شناسهٔ خبر: 51087816 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: اعتماد آنلاین | لینک خبر

یک مشاور کنکور:

شخصی سازی برنامه کنکور در روند نتیجه گیری دانش آموز تاثیرگذار است/برنامه کنکوری هر دانش آموز باید متناسب با تیپ شخصیتی او باشد

آذرماه از راه رسیده است و تمام کسانی که دغدغه مواجه شدن با سدی چون کنکور را دارند دیگر باید دست بجنبانند تا از غافله شرکت در آزمونی سخت و نفسگیر عقب نمانند.

صاحب‌خبر -

اعتمادآنلاین| سدی که با گذشتن موفقیت آمیز از آن می توان برای سالهای پیش رو به یک آرامش خاطر نسبی رسید هر چند که نمی توان گفت دانشگاه تنها مقصد خوشبختی و طیب خاطر در زندگی است.

 

به گزارش اعتماد آنلاین، با آرش همتیان یکی از مشاورین کنکور که راهکارهایی متفاوت از تاجران به اصطلاح مشاور این حوزه دارد گفت و گویی در مورد بایدها و نبایدهای دانش آموزان کنکوری داشتیم که شاید بتواند راهگشای مسیر کسانی باشد که هنوز دغدغه نحوه خوانش  و برنامه ریزی برای مطالعه دروس کنکوری را دارند.

 

*برنامه ریزی یا به عبارتی برنامه ریزی خوب  چطور می تواند به دانش آموز برای عبور از سد کنکور کمک کند؟

 

به نظرم حجم دلایلی که برای برنامه ریزی تحصیلی خوب وجود دارد بسیار زیاد است. یکی از این دلایل آن، این است که مطالب سرفصل های کنکور بسیار زیاد است و اگر ما برنامه  مشخصی برای این موضوع نداشته باشیم زمانی به خودمان می آیم که کار از کار گذشته است. مثلا مطالعه را به بعد از تعطیلات نوروز موکول می کنیم و در آن زمان با این واقعیت مواجه می شویم که یکسری از مباحث را خوانده و یکسری دیگر را نخوانده ایم چرا که با برنامه ریزی حرکت نکرده ایم. البته ما می دانیم که معمولا کنکوری ها از مطالعه تمامی دروس لذت نمی برند مثلا دانش آموزان رشته تجربی مطالعه درس زیست شناسی را دوست دارد و بدون برنامه ریزی شاید دلشان بخواهد ساعت های متمادی را به مطالعه این درس اختصاص دهند. من نمی گویم که این درس مهم نیست، بلعکس این درس در رتبه کنکور نقش بسیار زیادی دارد اما  این امر نباید منجر به غفلت از مطالعه دروس دیگر شود. آفت این مشکل در زمان جمع بندی مشخص می شود که زمان گذشته و ما  فرصتی برای مطالعه درس های دیگر نداریم. دلیل دیگر این است که  تنها با برنامه ریزی است که می توانیم ساعت مطالعه را افزایش دهیم. در زندگی شخصی مان هم به این صورت است که وقتی  با برنامه ریزی وارد عمل می شویم خروجی بیشتری داریم . به این نکته هم باید توجه کرد که برنامه ریزی سالهای تحصیلی را می توان در فازهای مختلف نوشت. برنامه کوتاه

مدت، میان مدت و بلند مدت. هر کدام  از این برنامه ها دید درستی از آنچه باید انجام شود را در اختیار ما قرار می دهند.

 

*ویژگی های یک برنامه ریزی خوب شامل چه موضوعاتی است؟

 

برنامه ریزی برای کنکور متدهای مختلفی دارد. مثلا من به شخصه به برنامه حجمی تایمی معتقد هستم. آن هم در فازهای  پیشروی. یعنی ما یک حجمی را مشخص کنیم و بعد آن را در فواصل زمانی معین مثلا روزهای هفته دنبال کنیم. البته در جمع بندی ماه های دی و خرداد مدل برنامه ریزی مان باید متفاوت باشد اما به  طور کلی برنامه باید Smart باشد.

