1- اگر سنجش « صد روز فعالیت دولت »، در مقایسه با شرایط ناگوار چند سال اخیر باشد، و به این شرایط، جنگ ترکیبی دشمن و برخی خیانتهای داخلی را هم اضافه کنیم، باید گفت عملکرد دولت جدید، موفقیتآمیز بوده است. شیوع افسار گسیخته کرونا در ماههای پایانی دولت سابق، آمار مرگ و میر روزانه را به بیش از 700 نفر رساند و اگر این روند ادامه مییافت، میتوانست آمار را به بیش از هزار نفر برساند و درِ کسب و کارها را تخته کند. به صفهای آزاردهنده در مقابل اورژانس بیمارستانها، داروخانهها و مراکز واکسیناسیون، صفهای گوشت و مرغ و تخم مرغ و روغن و... را هم اضافه کنید که از اختلال در سامانه مدیریت حکایت میکرد.
2- اما سوءمدیریت، ابعاد دیگری هم داشت. دولت مدعی تدبیر، در ۴ ماه پایانی، با تشدید چاپ پول، پایه پولی را ۵۸ هزار میلیارد تومان دیگر افزایش داد. حجم نقدینگی از 430 هزار میلیارد در سال 92، به ۴۰۶۷ هزار میلیارد تومان رسید و فقط در سال پایانی، ۴۰/۵ درصد (۶۳۷ هزار میلیارد تومان) افزایش یافت. دولت همچنین رکورد استقراض از بانک مرکزی را با افزایش ۱۲ برابری شکسته و فقط در ۵ ماه پایانی، بیش از ۵۵ هزار میلیارد تومان از تنخواه بانک مرکزی استفاده کرده بود. در عین حال، معادل 50 میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی قرض گرفت و تسویه نکرد. در عین حال، با فروش پرحجم اوراق، پرداخت ماهانه 11 هزار میلیارد تومان سود (500 هزار میلیارد برای چهار سال آینده) را به ارث گذاشت. و البته رقم کلی بدهی بر جا مانده، بیش از 1500 هزار میلیارد تومان است. دولت با این وجود، در ماههای پایانی اصرار داشت بهجای مهار تورم و حفظ قدرت خرید عمومی، حقوقها را افزایش دهد که در تشدید نقدینگی و تورم تقریبا 50 درصدی موثر بود. کارشناسان میگویند آثار «زنجیره سوءتدبیر»، دست کم تا اواخر امسال ادامه خواهد داشت. از طرف دیگر، آمار تجارت کالایی (بدون نفت خام) در فروردین ۹۹ نشان میداد ارزش صادرات نسبت به سال قبل، با ۳۶ درصد کاهش مواجه شده و از 2/592 میلیارد دلار، به 1/652 میلیارد دلار کاهش یافته است. همزمان خبرگزاریها گزارش دادند کاهش صادرات نفت ایران در ماه آوریل (فروردین/ اردیبهشت امسال) رکورد زده و به ۷۰ هزار بشکه رسیده است.
3- دولت آقای رئیسی اوایل شهریور ماه، در چنین شرایط دشواری تشکیل شد و در همین سه ماه توانست با وجود کسری بودجه تحمیلی، صفهای واکسن و دارو و مرغ و گوشت و روغن را با مدیریت نسبی بازار جمع کند؛ هر چند که در ابتدای مسئولیت دشوار ساماندهی و با ثبات سازی اقتصاد قرار دارد. دولت در این مدت تلاش کرده، از سهم -به ارث رسیده- خود در به هم ریختن اقتصاد بکاهد. از جمله کاهش 0/3 درصدی پایه پولی، محدود کردن استفاده از منابع بانک مرکزی و کاهش خلق پول در بانکها، نظارت بر بازار، ابلاغ ضوابط جدید برای توسعه صادرات و مدیریت واردات، کاهش رسوب کالا در گمرکات و سرعت بخشیدن به ترخیص کالا.
4- اکنون در حالی که اطمینان نسبت به توانمندی «نهاد دولت» افزایش یافته، بانک جهانی در گزارش خود پیشبینی میکند اقتصاد ایران رشد بهتری را در سال میلادی پیش رو تجربه خواهد کرد: «اقتصاد ایران هر چند با چالش تورم، رکود و بیکاری، خشکسالی و اختلال در تامین انرژی برای صنعت مواجه است، توانسته با افزایش تدریجی تولید نفت و مهار کرونا، از رکود دو سال اخیر خارج شود». همچنین صندوق بینالمللی پول، در گزارش اواخر مهرماه خود پیشبینی کرد روند تورم در ایران نزولی شود و در سال میلادی پیش رو، با 11/8 درصد کاهش، به 27/5 درصد برسد.
