به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا) به نقل از مشرق، اگرچه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر سابق اسرائیل، تمام تلاش خود را کرد تا دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، را متقاعد کند از برجام خارج شود، اما اکنون به نظر میآید اسرائیلیها دلتنگ همان توافق شده است. پس از خروج واشینگتن از توافق هستهای با ایران و اقدام تهران در پیشبرد سریع برنامهی هستهایش، اکنون اسرائیلیها، بهزعم خودشان، خود را در معرض یک تهدید موجودیتی میبینند: دستیابی ایران به سلاح هستهای. بنابراین شماری از کارشناسان اسرائیلی اکنون به کابینهی این رژیم توصیه میکنند به جای مخالفت با احیای توافق هستهای، اتفاقاً دولت بایدن را به بازگشت به برجام تشویق کند؛ چراکه راهحل نظامی دیگر برای متوقف کردن پیشرفتهای هستهای ایران جواب نمیدهد.
دیدار نفتالی بنت (راست)، نخستوزیر جدید رژیم صهیونیستی، با جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا؛ دو طرف پس از این دیدار، مستقیماً و تلویحاً ایران را به اقدام نظامی و شروع جنگ تهدید کردند (+)
یکی از این کارشناسان، «اسحاق بناسرائیل» ژنرال اسرائیلی است که معتقد است تلآویو باید رویکرد خود در قبال ایران و توافق هستهای را تغییر دهد و به جای استفاده از ابزارهای نظامی که دیگر کاری از پیش نمیبرند، از روشهای دیگر مانند برجام و همکاری با آمریکا، برای مقابله با برنامهی هستهای تهران استفاده کند. آنچه در ادامه میخوانید، ترجمهی گزارش خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ تحت عنوان «اسرائیل باید استراتژیاش در قبال ایران و برجام را تغییر دهد» از مصاحبهای است که با بناسرائیل انجام داده است.
اسرائیل ژنرالها و استراتژیستهای نظامی زیادی دارد که نظراتشان دربارهی اینکه تلاشهای بینالمللی برای احیای توافق هستهای ایران (موسوم به «برنامهی جامع اقدام مشترک» یا «برجام» که در دورهی ریاستجمهوری باراک اوباما منعقد شد) چگونه باید پیگیری شوند، تفاوت دارد. دونالد ترامپ، سال ۲۰۱۸، آمریکا را از این توافق خارج کرد. تندروها اصرار دارند که اسرائیل باید با این توافق مخالفت کند و آمادهی اقدام یکجانبه علیه برنامهی هستهای ایران شود. سایرین میگویند این رویکرد، اشتباه است، چراکه اسرائیل توان مقابله با تمام جامعهی بینالمللی را ندارد.
سانتریفیوژهای تأسیسات هستهای نطنز در سال ۲۰۱۹؛ این تأسیسات یکی از سایتهای هستهای ایران است که تا کنون هدف عملیاتهای خرابکارانهی صهیونیستها قرار گرفته است
اسحاق بناسرائیل
اخیراً نظر سرلشکر «اسحاق بناسرائیل» را در اینباره جویا شدیم؛ مردی که بیش از چهار دهه در بطن امورات امنیت ملی اسرائیل بوده است. بناسرائیل وقتی یک افسر جوان بود، طراحی حملهی موفقیتآمیز اسرائیل به رآکتور هستهای عراق را انجام داد. بعدها رئیس اطلاعات نیروی هوایی شد و به عنوان فرماندهی نسخهی اسرائیلی «آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته دفاعی آمریکا» (یا «دارپا») نیز خدمت کرد؛ جایی که بر توسعهی سامانههای تسلیحاتی استراتژیک نظارت داشت.