 

*Smart بودن برنامه ریزی به چه معنا است؟

 

 در این کلمه S به معنای Specific بودن آن است. اینکه برخی از مشاوران و یا مدیران آموزشی برنامه ای برای تمامی دانش آموزان ارائه می کنند اقدام درستی نیست. همانطور که ما انسان های منحصر به فردی هستیم، برنامه تحصیلی هر فرد هم باید خاص و به طور ویژه مخصوص او باشد. به همین دلیل مشاور و یا حتی فردی که به لحاظ تحصیلی از تخصص موردنظر برخوردار است باید برنامه ای به صورت شخصی سازی شده را در اختیار دانش آموز قرار دهد. در این کلمه کاراکتر M به معنای Miserable بودن برنامه است. یعنی برنامه ما باید قابل اندازه گیری باشد.  دانش آموز باید بداند در هفته چه تعداد تست زده و کدام فصل ها را بخواند. سومین کاراکتر یعنی A به معنای Achievable  بودن یک برنامه یا قابل دستیابی بودن آن است. برنامه دانش آموز، نه باید آنقدر سنگین باشد که به اجرا درنیاید و نه خیلی سبک که تاثیری در فرآیند مطالعه دانش آموز نداشته باشد. از دیدگاه بنده بهترین تنکنیک این است که توانایی های دانش آموز را در نظر بگیریم و برنامه را مقداری سنگین تر از توانایی های او تنظیم کنیم تا دانش آموز بتواند رکوردهای پیشین خود را جا به جا کند. کاراکتر R هم به معنای Related بودن برنامه است. یعنی مرتبط با فرآیند کاری ما باشد. ما در فرآیند کنکور مجبور هستیم که بازه هایی از زمان را فقط درس بخوانیم. یعنی هر کاری که می خواهیم انجام دهیم باید مرتبط با آن فضا  باشد. مثلا ممکن است دانش آموز پایه یازدهم نگران مباحث پایه دهم خود باشد بعد تصمیم می گیرد که در برنامه ریزی پایه دهم را هم بخواند اما این عمل اشتباه است  یعنی  دانش آموز باید مباحث درسی پایه یازدهم را بخواند و اگر نگرانی دارد می تواند در تابستان سال کنکور مباحث سال دهم را هم مطالعه کند. مورد آخر هم یعنی T به Time table بودن هر برنامه ریزی باز می گردد. ما باید برای برنامه مان  محدودیت زمانی داشته باشیم. این محدودیت زمانی نباید آنقدر کوتاه باشد که اگر  یک روز  امکان مطالعه نداشتیم، برنامه مان به کلی خراب شود و نه آنقدر طولانی و بلند باشد که دغدغه و چالش و محدودیت زمانی نداشته باشیم.

 

*یعنی برنامه ها به بازه های زمانی کوتاه مدت تقسیم شوند؟

 

بله یعنی  یک حجمی را در قالب یک بازه زمانی مشخص مطالعه کنیم.

 

*بهترین وقت برای شروع مطالعه کنکور از چه زمانی است؟

 

مثالی هست که می گوید بهترین زمان برای کاشت یک درخت 10سال پیش بود و پس از آن، امروز است. در مورد کنکور هم به همین شکل است. ما چالشی با دانش آموزان کنکوری داریم.یک زمانی از تابستان به آنها می گویم که درس بخوانید و می گویند که تا کنکور زمان بسیار زیادی باقی مانده است. در آذرماه مجددا می گویم که مطالعه برای کنکور را آغاز کنید این بار می گویند که دیر شده است. ما با این مشکلات هم مواجه هستیم اما در هر صورت معتقدم که سفر موفقیت هر دانش آموز در کنکور بسیار منحصر به فرد است. یعنی دانش آموزانی هستند که تا سال یازدهم، دانش آموزان درس خوانی بوده اند اما در سال آخر مطالعه کافی ندارند و نتیجه ای نمی گیرند .یا بلعکس از فرصت سال آخر استفاده می کنند و نتیجه می گیرند. به طور کلی  پروسه کنکور پروسه زمان بری است. شروع مطالعه از فصل تابستان زمان کافی برای مطالعه را در اختیار دانش آموز قرار می دهد اما  بسیاری رقابت را از پاییز جدی می گیرند. همه این موارد به پایه درسی دانش آموز و ساعاتی که مطالعه می کند هم بستگی دارد.