5- گزارش سوم، مربوط به رسانه «مِنا فیوچرز» وابسته به «انستیتو خاورمیانه» در آمریکاست: «ایران بعد از سه سال تحریم و رکود، به ثبات رسیده است. برخی شاخصها مثل تورم، همچنان نگرانکننده هستند؛ اما تولید ناخالص داخلی، به محدوده رشد نزدیک شده که نشانگر تابآوری اقتصاد ایران در برابر انبوه فشارهای خارجی و داخلی است. کارشناسان توافق دارند که تنوع فعالیتهای اقتصادی، دلیل کلیدی این رویداد است. ایران روی جایگزینی واردات از طریق ایجاد ظرفیتهای داخلی - از جمله گسترش ظرفیتهای پالایشگاهی و پتروشیمی- کاهش وابستگی به منابع فناوری غرب، تجارت با چین و روسیه و گسترش تجارت با همسایگان تمرکز داشته است. این سیاستها اقتصاد ایران را به ثبات رسانده، هر چند حفظ این مسیر آسان نیست».
6- در حالی که طبق گزارش چند ماه قبل سازمان تجارت جهانی، روند صادرات ایران در سالهای اخیر کاهشی بود و فقط در در دو سال گذشته، ۳۶درصد و ۱۹ درصد کاهش داشت، آمار جدید از رکوردشکنی 27 ماهه صادرات حکایت میکند. در حالی که برخی رسانهها فروردین امسال اعلام کردند، صادرات نفت ایران به 70 هزار بشکه رسیده، پایگاه خبری اویل پرایس دو ماه قبل، از افزایش صادرات نفت ایران خبر داد و نوشت: «ایران با وجود تحریمهای آمریکا صادرات نفت خود را افزایش داده و با صادرات نفت به لبنان توانسته مشتری جدیدی پیدا کند. علاوهبر لبنان و سوریه، افغانستان هم وابسته به واردات نفت از ایران برای تامین نیاز خود به انرژی است»...
7- مدتی بعد، رویتر به نقل از منابع آگاه، از افزایش صادرات نفت ایران به برخی کشورها از جمله چین خبر داد و نوشت: «با اینکه تحریمها، مانع صادرات نفت ایران شده، اما صادرات مواد پتروشیمی و سوخت افزایش یافته و به سرعت در آسیا و اروپا گسترش مییابد، بهگونهای که اکنون درآمد ایران از صادرات محصولات نفتی، دو برابر درآمد صادرات نفت خام است». برخی گزارشهای بعدی نیز حاکی از این بود که فروش نفت ایران در مهرماه به بالای یک میلیون بشکه (طبق برخی برآوردها 1/5 میلیون بشکه) رسیده و فروش میعانات نسبت به سال گذشته، دو برابر شده است.
8- اهتمام دولت به بهبود روندهای اقتصادی، بیاعتنا به گروکشی برجامی آمریکا، به حدی چشمگیر بوده که به عنوان یک نمونه، پایگاه خبری اویل پرایس اخیرا در گزارشی تاکید کرد: «توافق سوآپ گازی ایران با ترکمنستان و جمهوری آذربایجان، جدیدترین نمونه از سلسله تحولاتی است که عزم این کشور برای غلبه بر تحریمها را نشان میدهد. برنامه ایران برای افزایش تولید نفت به پنج میلیون بشکه در روز و بهبود روابط تجاری نشان میدهد بایدن نمیتواند این کشور را به مدت طولانیتری عقب نگه دارد و ایران مصمم است با برجام یا بدون آن، صنعت نفت خود را احیا کند».
9- خبر خوب دیگری که آبان ماه منتشر شد، رکوردشکنی صادرات پس از 27 ماه بود. بر اساس گزارش گمرک، مهر امسال 19/5 میلیون تن کالا به ارزش 9/886 میلیارد دلار میان ایران و کشورهای دیگر مبادله شد، که 5/268 میلیارد دلار آن به صادرات اختصاص داشت. این رکوردشکنی که نشانه خروج ایران از تاثیرات شوک کرونا و تحریم است، ۸ درصد بیشتر از مهر 99 بوده است. همچنین، حجم تجارت خارجی در 8 ماه اخیر با رشد 40 درصدی به 63/1 میلیارد دلار رسیده است. معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه هم خبر داده؛ «در ۲ ماه گذشته، شاهد رشد ۳۰ تا ۴۰ درصدی در زمینه صادرات به همسایگان بودیم و امیدواریم تا پایان سال به ۵۰ درصد افزایش یابد». نکته بسیار مهم این است که نوع این اتفاقات مثبت، در حالی رخ داد که ایران در لیست سیاه FATF بود، کارشکنی تحریمی آمریکا روند افزایشی داشت و مذاکرات فرسایشی به بنبست رسیده بود.