پس از خروج از ارتش اولین «دفتر ملی فضای سایبر» اسرائیل را تأسیس کرد و مشاور بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر سابق اسرائیل، شد. در حال حاضر رئیس «طرح ملی هوش مصنوعی» و رئیس «آژانس فضایی ملی» اسرائیل است. بناسرائیل همچنین مدارک عالی در فلسفه و فیزیک دارد و استاد دانشگاه تلآویو است؛ جایی که ریاست دو اندیشکدهی سرشناس دانشگاهی را نیز عهدهدار است. بناسرائیل نه شاهین [و تندرو] است و نه کبوتر [و صلحطلب]؛ واقعگراست.
در ادامه، متن گفتوگوی ما [بلومبرگ] (با اندکی ویرایش) با بناسرائیل دربارهی احتمالات و چالشهای پیش روی اسرائیل در موقعیت استراتژیک پیچیدهی کنونیاش آمده است.
اسرائیل در دوران پساترامپ و پسانتانیاهو قرار دارد. به نظر میرسد توافق هستهای که در وین موردبحث است، به مذاق دولت اسرائیل خوش نمیآید. شما مدتهاست نفتالی بنت، نخستوزیر اسرائیل، را میشناسید. از نقطهنظر استراتژیک چه توصیهای به او میکنید؟
اتفاقاً کمی بعد از روی کار آمدن بنت، با او گفتوگو کردم. به او توصیه کردم (همانطور که به نخستوزیر سابق [بنیامین نتانیاهو] هم توصیه کرده بودم) به مخالفت اسرائیل با بازگشت آمریکا به برجام پایان دهد.
به نظر نمیرسد آقای نخستوزیر توصیهی شما را پذیرفته باشد. همچنان تأکید میکند که اگر توافق هستهای بر اساس شرایطی احیا شود که از نظر تلآویو امنیت اسرائیل را تأمین نکنند، اسرائیل به شکل یکجانبه پروژهی ساخت بمب ایران را نابود خواهد کرد.
خیلی دیر شده. ده سال پیش، شاید این امکان وجود داشت؛ اما امروز تمام فناوری مورد نیاز برای ساخت بمب در اختیار ایرانیهاست. تنها مسئله این است که آیا ایران تصمیم به انجام این کار خواهد گرفت یا نه؟ که آن هم دیر یا زود اتفاق میافتد.
«نفتالی بنت» نخستوزیر رژیم صهیونیستی، میگوید اسرائیل به دنبال بسیج کردن جهان علیه ایران است، اما «وقتی زمانش بشود، میدانیم چگونه بهتنهایی اقدام کنیم» (+)
فرماندهی نیروی هوایی اسرائیل اخیراً گفته نیروی هوایی بیمهنامهی ملی اسرائیل مقابل یک ایران هستهای است.
مسئله، بمباران این نقطه و آن نقطه یا انجام یک یا دو عملیات نیست. این کارها را میتوانیم انجامش بدهیم؛ اطلاعات زیادی دربارهی بعضی از سایتهای هستهای ایران داریم؛ عمدتاً به لطف بازرسیهای بینالمللی قبلی. توانایی نابود کردن این سایتها را هم داریم.
حتی بدون بمبهای سنگرشکن ۳۰ هزار تُنی آمریکا؟
بله؛ خودمان به تنهایی میتوانیم این کارها را انجام بدهیم؛ ابزارهای مختلفی داریم. مسئله، بیشتر سنجش هزینه-فایده است. اگر یکی از سایتهای هستهای ایران را تخریب کنیم، میتوانند ظرف یک یا دو سال آن را بازسازی و فعال کنند. و صدالبته، بدون [عقد توافق هستهای و] وجود بازرسیها، [سایتها و] پایگاههای جدیدی وجود خواهند داشت که ما اطلاعات کمتری دربارهی آنها داریم. واقعیت این است که اسرائیل دیگر نمیتواند [با ابزار نظامی] پروژهی هستهای ایران را نابود کند.
