به گزارش اقتصادنیوز، با آغاز مذاکرات بر سر احیای برجام در شهر وین گمانهزنیها پیرامون آینده گفتوگوها به نهایت خود رسیده است. مارکو کارنلوس، دیپلمات سابق ایتالیایی و تحلیلگر امور خاورمیانه با انتشار یادداشتی در پایگاه تحلیلی میدلایست آی با عنوان «توافق هسته ای ایران: مسیر رسیدن به توافق مملو از موانع است» ضمن بررسی چالشهای پیشروی مذاکرات تحلیل خود را از گزینه «توافق موقت» ارائه کرده است.
آغاز دوباره رفت و آمد بین اتاق های مجاور
مذاکرات بر سر توافق هسته ای ایران قرار است امروز 29 نوامبر، پس از یک وقفه طولانی که پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در ژوئن برگزار شد، از سر گرفته شود. ایران از زمان خروج یکجانبه آمریکایی ها از توافق در ماه می 2018، از مذاکره رو در رو با آمریکایی ها امتناع کرده است. تاکنون، مذاکرات به واسطه مقامات اتحادیه اروپا انجام شده که بین اتاق های مجاور در رفت و آمد هستند؛ هر چند این روش ایده آلی برای مذاکرات بسیار مهم نیست، جایی که نکات جزئی و ظریف بسیار مهم هستند و ممکن است مسائلی در ترجمه گم شوند.
با این حال، این اولین بار است که تیم دولت جدید ابراهیم رئیسی، با سایر طرف های توافق هسته ای دیدار می کند و امیدوار است تا موضع خود را در مورد چارچوب توافق بیان کند.
شیطان در لا به لای جزئیات نهفته!
به گفته محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق ایران، پیش از به تعویق افتادن مذاکرات، در ماه ژوئن بر سر یک چارچوب کلی توافق شده بود. ظاهراً ایالات متحده با لغو برخی تحریمها در ازای محدود کردن فعالیتهای غنیسازی اورانیوم توسط ایران موافقت کرده بود، اما این یک چارچوب کار نهایی نبود و مثل همیشه، شیطان لا به بلای جزئیات نهفته است.
سیگنال هایی که از تهران می آید دلگرم کننده نیست. مذاکرهکننده جدید ایران، علی باقری کنی، مذاکرات آتی را اساسا بر سر مسائل هستهای نمیداند و آن را به «مذاکرات برای رفع تحریمهای غیرقانونی و غیرانسانی» تقلیل میدهد. ایرانی ها ممکن است در اتاق مذاکره انعطاف نشان دهند، اما به نظر می رسد در حال حاضر تهران عجله ای برای انجام معامله ندارد.
جراحات خودساخته
یکی از مشکلات عمده این است که ایالات متحده چگونه با زخم های خود وارد شده برخورد می کند: دونالد ترامپ سه سال پیش به شکل یکجانبه از توافق خارج شد و جو بایدن هم در تلاش برای پیوستن مجدد به آن گام های اشتباهی را برداشت. اگر توافق هستهای از همان ژانویه در دستور کار قرار میگرفت -زمانی که بایدن رسماً متعهد شد آمریکا با ورود مجدد به توافقهایی که ترامپ از آن عقبنشینی کرده بود، دوباره با جهان تعامل کند- وضعیت امروز بسیار قابل کنترلتر بود. اما در ان زمان چنین تصمیمی گرفته نشد.
تیم بایدن ادعا می کند که سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران شکست خورده است، با این وجود همچنان به استفاده از اهرم ادعایی برای دستیابی به توافقی بهتر از توافقی که ترامپ از آن کنار گذاشته بود، ادامه دهد. زمان گرانبهایی برای فکر کردن به یک توافق «بهتر» تلف شد -که شامل برنامه موشکی بالستیک و فعالیتهای منطقهای ایران میشد، و البته هیچکدام تحت پوشش توافق 2015 نبودند.