 

*یک برنامه ریزی خوب چه موفقیت ذهنی را برای دانش آموز ایجاد می کند؟

 

 از دیدگاه من حاصل یک برنامه ریزی خوب آرامش است. همین که می دانی چه کاری را در چه زمانی باید انجام دهی بسیار دلپذیر است. مثلا اینکه در هر دوره برنامه ریزی کنکور، مباحث را به موضوعات کوچکتری تقسیم  کنیم، خود در ایجاد آرامشی که بدان اشاره کردم تاثیرگذار است. دانش آموز میبیند که اگر زمان کافی را به مطالعه اختصاص دهد حتی می تواند به راحتی از قِبل درسهای سخت و یا دشوار کنکور برآید، یک راحتی دلپذیری را برایش به ارمغان می آورد. در یک کلام برنامه ریزی یعنی آوردن آینده به زمان حال.  یعنی آینده را به زمان حال بیاورم آن را ببینم بعد برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنم.

 

*برنامه ریزی همیشه نتیجه می دهد؟

 

اینکه می گویم برنامه ریزی باید شخصی سازی شود برای نتیجه گرفتن از آن و دستیابی به موفقیت است. بنابراین بله اگر شما برنامه مناسب خود و به تناسب توانایی هایتان را در اختیار داشته باشید حتما به موفقیت می رسید. مثلا دانش آموزی وجود دارد که باید به او برنامه دستوری بدهیم و بگویم در یک تایم  مشخص فلان درس را بخواند اما از سوی دیگر دانش آموزی هست که اگر این برنامه را به او بدهیم از انجام آن خودداری می کند. در این زمان ما باید به این دانش آموز بگویم که ماموریت های تو برای امروز خواندن یک درس به خصوص است.در هر زمانی که آمادگیش را داشتی می توانی این کار را انجام دهی. از نظر من هر برنامه درسی باید براساس تایپ های شخصیتی دانش آموز تنظیم شود.

 

*یعنی  مشاوران پیش از ارائه هر برنامه باید تایپ شخصیتی دانش اموز را ارزیابی کنند و به نسبت تایپ ویژه او، برنامه موردنظر را ارائه دهند؟

 

بله. علاوه بر تایپ شخصیتی باید تله ها و وسواس های هر یک از داوطلبین را هم مورد ارزیابی قرار دهیم. متاسفانه هر

مشاوری در زمینه کنکور براساس تجربیات شخصی خود عمل می کند این در حالی است که از دیدگاه بنده، مشاوره کنکور یک کار تخصصی است و  باید در رابطه با باطری های انرژی احساسی و فکری و انگیزه های دانش آموز هم ارزیابی هایی صورت گیرد. بسیاری از دانش آموزان استرس یا اضطراب عملکرد دارند. همه این موارد باید شناسایی شود. بعضی ازدانش آموزان هم با مقوله اعتماد به نفس مشکل دارند. مثلا ما در ارزیابی آزمون هایمان پارامتری داریم به نام لوکیشن. یعنی دانش آموز در جلسه آزمون نتوانسته از عهده یک سووال برآید اما با تغییر مکان و لوکیشن و رفتن به خانه توانسته آن را حل کند. این امر  نشان دهنده عدم اعتماد به نفس این فرد است. او گمان می کند ناکافی و ناشایست است و در این مرحله ما با کار بر روی اعتماد به نفس دانش آموز نشان می دهیم که کاستی ندارد.علاوه بر موضوعاتی که به آنها اشاره کردم ما باید از کم و کیف کلاس های آموزشی هر دانش آموز هم اطلاع داشته باشیم. برخی اوقات مشاوران برای نشان دادن خودشان، برخلاف روند آموزشی دانش آموز به او مشاوره  می دهند و این اصلا درست نیست. این امر موجب چند برنامگی دانش آموز شده و دودش تنها به چشم او می رود. ما حتی در ارزیابی هایمان باید به اینکه دانش آموز موردنظر پشت کنکوری هست یا خیر هم بپردازیم. اینکه دلایل عدم پذیرش او در آزمون موضوع علمی بوده یا مباحث دیگری در آن نقش داشته است.

 

*پرداختن به این مباحث چه نقشی در ارزیابی کنکوری او  دارد؟ اینکه آیا دلیل عدم پذیرش او موضوع علمی بوده یا احساسی؟

 

نقش بسیار زیادی دارد. مثلا اگر ما نتوانیم ارزیابی در مورد دانش آموز داشته باشیم نباید به او برنامه  دهیم. این امر مثل این است که شما به پزشکی مراجعه کنید و بدون دیدن نتایج آزمایش های شما و سووال پرسیدن از دلایل بیماری تان، شروع به تجویز دارو کند.