جایگزین [ابزار نظامی] چیست؟
تلاشهای نتانیاهو برای متقاعد کردن دولت ترامپ به خروج از توافق هستهای، اتفاقاً بدترین اشتباه استراتژیک در تاریخ اسرائیل را رقم زدند. باید به این رویکرد منفی پایان بدهیم و آمریکا را تشویق کنیم تا توافقی را با تمرکز روی مسئلهی اصلی منعقد کند.
تندروهای اسرائیلی، از جمله بنیامین نتانیاهو (جلوی تصویر، چپ)، نخستوزیر سابق، با متقاعد کردن دونالد ترامپ (جلوی تصویر، راست)، رئیسجمهور سابق آمریکا، به خروج از توافق هستهای مرتکب یکی از بزرگترین اشتباهات در تاریخ اسرائیل شدند (+)
کدام مسئلهی اصلی؟
سد کردن کوتاهترین مسیر ایران به سوی بمب.
بسیاری از کارشناسان معتقدند هر توافقی با ایران باید شامل مقابله با گروههای تروریستی مورد حمایت این کشور باشد.
پیچیده کردن مسئله، اشتباه است. ما خودمان به تنهایی میتوانیم با تروریسم مقابله کنیم. غزه یک تهدید استراتژیک نیست. تنها دلیل اینکه حماس و جهاد اسلامی را شکست نمیدهیم این است که نمیخواهیم مجبور شویم یک یا دو میلیون فلسطینی دیگر را هم اداره کنیم.
حزبالله میتواند به شمال لبنان برود و از آنجا به حملاتش ادامه بدهد.
حزبالله کمتر از هزار موشک با بُرد بیشتر از ۴۵ تا ۵۰ کیلومتر دارد. این رقم برای ما قابلمدیریت است.
اگر ایران بمب [هستهای] داشته باشد، آنوقت حمله به نیروهای نیابتیاش چالش کاملاً جدیدی خواهد بود.
اگر و وقتی این اتفاق بیفتد، همهچیز تغییر میکند. اسرائیل باید «دکترین بگین[۳]» را که متضمن جلوگیری از دستیابی دشمنان منطقهای اسرائیل به سلاح هستهای است، کنار بگذارد. به یک دکترین جدید امنیت ملی نیاز خواهیم داشت: بازدارندگی مبتنی بر موازنهی قوای هستهای.
«تضمین تخریب متقابل» مانند توازنی که در طول جنگ سرد، میان آمریکا و شوروی وجود داشت؟
دقیقاً. این دکترین مستلزم پایان دادن به سیاست ابهام هستهای و در عوض، شفافسازی کامل تواناییها و اهدافمان برای دشمن است. ساختار و مأموریت نیروهایمان باید تغییر کند. و متناسب با آن، اولویتهای داخلیمان هم همینطور.
رآکتور هستهای دیمونا در فلسطین اشغالی؛ رژیم صهیونیستی که به معاهدهی منع اشاعهی سلاحهای هستهای نپیوسته، خواهان فشار آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کشورهای مختلف علیه ایران برای جلوگیری از پیشرفت برنامهی هستهای این کشور است
مثلاً کدام اولویتها؟
یک مثال: اسرائیل پناهگاه هستهای ندارد؛ و ساخت این پناهگاهها میلیاردها دلار هزینه خواهد داشت. یک مثال دیگر، مهاجرت است که فلسفهی وجودی ملی اسرائیل محسوب میشود.
به نظر میرسد اوضاع وحشتناکی است.
دولتهای قبلی اسرائیل، در زمان نتانیاهو، بهدرستی دربارهی محدودیتهای نفوذ [و قدرت] اسرائیل فکر نکردهاند. اکنون زمان تفکر واقعبینانه است؛ یعنی همکاری با آمریکا. هرچه باشد، ما و آمریکاییها منافع ملی مشترکی در جلوگیری از تبدیل شدن ایران به تهدیدی برای منطقه و فراتر از آن داریم.
انتهای پیام/م.ت/
نظر شما