10- اکنون جای طرح یک پرسش کلیدی است: در حالی که ارزیابی محافل اقتصادی غرب، بر خروج اقتصاد ایران از رکود و فشلی دلالت دارد، چرا مثلا قیمت ارز ناگهان افزایشی میشود و برخی رسانههای زرد توجیه میکنند که علت آن، مقاومت ایران در مذاکرات و پیشبینی منفی از آینده اقتصادی است؟ آیا صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی از قاطعیت ایران در مذاکرات و خباثت غرب خبر نداشته و آن ارزیابیهای مثبت را انجام دادهاند؟ یا با آگاهی از این واقعیت که ایران، اتکا به برجام و مذاکرات را در برنامهریزی خود کنار گذاشته، اعلام کردهاند اقتصاد ایران پویاتر و با ثباتتر میشود؟ اگر گزاره دوم درست است -که همین هم هست- پس برخی نوسانات در بازار ارز و برخی بازارهای مشابه کجا مهندسی و دستکاری میشود؟
11- در جنگ ترکیبی دشمن (جنگ اطلاعاتی، اقتصادی، سیاسی و رسانهای در خدمت عملیات روانی و عملیات فریب)، موفقیتها سانسور و فراموشانده میشوند؛ مذاکرات فرسایشی وین بزرگنمایی، اما موفقیتهای ایران در سازمان شانگهای و اکو کوچکنمایی میشود؛ با شیوع کرونا، به ملت ایران میگویند کار شما تمام است (به قول اکبر گنجی: «وظیفه ما وحشت افکنی است. ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدیدترین تحریمهای تاریخ نتوانست با ایران انجام دهد، ما موظفیم با کرونا هراسی انجام دهیم»)، اما وقتی دولت توانست بر این چالش بزرگ فائق آید، لاپوشانی کرده و سوژه دیگری را چاق میکنند؛ یا اگر آمریکا با حقارت از افغانستانگریخت، به جای اشاره به شکستهای پیاپی او در منطقه، سعی میکنند حس شکست و ترس را در افکار عمومی ایران بدمند و حال آنکه هدف اصلی این جنگ مغلوبه، چیدن پر و بال اقتدار منطقهای ایران اعلام شده بود.
12- هدف از سیاهنمایی آینده اقتصاد ایران «بدون برجام»، بیثبات سازی بازار و افکار عمومی، و تبدیل آن به برگ برنده آمریکا، در مذاکراتی است که به خاطر عهدشکنی، پشت در مانده است. ضمنا لابد از این طریق برخی محافل ورشکسته به تقصیر در ایران هم میتوانند علیه دولت عقدهگشایی کنند. متاسفانه سالهاست کارکرد برخی محافل داخلی، با مطامع غرب منطبق شده است. چنانکه به گزارش نشریات آمریکایی، سال 88 از دولت اوباما خواستند از توافق با ایران صرف نظر کند و تحریمهای فلجکننده را به کار ببندد. چند ماه قبل هم عضو هرزه گوی حزب کارگزاران گفت «دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود؛ به خاطر فشارهایی که به ایران میآورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا میکرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم». به نظر شما، این طیف سیاسی آلوده، تثبیت شرایط اقتصادی کشور بیاعتنا به دغلبازی مذاکراتی غرب را میپسندند، یا به هم ریختگی آن را؟
13- برخی مقامات دولت سابق پس از تشدید جنگ اقتصادی در سال 97، بارها گفتند دشمن مشغول جنگ ارزی است و از مبداء دوبی و استانبول و اربیل فعالیت میکند و از طریق فضای مجازی بازار ارز را متلاطم میسازد. درباره عملیات میدانی- رسانهای علیه بازار ارز باید عنایت داشت که با آغاز فشار حداکثری آمریکا، استانبول و دوبی و اربیل و هرات در چهار کشور همسایه، تبدیل به مقصد قاچاق دلارهای جمعآوری شده در ایران شدند. یکی از این چهار ایستگاه، اول اکتبر 2018 (9 مهر 1397) هنگامی لو رفت که نیروهای امنیتی و دادستانی ترکیه با انجام عملیات همزمان در 40 شهر، شبکه 417 نفره قاچاق دلار از ایران به ترکیه و آمریکا را به دامانداختند. اغلب افرادی که دلارها به حساب آنها در آمریکا واریز میشد، ایرانیان یهودی تبار بودند. اتهام این شبکه، پولشویی و قاچاق و اقدام علیه ثبات اقتصادی ترکیه اعلام شد. شبیه این شبکه در هرات، اربیل و دوبی، یک کار مشترک را انجام میدادند: خرابکاری و اخلال ارزی، پولشویی و قاچاق دلار، و تروریسم اقتصادی علیه ایران... سه سال پس از لو رفتن شبکه مذکور، عملیات جدیدی با کمک مفسدان اقتصادی، سیاسی و رسانهای به اجرا درآمده که هدفش تردید افکنی، برای توقف بن بست شکنی ایران است. در مقابل، نباید در مبارزه با این عناصر زالو صفت و وطن فروش، سر سوزنی تعلل کرد.
محمد ایمانی
نظر شما