 

*اگر دانش آموزی تمایلی به خواندن برخی از دروس نداشته باشد برنامه شما برای او چیست؟ البته این وضعیت ممکن است در رابطه با هر فردی به وجود آید. حتی  یک فرد دانشجو یا کسی که می خواهد در آزمون هایی مانند آیلتس یا تافل شرکت کند؟

 

اول اینکه ممکن نیست کسی از کلیت یک درس لذت نبرد. ممکن است با برخی از قسمت های آن ارتباط برقرار نکند. بنابراین نباید قسمت های دیگر را فدا کنیم. بعد هم، هر فردی باید توجیه شود که ممکن است پایین بودن رتبه او در یک درس تمامی زحمات یکساله و یا بعضا چندساله او را ضایع کند. این موضوع مانند عملکرد اجزای یک ماشین است که تا وقتی ترمز و دنده و گاز یک ماشین و یا اجزای دیگرش خوب کار نکند، ماشین حرکت نمی کند و یا ما را به مقصد نمی رساند. ما در وهله  نخست باید انضباط شخصی دانش آموز را پرورش دهیم. اینکه کاری را که باید انجام دهد را در زمان مقرر آن انجام دهد. چه آن کار را دوست داشته باشد و چه نداشته باشد. ما معمولا دروسی را دوست نداریم که در آنها ضعیف بوده و تسلطی بر مباحث شان نداشته باشیم. اما زمانیکه آنها را مطالعه کنیم علاقه مان بیشتر می شود. باید توجه داشته باشیم که اگر دانش آموزی بتواند ضریب این دروس در کنکور را به 40درصد برساند هم با بالا زدن تعداد تست های دروس دیگر، به بالانس موردنظر در تراز کنکور می رسد. یک شیوه دیگر هم این است که به دانش آموز بگویم که تو ممکن است روزی نتوانی دو یا سه ساعت ریاضی بخوانی اما می توانی این زمان را به یک ربع تا نیم ساعت کاهش دهی. بعد دانش آموز در فواصل زمانی و یا در مدت زمان یک یا دوماهه که به پیشرفت هایی دست پیدا می کند به مطالع درس مربوطه علاقه مند می شود.

 

*تکنیک هایی هستند که می گویند موضوعات مورد مطالعه را به فواصل زمانی کوتاه تقسیم کنید و در نهایت مغز شما میپذیرد که درس یا موضوع مطالعه ای که دوست ندارید را بخوانید.

 

 قانونی داریم تحت عنوان 5 دقیقه، که می گوید اگر حوصله نداری درسی را بخوانی برای  5 دقیقه شروع به مطالع کن و احتمالا به جهت اینکه معمولا شروع کار سخت است، اگر کاری را شروع کردیم آن را ادامه میدهیم. این روش برای غلبه بر تنبلی است و اتفاقا کسانی که از این روش استفاده می کنند یکساعت و یا حتی بیشتر آن را ادامه می دهند.

 

*این روش هم شخصی سازی می شود؟

 

بله این روش برای هر فردی به فراخور زمان و وضعیت زندگی او متفاوت است. بپذیریم که ما باید خود را برای یک آزمون 4 ساعته آماده کنیم . تکنیک هایی مانند پمودو (به آن تکنیک گوجه فرنگی هم می گویند) نیز یکی از تکنیک هایی است که  بازه های زمانی کوتاه با استراحت را در برمی گیرد. به این شکل که 50 دقیقه درس میخوانی و 10 دقیقه استراحت میکنی. اما به شخصه معتقدم که برای کنکور باید  بازه های زمانی مان را افزایش دهیم  تا به استاندارد موردنظر دست یابیم. یکی از مشکلات دانش آموزان این است که در ساعت پایانی این امتحان معمولا خسته هستند و رقمی برای ادامه کار ندارند. برهمین اساس هم ما به دانش آموزان توصیه می کنیم که روزانه یک بازه زمانی 4 ساعته را برای درس خواندن اختصاص دهند. این بازه زمانی میتواند درس های متنوعی را در بر بگیرد اما دانش آموز باید آن 4ساعت را پشت میز حضور داشته باشد تا برای کنکور آماده باشد. اما بازهم تاکید میکنم که یک درس را نباید در بازه زمانی طولانی مدت خواند چرا که در اینصورت طبقه بندی اطلاعات برای ما سخت می شود. باید بپذیریم که کنکور بیش از آنکه سواد باشد مهارت است. مثلا یک تست ادبیات را در 40 ثانیه زدن فقط با مهارت امکانپذیر است.