بافت منطقه ای و هرج و مرج
بافت منطقه ای را نیز نمی توان نادیده گرفت. درگیری طولانی مدت در یمن به زودی می تواند نتیجه ای کاملا نامطلوب روی عربستان سعودی داشته باشد. لبنان در آستانه هرج و مرج کامل است. بشار اسد، در حالی که پایتخت های مختلف عربی درصدد عادی سازی روابط با او هستند، کنترل خود بر سوریه را تثبیت می کند. و عراق، صرف نظر از نتایج انتخابات اخیر، همچنان حوزه نفوذ ایران به حساب می آید.
در حالی که پیمان صلح ابراهیم برقرار است، تعاملات دیپلماتیک اعراب با ایران و شرکایش بی سابقه بوده است. ماه ها است که عربستان سعودی برای از سرگیری روابط دوجانبه خود و جستجوی راهی برای خروج از یمن با ایران وارد مذاکره شده است. امارات متحده عربی اخیرا وزیر امور خارجه خود را برای دیدار با اسد در دمشق اعزام کرده و انتظار می رود هیئتی از ابوظبی به زودی به تهران سفر کند. علاوه بر این، باقری کنی به تازگی برای گفت و گو با مقامات ارشد امارات با هدف آغاز فصل جدیدی در روابط دوجانبه به دبی سفر کرده است.
همزمان، ایالات متحده و اسرائیل بر سر پرونده هستهای ایران دچار اختلاف شده اند، به طوری که نیویورک تایمز گزارش داد: «مقامات آمریکایی به همتایان اسرائیلی خود هشدار دادهاند که حملات مکرر به تأسیسات هستهای ایران در نهایت نتیجه معکوس خواهد داشت». بر اساس این گزارش، بازرسان اطلاعاتی و بین المللی گزارش داده اند که ایران به سرعت تاسیسات خود را بازسازی کرده است و اغلب دستگاه های جدیدتری جایگزین کرده که می توانند اورانیوم را با سرعتی بسیار بالاتر غنی سازی کنند.
واکنش منفی اسرائیل نسبت به توافق موقت
اکنون شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه دولت بایدن ممکن است احتمال دستیابی به یک توافق موقت را که «کمتر در برابر کمتر» توصیف می شود، را پیشنهاد خواهد کرد. بر این اساس، اگر ایران غنیسازی اورانیوم تا 60 درصد را متوقف کند، ایالات متحده و متحدانش میتوانند برخی از منابع مالی مسدود شده ایران را آزاد کنند و برخی معافیتهای تحریمی برای کالاهای بشردوستانه ارائه کنند. این مسئله تا حدودی زمان بر است، اما واکنش اسرائیل به چنین چشم اندازی منفی بوده است.
دشواری تنظیم اولویت های سیاست خارجی در زمانه افول
روی هم رفته، دشوار است انکار این که همه این عوامل چگونه کاری جز تقویت قدرت ایران در مذاکرات آتی در وین نخواهند داشت. در نهایت، بدون روسیه و چین، هر گونه فشار تحریمی علیه ایران مؤثر نخواهد بود و واشنگتن برای مقابله با مسکو و پکن در مقابل تهران با مشکل فزاینده ای مواجه خواهد شد؛ و این در حالی است آمریکا که با آنها بر سر اوکراین، بلاروس، تایوان، هنگ کنگ و سین کیانگ اختلافات جدی دارد. تنظیم اولویت های سیاست خارجی ایالات متحده دشوار شده است، به ویژه در زمانی که تصور می شود قدرت سخت و نرم آمریکا رو به افول است.
مسئلهای مورد اجماع طرفین
از سوی دیگر یوسف عزیزی، کارشناس مسائل منطقهای هم با انتشار یادداشتی با عنوان «احیای توافق هسته ای ایران کلید ثبات منطقه است» در پایگاه تحلیلی رسپانسیبل استیتکرفت، به دولت بایدن نسبت به مخاطرات عدم توافق هشدار داده است:
پرونده هسته ای ایران تنها موردی در میان مناقشات مختلف بین ایران و غرب بوده است که هنوز از قابلیت اجماع بین تمامی اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل را برخوردار است. از طرف دیگر، ایران نیز همچنان مایل است با حفظ حقوق بینالمللی خود برای برنامه هستهای غیرنظامی بر اساس معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، موضوع از راه صلحآمیز حل شود تا کمترین هزینه را برای تأمین اعتبار و حقوق خود بپردازد.از این نظر، برجام قبلاً ثابت کرده است که همه طرفها را در بلندمدت راضی میکند.
