتباه بزرگ تاریخی آنان بود. اکنون دیگر هر اسمی از ر.و.ح.ا.ن.ی بشنوند خودشان را کنار میکشند تا در ذهن مردم تداعی نشود که با او یکی هستند چون به هرحال روحانی الان بین مردم خوشنام نیست و اصلاحطلبان نمیخواهند از هر حرکت سیاسی او استقبال کنند تا تداعی شود که هنوز با او همراه هستند. این باعث کاهش محبوبیت آنها است.
از پاسخ شما این نتیجه را میگیریم که اصلاحطلبان از همراهی اعتدالگراها منصرف نشده، اما در شرایط موجود برای افزایش محبوبیت خود این رویه را در پیش گرفتهاند.
بله، اصلاحطلبان باید فعلا و تا مدتی از روحانی دور باشند. ضمن اینکه به اعتقاد من برای همیشه از او دور خواهند ماند چون به هر حال او نامزد اجارهای آنها بود.
فکر میکنید جریان اصلاحات فقط از روحانی به عنوان نامزد اجارهای که عملکرد خوبی نداشت فاصله گرفته یا کلا دفتر نامزد اجارهای را بسته است؟
از روحانی به طور خاص و از سایر چهرههای غیراصلاحطلب به صورت عام فاصله گرفتهاند. یعنی دولت روحانی یک تجربه برای اصلاحطلبان شد و شخصیتهای مختلف این جریان هم بارها گفتند که بستن عقد اخوت با یک غیراصلاحطلب به خاطر شرایط زمانه، اقدام درستی نبود.