 

*برای کسانی که هنوز شروع به درس خواندن برای کنکور نکرده اند چه پیشنهادی دارید؟ آیا هر زمانی می توان شروع به مطالعه برای کنکور کرد؟ کسی را سراغ دارید که دیر شروع کرده اما نتیجه گرفته باشد؟

 

بله ما با نمونه های زیادی مواجه هستیم اما باید توجه داشته باشید که هر چقدر زمان شروع به مطالعه ما کمتر باشد فشار بیشتری بر دانش آموز نسبت به افزایش ساعات مطالعه وارد می شود. در پروسه کنکور رتبه دانش آموز در یک طیف جا به جا می شود. ممکن است فردی که الان از رتبه 12 هزار برخوردار است با مطالعه درست و اصولی آن را به کمتر از هزار برساند و ممکن است که از این استفاده نکند و حتی رتبه 30 هزار کنکور نصیب اش شود.

 

*آخرین بازه زمانی برای مطالعه کنکوری چه زمانی است؟

 

نمی دانم گفتن این حرف درست باشد یا خیر اما ما دانش آموزی داشته ایم که از سال جدید شروع به مطالع کرده اما در این حالت هم روزانه 16 تا 17 ساعت مطالعه عمیق داشته است.مخصوصا در رشته ریاضی و انسانی که رقابت در آنها کمتر است. البته در رشته  تجربی هم افرادی بودند که از زمستان شروع کردند و موفق شدند اما همانطور که گفتم زمان بسیار زیادی را به مطالعه اختصاص دادند و البته پایه درسی قوی هم داشتند.

 

*ما  برای آزمون های مختلف برنامه ریزی میکنیم . وجه تمایز برنامه ریزی آزمون کنکور با این آزمون ها در چیست؟

 

عملا برای بسیاری از کد رشته ها کنکور معنایی ندارد. در این سالها، کنکور برای دانشگاه های سراسری و یا آزاد و رشته هایی چون پزشکی، دندانپزشکی،پیراپزشکی و داروسازی مهم است. حتی امسال انتقاداتی مطرح شد مبنی براینکه کنکور رشته ریاضی سال 1400 بسیار سخت بود که مسوولین  سازمان سنجش اعلام کردند ما به دنبال یک درصد برتر جامعه هستیم و برهمین اساس ممکن است آزمون های سالهای بعد سخت تر هم باشند. برنامه ریزی مثلا برای فردی است که از میان 600 هزار نفر داوطلب رشته تجربی می خواهد به رتبه کمتر از دوهزار دست پیدا کند.

 

*اگر دانش آموزشی به مشاور مراجعه نکند حالا یا براساس نیازهای مالی و یا هر دلیل دیگری برنامه ریزی کنکور را خود انجام دهد، درصد موفقیت اش در کنکور چقدر است؟ بسیاری از دانش آموزان ما  متعلق به مناطق محروم هستند. برخی معذوریت های مالی دارند. آیا این افراد امکان کسب رتبه خوب کنکور را دارند؟

 

شما می خواهید قله ای را فتح کنید.مثلا قله اورست. در کشور نپال برخی افراد بومی زندگی می کنند که کارشان راهنمایی شما برای فتح این قله است.  شما بدون کمک این افراد موفق نمی شوید؟ چرا ممکن است موفق شوید. در واقع عملکرد مشاور هم همین است. چون به مسیر اشراف دارد. خطر آزمون و خطاهای اشتباه را از دانش آموز می گیرد. اتفاقا  مشاور خوب کمک می کند که از هزینه های اضافی دانش آموزان کاسته شود. از هزینه کتاب هایی که میخرد و یا کلاس هایی که ثبت نام می کند.مشاور دست راست دانش آموز است و مسیر را نشان می دهد.

 

 

 

 

 

نظر شما