اهداف یکسان، تاکتیکهای متعارض
دولت اوباما توافق هستهای با ایران را به چشم اولین گام برای باز کردن درها به روی موضوعات بحثبرانگیز دیگری مانند تواناییهای موشکی و نظامی ایران و نفوذ ایران و متحدانش در خاورمیانه مینگریست. هدف ایالات متحده در دولتهای اوباما، ترامپ و بایدن ثابت مانده است: گفتگوهای جامع پیرامون امنیت منطقهای با ایران.
با این حال، آنها تاکتیکهای متفاوتی را اتخاذ کردند. به عنوان مثال، دولت ترامپ یک رویکرد یکجانبه شکست خورده در پیش گرفت که درست معکوس چندجانبهگرایی دولت اوباما بود. به صورتی کاملا قابل پیشبینی، ایران درخواست دولت ترامپ برای گفتوگوهای جامع را رد کرد. بنابراین اولین گام برای رسیدن به مذاکرات جامع، حل و فصل موضوع هستهای است که راه را برای ایجاد تفاهم و منافع متقابل باز خواهد کرد.
چرخش به شرق
در شرایط کنونی، ایالات متحده، بدون توجه به دولت و وابستگی حزبیاش، می خواهد منابع امنیتی خود را به سمت شرق آسیا هدایت کند. چین تنها قدرت جهانی در حال ظهور است که اکنون رقیب جدی ایالات متحده در جنبههای اقتصادی، مالی، فنی، نظامی و امنیتی به شمار میرود و در دهههای آینده به یک «رقیب همتا» تبدیل خواهد شد. در زمانی که ایالات متحده برای جنگهای بیپایان خود در خاورمیانه و هزینههای نظامی خود در سراسر جهان هزینههای هنگفتی میکند، رشد اقتصادی فزاینده چین باعث شده است که اکثر تحلیلگران چین را به عنوان قدرت برتر اقتصادی جهان در دهه آینده ببینند.
گزینه دشوار تشدید تحریمها؛ ظرفیت تحریمها به نهایت رسیده
در صورت شکست مذاکرات احیای برجام، احتمالا فعالیتهای هستهای ایران توسعه مییابد، احتمال کاهش همکاری ایران و آژانس افزایش پیدا میکند و احتمالا فضای خاورمیانه متشنجتر میشود. در این سناریو، مشخص نیست که آیا ایالات متحده پتانسیل تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران را دارد یا خیر. تشدید تحریمها علیه ایران در حال حاضر گزینه آسان و قابل قبولی نیست زیرا ظرفیت ایالات متحده برای اعمال تحریم های اقتصادی بیشتر علیه ایران مدتهاست که به حداکثر خود رسیده است.
رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی ترامپ در اکتبر گذشته گفت: «یکی از مشکلاتی که ما با ایران و روسیه داریم این است که در حال حاضر تحریمهای زیادی علیه این کشورها اعمال کردهایم و کارهای کمی برای انجام دادن باقی مانده است».
فرصت مناسب برای بایدن
یکی از دلایلی که برجام موفق از آب در نیامد این بود که دولت اوباما تنها یک سال فرصت داشت تا پایههای توافق خود را تقویت کند. اوباما مجبور بود با شبکه درهم تنیده قوانین تحریمی علیه ایران که برای چندین دهه از طریق لوایح کنگره و دستورات اجرایی ریاست جمهوری انباشته شده بود، مقابله کند.
اگر دولت بایدن به دنبال توسعه توافق هستهای برای مذاکرات بیشتر -یعنی امنیت منطقهای- است، باید فوراً دوباره به برجام بازگردد و اجازه دهد ایران از مزایای مشروع خود بهره مند شود. بایدن تا انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا سه سال دیگر فرصت دارد تا بین ایران و ایالات متحده اعتماد متقابل ایجادکند. رهبران ایران ممکن است به احتمال زیاد آماده پذیرش یک توافق جامع جدید با غرب باشند.